۳ دی ۱۳۸۷، ۸:۴۰

تحول تفکر مدرن با "گفتار در روش"

تحول تفکر مدرن با "گفتار در روش"

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: در سال 1633 که "عالم" برای انتشار آماده شده بود، کلیسا گالیله (1564-1642) را محکوم کرد و دکارت با شنیدن این خبر از انتشار آن منصرف شد. چراکه دکارت همانند گالیله همان نظام جهانی را در کتاب خویش برگزیده بود که الگوی کوپرنیکی با مرکزیت خورشید را مسلم می‌گرفت.

دکارت  در نامه‌ای که در نوامبر 1633 به مرسن می‌نویسد ترس خود را از اینکه در صورت انتشار عالم سرنوشتی همانند سرنوشت گالیله بر سرش آید، ابراز می‌کند. پرهیختن او از چنین سرنوشتی قابل فهم است.

 به نظر می‌رسد که چندین اثر کوتاه‌تر، اما به هم مرتبط، "عالم" را تشکیل می‌داده‌اند؛ تحقیقی درباره‌ی فیزیک، تحقیقی درباره‌ی مکانیک (ماشین‌ها)، تحقیقی درباره‌ی حیوانات، تحقیقی درباره‌ی انسان. با وجود آنکه بخش عمده‌ی "عالم" گم شده است، به نظر می‌رسد که بخش‌هایی از آن به شکل مقاله‌های پیوست‌شده به "گفتار در روش" باقی مانده‌اند که، همانطور که پیش از این گفته شد، چهار سال بعد  در 1637 منتشر شدند. بخش‌هایی از آن نیز پس از مرگ دکارت منتشر شد.

مسلما آنچه دکارت از آن با عنوان "سه برگه" یاد می‌کند به اضافه‌ی نامه‌ای به تاریخ 5 اکتبر 1637 به دست کنستانتین هویگنس (1596-1687) رسیده است. رنه، حدودا در سال 1635، تدریس فیزیک "دکارتی" را آغاز کرد. در همین سال نیز، خدمتکاری خانگی به نام هلن نوزاد دختری را به دنیا آورد که او را فرانسین نامیدند. بر اساس گزارش مربوط به غسل تعمید، به تاریخ 28 جولای 1635، دکارت پدر او خوانده شده است. گاکروگر تاریخ غسل تعمید را 7 آگوست 1635 و جنویو رودیس-لویس تاریخ تولد فرانسین را 19 ژوئن 1635 ذکر می‌کند.

رنه در سال 1636 کرسی رسمی فلسفه‌ی دانشگاه اوترخت را به دست آورد و به تدریج درمیان دانشجویان پیروانی یافت که به علم دکارتی علاقه‌مند بودند. دکارت در حدود مارس 1636 و در سن چهل سالگی به لایدن رفت تا کار انتشار "گفتار" را به پایان برساند. این کتاب در سال 1637 منتشرشد. به نظر می‌رسد که توجه دکارت پس از انتشار "گفتار" و به دست آوردن هوادارانی در میان دانشجویان اوترخت از شغل به خانواده معطوف شده است.

در نامه‌ای به تاریخ 30 آگوست 1637 آشکارا می‌توان دید که در حال برقراری تمهیداتی برای فرانسین بوده است، اما به طرزی عجیب او را "خواهرزاده‌"ی خود می‌خواند- که نشان می‌دهد او تمایل نداشته است بعضی از مردم به پدربودن او پی‌ببرند. گاکروگر اظهار می‌کند که دکارت با وجود انکار آشکار رابطه‌ی پدری، نه تنها با فرانسین مکاتبه می‌کرده است بلکه در سال 1637 او و هلن را به خانه‌ی جدید خود در سنت‌پورت یا اگموند-بینن می‌آوَرَد.

"گفتار" نخستین  اثر منتشرشده‌ی دکارت است که تقریبا چهار سال پس از انصراف از انتشار "عالم" بیرون آمد. این اثر به دلایل زیادی اهمیت دارد. برای نمونه، این اثر به ما نشان می‌دهد که شخص دکارت درباره‌ی آموزش نخستین و، به طور خاص، مواجهه‌ی نخستینش با ریاضیات چه نظرات محتملی داشته است. راجر آریو اظهار می‌کند که این تأملات بیشتر از وجهه‌ای نشأت می‌گیرند که دکارت برای بیان داستان "گفتار" برمی‌گزیند، نه از مسائلی که در زندگی دکارت پیش آمده است.

با وجود این، بر سر این نگرش که دکارت بنیان‌های متافیزیکی نظام دکارتی را در "گفتار" طرح ریزی می‌کند، هیچ اختلافی وجود ندارد. این اثر سه متن الحاقی، به عنوان افزوده‌ی متن اصلی، دارد که روشن است هدف از افزودن آنها به دست‌دادن نمونه‌ای برای روش تحقیق مطرح‌شده در متن بوده است (هرچند باید اذعان کرد که روشن نیست این روش چگونه در این رساله‌ها به کاررفته است).

رساله‌های الحاقی عبارتند از نورشناسی، هواشناسی،  هندسه. همان‌طور که پیشتر گفته شد، نورشناسی و هواشناسی به احتمال زیاد نسخه‌هایی از آثاری بودند که در اصل برای "عالم" در نظر گرفته شده بودند. باید تأکید کرد که این سه رساله‌ی الحاقی، مهم و از "گفتار" مستقل هستند؛ چراکه مطالب درخور مطالعه‌ی بسیاری در آنان است. برای نمونه، دکارت در نورشناسی، قوانین خود در مورد شکست نور و، در چنین زمینه‌ای، آنچه را بعدها قانون اشنل نامیده شد، طرح می‌کند (که به نظر می‌رسد دکارت از سال 1632 شروع به طرح‌ریزی آن کرده است). علاوه بر این، هرچند به نظر می‌رسد که هندسه هیچ پیشینه‌ای ندارد، اما در یادداشتهایی که دکارت برای خود می‌نوشت شواهدی، که کلرسلیر بر اساس آن‌ها برخی از مکاتبات دکارت را بازسازی کرده است، وجود دارد مبنی بر اینکه او از سال 1619 بر روی نسخه‌ای از این اثر کار می‌کرده است. برای نمونه، دکارت در نامه‌ای به بیکمان به تاریخ 26 مارس 1619 در مورد موضوعی که در هندسه یافت می‌شود، بحث می‌کند؛ و در نامه‌ای به تاریخ 23 آوریل 1619 به وضوح به عنوان این کتاب اشاره می‌کند. دکارت در همین اثر نشان می‌دهد که چگونه بعضی از مسائل هندسی را به وسیله‌ی معادلات جبری می‌توان حل کرد.

بی‌تردید، آن نوع رابطه‌ای که دکارت بین هندسه و جبر برقرار کرد از اهمیت زیادی برخوردار است، چراکه بدون آن امکان داشت ریاضیاتی‌شدن فیزیک و بسط حسابان دیرتر پیش‌ می‌آمد یعنی دیرتر از یک نسل بعد و به دست سِر ایزاک نیوتن (1642-1727). با این حال، باید خاطر نشان کرد که کار او هرقدر هم که نوآورانه باشد، برخلاف ادعاهای برخی، نه در هیچ جای هندسه "نظام مختصات دکارتی" که بسط یافته باشد (به عبارت دیگر، نظام مختصات x و y که به دانش‌آموزان امروزی آموخته می‌شود)، وجود دارد و نه او مبدع سایر مفاهیم ریاضی است که نام او را بر خود دارند؛ برای نمونه، "حاصلضرب دکارتی".

کارل بویر خاطر نشان می‌کند که مفاهیم متعددی که به هندسه‌ی تحلیلی می‌انجامند، نخستین بار در هندسه طرح شده‌اند، و دیگر آنکه امروزه از دستگاه علائم ریاضی هندسه همچنان استفاده می‌شود. بنا بر نظر او، هرچند بسیاری هندسه‌ی دکارتی را مترادف هندسه‌ی تحلیلی می‌دانند، اما واقعیت این است که هدف اصلی نظام دکارت با هدف اصلی هندسه‌ی تحلیلی معاصر بسیار فرق دارد. و به همین نحو، این ادعا که دکارت مبدع هندسه‌ی تحلیلی است، دست کم آن طور که امروزه ما آن را می‌شناسیم، بزرگنمایی واقعیت است. با وجود این، همان‌طور که بویر به درستی خاطر نشان می‌کند، این امر از اهمیت این اثر در تاریخ ریاضیات نمی‌کاهد.

کد خبر 804511

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha