۱۵ دی ۱۳۸۷، ۱۰:۴۳

نشست موسیقی مذهبی در مهر-8/

هنر ستایشگری و لزوم برنامه ریزی فرهنگی

هنر ستایشگری و لزوم برنامه ریزی فرهنگی

ستایشگری (مداحی) و نوحه گری به عنوان یک هنر شیعی و ملی در جامعه ایران مطرح بوده و هست.

به گزارش خبرنگار مهردر پی برگزاری" نشست تخصصی آسیب شناسی موسیقی مذهبی"هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی نواحی یادداشتی را در زمینه موضوع مورد بحث برای خبرگزاری مهر ارسال کرده است که در ادامه می خوانیم.

آنچه در زمان ما دارای ارزش است ژرفابخشی به هنرستایشگری و برنامه ریزی در جهت حرکت نو برای آینده است. نوحه گری و مرثیه خوانی را جامعه دیروز ایران به عنوان یک رسانه مذهبی می شناخت اما این هنر امروزه برای ایران با توجه به گوناگونی و رشد رسانه های گروهی از حالت رسانه ای درآمده و بیشتر به عنوان یک برنامه تامینی عملکرد دارد چرا که روح و عاطفه جامعه را در روزهای مذهبی و اعیاد مذهبی و برنامه های هفتگی مراسم مردمی و زمانهای سوگواری مذهبی باید پالایش دهد و با معارفی که نوحه گر بیان می کند سطح آگاهی های دینی و میزان گرایش به سجایای برین و سیره و صفات ائمه و پاکان مذهبی و دینی بالا ببرد.

مهمترین بخشهای هنرستایشگران همخوانی، مناقب خوانی ، توسل خوانی، مناجات خوانی، نوحه گری، مرثیه خوانی و مولودی خوانی است

آنچه که بر ارزش این هنر می افزاید، بهره گیری برخی از افراد جامعه در زمان اوقات فراغت از کارها و آثار نوحه گران و مرثیه خوانان است که شایسته است به جای واژه مداح آنان را ستایشگر بنامیم چرا که هنر این گروه از هنرمندان آئین های دینی و مذهبی ستایش پیوسته و هماره از حق ، کلام حق و مردان حق است. مهمترین بخشهای هنر این ستایشگران عبارتند از: "همخوانی" که ستایش ذات پروردگار است،" نعت خوانی" که ویژه ستایش پیامبر(ص) است و بس، "مناقب خوانی" که ویژه ستایش ائمه (ع) است، " توسل خوانی" که گونه ای پرورش اذهان است برای دستیابی به راهی مناسب برای ارتباط با عالم بالا و درگاه پاکان حق، "مناجات خوانی" که انس دادن اذهان برای نزدیک شدن به درگاه پاک خداوندی است.

پس از اینها نوحه گری و مرثیه خوانی و مولودی خوانی شاخه های دیگر هنر ستایشگران حق و حقیقت است. آنچه که در زمان کنونی ما برای این هنر و انتقال ارزشهای آن به آیندگان دارای اهمیت است اندیشه به ایجاد یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده سیستماتیک در زمینه های گوناگون آن است که این هنر مذهبی - ملی که همیشه به آئین و با آئین انجام می شود در بر گیرد.

این برنامه ریزی ها می تواند در شاخه های زیر صورت بپذیرد:1- آیا ستایشگران عمدتا همان مردان مذهبی (روحانی) باید باشند یا نه؟ چرا که آنان هم نماز جماعت را اداره می کنند، برخی شان مسئله گویی دارند و به طور کلی تمامی جلسات مذهبی را گسترش کمی و کیفی می دهند.

2- اگر چنین باشد یعنی پاسخ پرسش نخست مثبت باشد، ستایشگران امروز و فردای جامعه  در کدام مرجع و نهاد فرهنگی رسمی کشور باید ارزیابی و تایید شود؟ چرا که صرف وجود چیزی به نام کانون یا انجمن نمی تواند نیازها و واجبات اصلی را برطرف نماید و مسئله را حل کند.
3- بالا بردن سطح آگاهی های ستایشگران در جهت تسلط روحی درست بر مخاطب و موضوع در کجا و توسط چه کسانی یا چه مرجع رسمی فرهنگی باید صورت بگیرد؟

4- نوآوری و خلاقیت در طرح موضوع طی چند ساله اخیر بسیار بی برنامه و حساب نشده و به شکل آزمون فردی بر روی جمع صورت گرفته و همین سبب آسیبهای فراوان در زمینه کلامی ، نغمگی ، لحنی و بیان روایات نادرست و حتی صدمه به زبان رسمی شده است. آموزش تخصصی در کجا و تحت نظارت کدام دستگاه فرهنگی باید صورت بپذیرد تا به نام نوآوری ستایشگران دچار وهن نشوند؟

باید برای ارتقا سطح بینش، دانش،معلومات و مخاطب شناسی ستایشگران(مداحان) برنامه ریزی شود در حالی که تا کنون در هیچ یک از مراکز آموزشی کشور به آن توجهی نشده است

5- ارتقا سطح بینش، دانش، معلومات، مخاطب شناسی باید به صورت آموزشی و به طور کلی در یک فضای آموزش عالی برای ستایشگران(مداحان) صورت پذیرد، در حالی که در هیچ یک از دانشگاههای کشور نه این موضوع مهم که در جامعه برای خود دارای آئین است اندیشه شده و نه به تدریس آن توجه شده است و این از عجایب یک دولت دینی و اسلامی است؟ آنچه که امروز بسنده شده صدای خوب ، جذب مردم به صورت کاذب که گاه به عرصه خودنمایی یک یا چند ستایشگرناآشنا به کنه مسئله تبدیل می شود، است. در حالی که ستایشگری فقط به خوش صدایی ، خوش تکنیکی ، خوش آهنگی و بازیگری نیست. ارکان ستایشگری را باید آموزش داد، در کجا مشخص نیست.

6- نیاز به آموزش برتر در خود جامعه ستایشگری پدید آمده و این حس تا بدانجا در میان آنان رخنه کرده که به خود اجازه دادند تا کتابها و سی دی های آموزشی بی حساب و کتاب را وارد جامعه کنند و یا کلاس آموزشی بگذارند، کدام مرجع فرهنگی بر محتویات این آثار آسیب رسان که پر از اشتباهات فراوان است نظارت کارشناسانه و موشکافانه داشته است. چرا ستایشگران پیشکسوت این گونه کارها حتی نقد و یا اعتراضی نکردند و یا این همه مدعی ادبیات آئینی در قالب انجمن و دفتر و گروه بر این آثار و پدید آورندگان آن خرده نگرفتند و به وجود این کلاس ها اعتراض نکردند؟ به راستی اندیشیده اید که اثری که از سوی فردی که مخاطب را خوب نمی شناسد و گاه شاید هدفش یافتن هوادار مرید است، تا رواج درست یک هنر مذهبی - ملی چه تخریبی می تواند داشته باشد؟

7- آیا وقت آن نرسیده که برای ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی به فکر تغییر آموزش از حالت سنتی و کهن به صورت آموزش نوین و پیشرفته از سطح متوسطه تا عالی بیاندیشیم و به عنوان مثال در رشته موسیقی دانشگاهها رشته ای به عنوان هنر ستایشگری با تمهیدات لازمه ایجاد شد؟

8- باید دستگاههای فرهنگی و هنری در این شرایط بحرانی بحث نقد آثار را آغاز کنند و به مردم بفهمانند که تفاوت مجالس ستایش درست ازدیگرمجالس عزای جعلی درکجاست و چرا؟

9- مبحث معامله در ستایشگری و انجام آن و حتی آموزش آن به صورت ریالی و پولی . به راستی آیا اجازه داریم که ستایشگری اهل بیت را وسیله ای برای کسب درآمد قرار دهیم، این را در گذشته آموزش ذهن نسل ها قرار می دادند که خداوند از کسی که دین و علم را شغل قرار بدهد بدش می آید به کتاب روایت "معانی الاخبار" صفحه 181 مراجعه کنید از زبان امام صادق(ع) همه چیز روشن می شود.حال چه شده که برخی ستایشگران ابتدا پول به حسابشان باید واریز شود(از 2 میلیون تا 10 میلیون تومان!) و بعد با منشی و دفترشان هماهنگ شود و...  چرا و به چه دلیل؟ آیا به این اندیشیده شده که نوحه گری و مرثیه خوانی معاملاتی، چه صدمات معنوی به آینده این هنر و یا ذهن افراد جوانی که شوق جان، آنان را به میدان می کشاند وارد می سازد.

10 - آیا می شود ستایشگری را به عنوان یک شغل در سیستماتیک دستگاههای فرهنگی کشور مانند صدا و سیما ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش عالی یا حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تعریف کرد البته با توجه به مسئله دگرگونی فرهنگ هنری و اداری جامعه از سنتی به نوین؟ آیا ستایشگر می تواند یک ردیف شغلی در آینده اداره این سامان باشد تا از مبحث معامله در ستایشگری پرهیز شود یا خیر؟

11- در امرستایشگری(مداحی) و رموز آن به ویژه در بحث محتوای کلامی هیچ آموزشی اعمال نمی شود در حالی که بخش های متفاوتی بر آن مترتب است؛مبحث نخست توجه به زبان رسمی کشور است و پرهیز از گویش های مختلف . یکی دیگر از این رموز آن است که گاه بحث محتوای کلامی جایگاه حرام می یابد مانند "نوحه گری به باطل"، یعنی به دروغ بر کسی نوحه کنند که حتی یک کار از روی رضای خدا انجام نداده و یا در واجبات کوتاهی کرده و او را نادرست در جایگاه رفیع بنشانند و وجیه جلوه دهند. یا گفتن "شعرهای ناحق و باطل و نامربوط" مانند شعرهایی که بار فرهنگ جاهلی و هجو و یا بی اندیشگی یا اختلاف برانگیز دارد.

 ستایشگران باید با مفاهیم اعتقادی ، مفاهیم اخلاقی ، مفاهیم انقلابی و ذکر مصیبت و نوحه گری درست و عاطفی توجه دقیق داشته باشند در حالی که امروزه بیشتر شاهدیم که مفاهیم اخلاقی در پست ترین شکل خود یعنی ستایش چشم و ابرو و نام و یا داشته های دنیوی مانند پیراهن، خنجر و شمشیر و نیزه و مشک آب مطرح می گردد.

آداب نوحه گری و مرثیه خوانی در گذشته به گونه ای بوده که برخی از حکمای دانش موسیقی مانند صفی الدین ارموی بر آن تتبع کرده و بر گوشه های حزن آلود یا افزوده و یا پژوهش روان شناسانه کرده اند

با آنکه می دانیم به عنوان مثال حضرت عباس(س) سیره و کردارش و ادب و اخلاقش در پهنه حجاز و ایران و عراق و بویژه در میدان کربلا نمونه و کارگر بود نه مشک آب همراهش اما امروزه آنقدر در نوحه ها به مشک آب ایشان پرداخته اند که سیره و اخلاقش پاک از یاد رفته است؟ در حالی که ستایشگر یکی از وظایفش گسترش معنویات است اما سختی کارش در اصل دوری و پرهیز از پیرایه بندی اغراق آمیز است و این خود هنری بس بزرگ و سخت است که درشت استخوانانی قلندر می طلبد نه خوش صدایی بی قدر، که از تفاوت و فرق میان نغمگی های پلید فرنگی و موسیقی پاک خودی هیچ نمی دانند و بر هر نغمه که شد نوحه خود را تلفیق می کنند ، گویی نوحه باری است که به هر وسیله می توان آن را به مقصد رساند! نه این چنین نیست گرچه شرم سارم از این کلام خود اما به جرات تمام می گویم که هر ستایشگر در گذشته های دور خود مولف نغمه بوده است و به جهت کارشان رساله ها نوشته شده، آداب نوحه گری و مرثیه خوانی به گونه ای بوده که برخی از حکمای دانش موسیقی بر آن تتبع کرده و بر گوشه های موسیقی حزن آور یا افزوده اند و یا پژوهش روان شناسانه کرده اند مانند صفی الدین ارموی یا عبدالقادر مراغی یا زین العابدین حسینی که بخشی یا گوشه هایی از مقام های موسیقی ایران را در تعریفی عالمانه دانسته است حال چرا امروزه همه رموز و دانشها را باخته ایم و برداشته هایمان تاخته ایم... و الله و الاعلم.

کد خبر 806348

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha