سمیرا اصلانپور در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره تاثیر انقلاب اسلامی بر ادبیات ایران گفت: با وقوع انقلاب تغییرات گستردهای از نظر نگاه به مضمون و محتوا در نگرش به ادبیات در میان نویسندگان ما به وجود آمد و نگرشهایی که قبلاً دیده نمیشد یا اهمیتی به آنها داده نمیشد برجسته شد.
وی افزود: به همین دلیل به لحاظ کمی هم تعداد زیادی از نویسندگان ما با توجه به اهمیت و ویژگیهای منحصر به فرد این دیدگاههای تازه به این سمت کشیده شدند و با دیدگاه خاصی آثارشان را نوشتند و آنها را منتشر کردند.
عضو انجمن قلم ایران با تاکید بر رشد کمی آثار ادبی انقلابی اضافه کرد: چهرههای جوان زیادی با انقلاب وارد عرصه شدند و کسانی هم بودند که امکان سخن گفتن نداشتند که با انقلاب این امکان را یافتند. در سالهای اوایل انقلاب هم کارهای شاخصی تولید شد که با وقوع جنگ ادبیات به سمت این گفتمان پیش رفت.
نویسنده کتاب "چشم جبهه ها" با اشاره به تغییرات فرمی در ادبیات ایران بعد از انقلاب گفت: با توجه به اینکه ما فرمهای جدید ادبیات از جمله داستان کوتاه و رمان را از غرب گرفته ایم، در این زمینه هم در گذشته فقط مقلد بودهایم. اصولاً بعد از انقلاب مشروطیت به این طرف ما همیشه در حال تقلید فرم داستانی از غرب بودهایم آنهم تقلید با فاصله چندین دههای.
وی این نوع نوشتارهای را "کارهایی ناقص" خواند و تاکید کرد: هر چیزی و هر جریانی ادبی در جا و زمان خودش معنی دارد در حالی که تمایل به رونویسی از آثار ادبی دیگران در میان نویسندگان ما بیشتر شده است. البته بعد از جنگ، ما گونههای جدیدی از آثار ادبی از جمله خاطرهنویسی و زندگینامه نویسی را وارد داستان کردهایم و در حال فعالیتهایی در این عرصه هستیم.
این نویسنده دفاع مقدس گفت: در دهه 60 ادبیات ما رشدی کمی بسیار خوبی داشت و ما به راحتی تیراژهای 20 و 30 هزارتایی را داشتیم که البته عوامل متعددی در این امر دخیل بود؛ از جمله کم بودن تعداد نویسندگان و رسانههای ارتباط جمعی من جمله اینترنت.
اصلانپور افزود: امروز دیگر استفاده از کتاب روزبه روز کمتر میشود و متاسفانه این آسیب به دلیل این است که ما کار فرهنگی زیربنایی اصلاً انجام ندادهایم. متاسفانه فرهنگ مردم ما همان شده است که در سریالهای تلویزیونی به خوردشان میدهند و علاقهها به سمت آثار عامهپسند و بازاری میل کرده است.
وی گفت: ما فرصتهای تربیت مردم در ایران از جمله مهدهای کودک و بردن کتاب به میان بچهها را کمتر مورد توجه قرار میدهیم و علیرغم تعداد زیاد نویسندگان، آثار آنها در میان عامه مردم مخاطب کمی دارد. از سویی نمیتوان تنها نویسنده را مقصر دانست.
این نویسنده که برخی از آثارش به چاپهای متعدد نیز رسیده است، ادامه داد: نویسنده یک کالای فرهنگی به نام کتاب را تولید میکند اما وقتی تیراژ کتاب به 2000 نمیرسد او هم نمیتواند از راه ادبیات ارتزاق کند و به طور جدیتری به این مقوله بپردازد.
مشاور وزیر ارشاد در امور بانوان در پایان این گفتگو تاکید کرد: نویسنده باید امکان سفر کردن داشته باشد تا اطلاعاتش به روز شود. با بردن کتاب به مترو و اتوبوس و قطار و دادن بنهای رایگان کتاب به مردم، مشکل کتابنخوانی ما حل نمیشود. باید کتاب را به یک کالای ضروری مردم تبدیل کرد تا همانطور که مردم اگر شده یک نان را با قیمت 200 تومان هم تهیه میکنند کتاب را نیز بخرند و بخوانند.
نظر شما