به گزارش خبرنگار اجتماعي خبرگزاري" مهر" ، به محض اينكه زلزله اي در منطقه اي از كشور به وقوع مي پيوندد ما به فكر چاره انديشي مي افتيم و نهايتا با آرام شدن بحران ، حادثه را به دست فراموشي مي سپاريم. امري اشتباه كه متاسفانه به آن عادت كرده ايم و هيچ گاه نخواسته ايم به اين ضعف خود پي ببريم.
براي نمونه مي توان به زلزله رودبار و منجيل در سالهاي گذشته و به دنبال آن فاجعه فراموش نشدني " بم" و حالا زلزله عصر جمعه گذشته در شعاع 70 كيلومتري تهران كه آثار و تبعات رواني آن در سطح شهرهم چنان مشهود است، اشاره كرد . در واقع شهروندان تهراني تازه مي خواستند از بحران زلزله بم رهايي يابند و خود را تسكين بدهند كه زلزله جمعه شمال كشور كه تهران را نيز تكان داد باعث گرديد روزها و شبهاي گذشته براي آنها با التهاب و اضطراب همراه باشد. به گونه اي كه اغلب شهروندان براي امنيت جان خود و خانواده سعي كردند تا حدود زيادي رعايت نكات را با حضور در فضاهاي سبز و پاركها فراهم سازند.وليكن سئوالي كه همواره مطرح است اينكه شهروندان تهراني تا چه مدت مي توانند شبهاي خود را در خيابانها به صبح برسانند.
رييس مركز ژئوفيزيك دانشگاه تهران در اين باره مي گويد : شهروندان تهراني بايد زندگي با زلزله را بياموزند . دكتر نوربخش ميرزايي بر اين باور است كه تهراني ها هنوز نتوانسته اند با بحران هاي طبيعي كنار بيايند و اين مساله باعث گرديده با وقوع حادثه اي حتي كوچك كه در گوشه و كنار كشور رخ مي دهد ، تهراني ها دچار ترس و نگراني مي شوند.
از سوي ديگر مسئولان دستگاههاي مختلف و ذي ربط نيز هنوز نتوانسته اند اين واقعيت را درك كنند كه براي خروج از بحرانهاي اين چنين فقط به يك "عزم ملي" و اراده و توان مشترك نيازمنديم. به طوري كه براي مقاوم سازي ساختمانهاي فرسوده تهران بايد يك اتحاد فكري از سوي دستگاههاي دولتي و شهرداري صورت بگيرد. در حال حاضر شوراي شهر تهران با تدوين مصوبه اي براي نوسازي بافت هاي فرسوده شهر تهران حركتي را آغاز نموده كه براي تداوم اجراي آن نيازمند همياري و همكاري ديگر دستگاههاي دولتي است.
دكتر خسرو دانشجو به عنوان سخنگوي كميسيون شهرسازي شوراي شهر تهران در اين باره به خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر مي گويد : تا زماني كه دولت و نهادهاي زير مجموعه آن نخواهند وارد اين مقوله شوند، نمي توان اميدوار بود كه طرحها و برنامه هاي شوراي شهر به سرعت به سرانجام برسند.
وي به تسهيلات بانكي بدون دردسر و قوانين دست و پاگير موجود بانكها وهمچنين همكاري وزارتخانه هاي كشور و مسكن و شهرسازي براي مقاوم سازي ساختمانهاي فرسوده تهران اشاره مي كند و مي گويد: نبايد فرصت را به آساني از دست داد و منتظر ماند تا حادثه رخ دهد و آن زمان به فكر چاره افتاد.
در هر حال واقعيتي را كه نمي توان منكر شد اين است كه با وقوع يك زلزله 7 ريشتري قريب به 60 درصد ساختمانهاي تهران تخريب شده و از بين خواهند رفت. پس اگر فرض كنيم چنين اتفاقي امروز در تهران حادث شود آيا مي توان باور كرد كه تهران و شهروندان تهراني آمادگي مقابله و رويارويي با زلزله را دارند. البته واقعيت تلخ تر اين است كه تاريخ وقوع زمين لرزه ها نشان داده 60 درصد زلزله ها در نيمه شب اتفاق افتاده و اگر فرض بگيريم زلزله تهران نيز در همين ساعت زماني رخ دهد آن گاه چگونه مي توان با اين حادثه كنار آمد.
برهمين اساس كارشناسان و روان شناسان اجتماعي بر اين باورند اگر نمي توان تهران را در مقابل زلزله ايمن ساخت ، حداقل مي توان سطح آگاهي و اطلاعات عمومي شهروندان را به اندازه اي بالا برد كه به هنگام وقوع احتمالي زلزله توانايي مقابله و رويارويي با اين قبيل حوادث را داشته باشند. زيرا شهروندان تهراني هنوز نتوانسته اند خود را با اين واقعيت وفق دهند كه زلزله يك اتفاق طبيعي است و هر لحظه امكان دارد به وقوع بپيوندد. بنابراين براي دور شدن از شايعات و تسكين خاطر افكار عمومي مسئولان بايد گزينه هايي را برگزينند كه شهروندان تهراني باورشان شود كه مي توان با زلزله كنار آمد.
لذا تنوير افكارعمومي براي مقابله با وقوع احتمالي زلزله در تهران بايد به شكل هاي مختلف در سطح شهر متجلي و ظاهر شود تا شهروندان همواره آمادگي مقابله با وقوع سوانح طبيعي را داشته باشند. تهيه كتاب و بروشورهاي اطلاع رساني با محتواي آمادگي در مقابل زلزله ، پخش پيام هاي آموزشي از طريق گيرنده هاي تلويزيوني ، هشدارهاي ايمني و توزيع تراكت هاي تبليغاتي و صدها نوع ديگر از روشها و راههاي اطلاع رساني براي مقابله با زلزله مي تواند از همين امروز و به صورت مداوم و مستمر در دستور كار دستگاههاي ذي ربط قراربگيرد. زيرا هر لحظه تاخير در اين قضيه مي تواند موجب تشديد حادثه شود و اين واقعيت كه آمار آسيب ديدگان ناشي از وقوع احتمالي زلزله به دليل فراموشي مقوله اطلاع رساني افزايش خواهد يافت، امري اجتناب ناپذير است. بنابراين بايستي عزم ملي خود را جزم نمود و تدابيري در خصوص امنيت فكري و رواني شهروندان تهراني انديشيد، زيرا به باور كارشناسان زلزله شناسي وقوع احتمالي زلزله در تهران را نمي توان ناديده گرفت.
در هر حاضر شهروندان تهراني بيش از هر چيزي به آرامش و امنيت فكري و رواني نياز دارند و اين موضوع مسئوليت دستگاههاي متولي و ذي ربط را دو چندان دشوارتر و حساس تر مي سازد. زيرا براي از بين بردن التهاب و بحران هاي ناشي از وقوع زلزله در بين شهروندان بايد به انتخاب گزينه هايي روي آورد كه از هر جهت قابل لمس و پذيرش از سوي شهروندان باشد. زمين لرزه يك سانحه طبيعي و غير قابل پيش بيني به گمان صاحب نظران بوده و تنها كاري كه مي توان براي كاستن از تبعات اين قبيل اتفاقات صورت داد همانا مقابله با شايعه و آمادگي شهروندان به لحاظ روحي و رواني است.
نظر شما