۱۶ بهمن ۱۳۸۷، ۱۱:۵۹

نگاهی به فیلم شهبازی /

"عیار 14"؛ فیلمی که همه انتظارات را پاسخ نمی‌دهد

"عیار 14"؛ فیلمی که همه انتظارات را پاسخ نمی‌دهد

"عیار 14" پرویز شهبازی هر چند فیلمی قابل قبول در میان آثار بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر است، اما انتظارات پس از "نفس عمیق" را با توجه به مهارت‌های فیلمساز به طور کامل پاسخ نمی‌دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، شهبازی به فاصله شش سال پس از ساخت "نفس عمیق" بالاخره چهارمین فیلمش را ساخت و خودش و علاقمندان آثارش را از قاب فیلم بیادماندنی "نفس عمیق" خارج کرد.

"عیار 14" به گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر پیگیران آثار شهبازی را به فیلم قبلی او ارجاع می‌دهد. ارجاعی که ناشی از تمام و کمال بودن تجربه‌گرایی کارگردان در آن فیلم و فاصله گرفتن از قله‌هایی که فتح کرده بود در این فیلم است. در واقع می‌توان نوعی ارجاع از یک اثر به اثر دیگر را مورد توجه قرار داد که به تعبیر فرامتنی متهم نمی‌شود.

شاید تلاش شهبازی برای تعریف کردن یک قصه آشنا با آغاز و پایان مشخص، مهمترین وجهی باشد که بین تجربه جدید و قبل او فاصله می‌اندازد. قصه یک طلافروش (فرید) که پس از پنج سال به دزدی که او را لو داده، برخورد کرده و سعی می‌کند از دست او فرار کند. در حالیکه دزد (منصور) نه قصد انتقام دارد و نه اصلاً به او فکر می‌کند.

شخصیت‌های اصلی قصه دو تیپ هستند که خاستگاه آنها روشن است و پرداختشان آنها را از تیپ همیشگی جدا می‌کند. دزدی که پس از پنج سال آزادی به شهر سابقش بازگشته و طلافروشی دنیازده که در توهم و ترس انتقام بسر می‌برد. شهبازی تلاش کرده در پرداخت این دو شخصیت در عین وامداری به ویژگی‌های تیپیک از این وجوه به عنوان تعریف اولیه استفاده و در ادامه برگ‌های خود را رو کند که از این تعریف اولیه فاصله می‌گیرد.

در واقع همین تعاریف اولیه هستند که تا بخش پایانی فیلم رویارویی فرید (محمدرضا فروتن) و منصور (کامبیز دیرباز) را به منزله تقابل دو قطب در مقام قربانی و انتقامجو برجسته می‌کنند که پایانی قابل انتظار ندارد. نوعی حرکت بر مسیر کلیشه‌ها و استفاده از آنها برای رسیدن به نتیجه‌ای معکوس.

چرا که همه اینها بهانه‌ای است برای اینکه در کنار تم اصلی به این وجه پرداخته شود که منصور دغدغه‌هایی چون شوهر کردن زنش، پیدا کردن دخترش و ... را دارد که مهمتر از انتقام گرفتن از فرید هستند. طبعاً رسیدن به چنین پایانی نیاز به پرداختی هوشمندانه دارد که تلاش شهبازی برای نگه داشتن این عامل غافلگیری در پایان نتیجه خوبی در پی داشته است.

اما در کنار این نقاط مثبت شاید بیشترین انتظار از شهبازی که در "عیار 14" پاسخ نمی‌گیرد، حجم گفتگوهای اطلاعاتی است که بین شخصیت‌های مختلف رد و بدل می‌شود و از فضای رمزآلودی که می‌توانست در اطراف آنها شکل بگیرد، دور می‌شود. دیالوگ‌هایی که بیش از هر چیز آدم‌ها، موقعیت و درونیاتشان را توضیح می‌دهد و ... حذف آنها مشکلی ایجاد نمی‌کند.

شهبازی در "نفس عمیق" نشان داد با کمترین حجم دیالوگ، کمترین اطلاعات درباره خاستگاه و انگیزه شخصیت‌ها و... می‌توان مخاطب را بدون علامت سئوال‌های متعدد تنها با فضای موجود (که قصه پررنگ هم ندارد) همراه کرد. همچنان که حضور فلاش بک منصور در کبابی، سکانس فرید در مسجد و... با توجه به کارکردی بودن جزئیات به تصویر درآمده جای سئوال دارد.

"عیار 14" هر چند فیلمی قابل قبول در میان آثار جشنواره بیست و هفتم به شمار می‌رود، اما انتظارات ایجاد شده پس از "نفس عمیق" را به طور کامل پاسخ نمی‌دهد. فیلمی که جزئیاتی حساب شده با توجه به چند دغدغه مشترک شهبازی دارد.

"عیار 14" چهارمین فیلم پرویز شهبازی درباره طلافروشی است که به خاطر اتفاقی در پنج سال قبل دچار دردسر می‌شود و همه داستان در 12 ساعت اتفاق می‌افتد. محمدرضا فروتن، پوریا پورسرخ، مهشید افشارزاده، مینا ساداتی و بهرنگ علوی بازیگران این فیلم هستند.

ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ‌ ــ

سحر عصرآزاد

کد خبر 828688

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha