سردرگمی در تعاریف دوسالانه مشهود است
وی ادامه داد: این نکته را باید در تعاریف دوسالانه جستجو کرد. به طور مثال عکاسی خلاق به عنوان موضوع جشنواره انتخاب شده، اما نمیتوان تعریفی خاص از آن ارائه داد. همین وجه باعث سردرگمی عکاسان میشود. تا زمانی که جامعه عکاسی با این موضوع آشنا نباشد و آموزش نبیند نمیتوان توقع ارائه عکس خلاقانه داشت. هر چند شاید برخی در طول دوران عکاسی خود عکس خلاقانه گرفته باشد.
مجموعه عکسهای دوسالانه روایتگر نیستند
عدل با اشاره به ضعف مجموعه عکسهای دوسالانه یازدهم عکس گفت: در مجموعه عکس باید یک موضوع مد نظر قرار گیرد و عکاس برای روایت آن شروع به عکاسی کند. حتی اگر مجبور به گرفتن هزاران عکس شود. اما وقتی به مجموعه عکسهای دوسالانه نگاه میکنیم میبینیم این تعریف ساده کمتر در آثار عکاسان دیده میشود. در واقع مجموعه عکسهای ما از روایتگری به دور هستند.
این عکاس پیشکسوت در بررسی تک عکسهای نمایشگاه افزود: در آثار دوسالانه عکسهای قابل قبول هم هست اما به طور کلی بسیار ابتدایی و برخی نیز تکرار عکسهای دیگر هستند. بسیاری از آثار این نمایشگاه چیدمان است اما در حد کلاس اولی، در واقع نمیتوان آنها را شایسته حضور در یک دوسالانه ملی دانست.
مشکل بزرگ عکاسی آموزش است
وی مشکلات این دوسالانه را به کمبود آموزش در عکاسی کشور مرتبط دانست و گفت: مشکل عکاسی ما به بیسوادی در دو سطح ارتباط دارد. بیسوادی عکاس و مخاطب. عکاسی تنها یک حرفه نیست بلکه یک زندگی، روحیه، طرز فکر و... است. عکاسان ما این دیدگاهها را از کجا به دست میآورند؟ متأسفانه به خاطر آموزش غلط و شیوه گزینشی دانشگاهها با عکاسانی بیسواد روبرو هستیم که نمیتوانند در قالب یک فریم حرف خود را بزنند.
عدل ادامه داد: در زمینه عکس با مخاطب بیسواد نیز روبرو هستیم. زیرا در سالیان اخیر به تربیت دید مخاطب همت نکردیم. در سالهایی که رئیس عکاسی تلویزیون ملی ایران بودم برای پر کردن زمان بین برنامهها، عکس به نمایش میگذاشتیم. این کار باعث میشد هم عکسها صاحب شخصیت شوند هم مخاطب تربیت شود. اما در سالهای اخیر تیزر جای این گونه موارد را گرفته و مخاطب عمومی از شناخت عکس و دید بصری درست فاصله گرفته است.
وی با ضعیف خواندن مدیریت هنری کشور گفت: باید پذیرفت بسیاری از مشکلات این دوسالانه به شرایط برنامهریزی مدیریت هنری کشور ارتباط دارد. امروز تمام پایاننامههای دانشجویان عکاسی با دوربین دیجیتال ارائه میشود، اما سیستم آموزشی دانشگاهها هنوز عکاسی 30 سال پیش را به دانشجو ارائه میدهد. گالریهای دولتی مانند فرهنگسرای نیاوران این محل را برای نمایشگاه اجاره میدهند که باعث میشود برخی برای خود سابقه هنری درست کنند.
این عکاس پیشکسوت اشاره کرد: اما این افراد به خاطر نداشتن سواد کافی دید بصری مخاطب را خراب میکنند. رسانههایی مانند تلویزیون این امکان را دارند که با اختصاص برنامههایی به مقوله عکس در زمینه آموزش دید مخاطب فعالیت کنند. اگر دید مخاطب درست شود عکاسان نیز وادار به کسب آموزش میشوند.
عدل هنر عکاسی را یک فرهنگ مهم دانست و گفت: عکاسی بالاترین سطح فرهنگ را میخواهد و عکاس باید درکی بالا داشته باشد. این مسئله فقط با آموزش اتفاق نمیافتد. ما باید از دوران دبیرستان دانشآموزان را با هنر دیدن آشنا کنیم تا بتوانیم از این آشنایی در دانشگاه بهرهبرداری کنیم. در سالهای اخیر با وجود ورود دوربینهای دیجیتال نه تنها در زمینه عکاسی پیشرفت نداشتهایم بلکه به عقب برگشتهایم. هنر عکاسی از هزاران پارامتر تشکیل شده که عکاسان جوان ما با آنها آشنا نیستند.
بررسی عکسهای آماتوری میتواند یک راهحل باشد
این عکاس پیشکسوت در ادامه پیشنهاد برگزاری دوسالانه آماتوری را ارائه داد و گفت: میتوانیم برای افراد حرفهای با در نظر گرفتن پارامترهای حرفهای دوسالانههای مجزا برگزار کنیم. همچنین در بخشی دیگر دوسالانه آماتوری برگزار کنیم تا با زاویه دید افراد جامعه آشنا شویم و بتوانیم از مطالعه عکسها راه رشد هنر عکاسی را فراهم کنیم.
عدل در پایان گفت: هر چند این مسائل مطرح است، اما نمیتوان سطح عکاسی ایران را تا این حد ناامیدکننده دانست و مشکل دوسالانه یازدهم را توجیه کرد. باید توجه داشت وقتی در کشورمان شرایط آموزش قصهگویی وجود ندارد، نمیتوان از عکاسان انتظار روایتگری داشت و این نکته در مجموعه عکسهای دوسالانه یازدهم مشهود است. وقتی به عکاس آموزش دیدگاه و فرهنگ ندادهایم، نمیتوانیم از او هنر عکاسی را درخواست کنیم.
نظر شما