به گزارش خبرنگار مهر، با جستجو در بخش پایاننامههای پنج دانشگاه ایران از جمله دانشگاه شهید بهشتی، فردوسی مشهد، تربیت مدرس و دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تنها میتوان 24 عنوان پایان نامه در رابطه با ادبیات انقلاب اسلامی یافت که به نظر میرسد با توجه به اهمیت موضوع انقلاب اسلامی میبایست کارهای بیشتری در این عرصه صورت میگرفت.
جستجو در کتابخانههای این پنج مرکز دانشگاهی نشان از آن دارد که از مجموع عناوین دانشگاه تربیت مدرس 9 عنوان، دانشگاه فردوسی مشهد پنج عنوان، شهید بهشتی و دانشگاه تهران هر کدام چهارعنوان و دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات دو عنوان به موضوع ادبیات انقلاب اسلامی اختصاص یافته است.
13عنوان از این پایاننامهها به بررسی شعر در ادبیات انقلاب اسلامی اختصاص دارد و ادبیات داستانی و نمایشی در رتبههای بعدی قرار دارند. این پایان نامهها عمدتاً در دهه 70 دفاع شده است.
دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در پایان نامههای خود به ادبیات داستانی، نمایشنامه، شعر و جریان ادبی انقلاب اسلامی پرداخته اند که عبارتند از:1- "بررسی تحول مضامین در داستانهای کوتاه از پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان دفاع مقدس" پدیدآورنده لیلا سلیمانیخواه 2-"تاثیر انقلاب اسلامی در تبیین نقش زن در ادبیات داستانی بانوان و مقایسه آن با دوران پیش از انقلاب اسلامی" پدیدآورنده زهرا موسوی 3-"شخصیت زن در آثار شماری از نمایشنامهنویسان بعد از انقلاب" پدیدآورنده اعظم رحمان بروجردی 4-"طبقهبندی، نقد و تحلیل جریانهای شعری معاصر از انقلاب ۵۷ تا ۱۳۸۰"، پدیدآورنده قدرت الله طاهری 5-"نقد و تحلیل ادبیات انقلاب اسلامی از طلوع امام تا عروج امام بخش شعر"، پدیدآورنده منوچهراکبری 6 -"بررسی نقش ایدئولوژیها در انقلاباسلامی با تکیه بر تحلیل محتوای شعارهای انقلاب"، پدیدآورنده علیرضا سبزهکار 7 -"بررسی و تحلیل نقش و جایگاه نجیبالکیلانی در داستان نویسی اسلامی معاصر"، پدیدآورنده صدیق زودرنج 8 -"تحلیل گرایشهای عمده رمان نویسی از انقلاب اسلامی تا امروز (۷۸-۱۳۵۷)"، پدیدآورنده حسین هاجری و 9 -"پژواک انقلاب اسلامی ایران در شعر معاصر عرب (شام)"، پدیدآورنده جلال مرامی.
عناوین پایان نامههایی که در این باره در دانشگاه فردوسی مشهد دفاع شده اند نیز عبارتند از: 1-"سیر غزل سیاسی - اجتماعی در شعر پس از انقلاب"، پدیدآورنده مجتبی جوادینیا 2 -"تجلی عاشورا در شعر معاصر پس از انقلاب"، پدیدآورنده حسین ترکمانیان 2 -"جلوههای عرفان در شعر عصر انقلاب اسلامی با نگاهی ویژه بر شعر عرفانی امام خمینی (ره)"، پدیدآورنده فریبرز فریبرزی 3 -"بررسی علل و نتایج تحول و گسترش واژگانی پس از انقلاب اسلامی در ایران"، فاطمه گمنامی و 4"نگاهی بر شعر پس از انقلاب"، پدیدآورنده سعاد پوردیوان چاری.
عناوین پایان نامههایی که در این باره در دانشگاه تهران دفاع شده اند نیز عبارتند از: 1 -"سخن همدلانه و رقابت جویانه در ادبیات زنان پس از انقلاب"، شیوا رویگردان 2 -"بررسی نظریه ادبیات اسلامی ونگاهی به آثار منتخب ادبیات نمایشی قبل وبعد از پیروزی انقلاب اسلامی در قلمرو فرهنگ اسلامی"، علی اکبر اروسی 3- "رئالیسم در ادبیات نمایشی ایران بعد از انقلاب 1357"، پدیدآورنده امیر فدایی و 4 -"بررسی غزل انقلاب"، پدیدارآورنده قربان ولیئی.
عناوین پایان نامههایی که در این باره در دانشگاه شهید بهشتی دفاع شده اند نیز عبارتند از: 1 -"فراز و فرودهای شعر دهه اول انقلاب ( با تأکید بر شعر حمید سبزواری، علی معلم، قیصرامین پور، سیدحسن حسینی و طاهره صفارزاده)"، پدیدآورنده فاطمه محمودی 2 -"بررسی سیر ترجمه در ایران از آغاز انقلاب مشروطه تاانقلاب اسلامی ایران"، پدیدآورنده وجیه سعید 3 -"بررسی و تحلیل شعر استان مازندران بعد از انقلاب اسلامی "، پدیدآورنده حسن وسکری و 4 -"نقش ادبیات در روند به وجود آمدن انقلاب اسلامی"، پدیدآورنده محسن بذرافشان.
عناوین پایان نامههایی که در این باره در دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات دفاع شده اند نیز عبارتند از: 1 -"نقد و بررسی درونمایههای عمدهی شعر پس از انقلاب"، پدیدآورنده علی اکبرفدائی و 2 - "نقد و بررسی شعر مقاومت شامل (شهید و شهادت) در ادبیات انقلاب اسلامی"، پدیدآورنده احمدرضا زارعیان بغدادآبادی.
با بررسی عناوین پایان نامه های ادبیات انقلاب اسلامی 13 عنوان به بررسی شعر در ادبیات انقلاب اسلامی اختصاص دارد و در واقع بیشترین سهم پژوهش به شعر انقلاب اسلامی اختصاص دارد. همچنین در این بین بررسی ادبیات داستانی و ادبیات نمایشی در رتبه های بعدی قرار می گیرند. این پایان نامه ها بیشتر در دهه 70انجام و به دفاع رسیده است.
بر همین اساس و با توجه به کمبود پایان نامهها درباره ادبیات انقلاب خبرگزاری مهر با اساتید دانشگاه در رشته ادبیات گفتگو کرده است که از نظر میگذرد.
کمبود پایاننامه "ادبیات انقلاب" ناشی از شکاف میان دانشگاه و جامعه است
عباسعلی وفایی درباره دلایل کم بودن تعداد پایاننامههایی با موضوع "ادبیات انقلاب اسلامی" گفت: چندین عامل میتواند در این امر اثرگذار باشد. یکی اینکه بالاخره هنوز زمان زیادی از شکلگیری فضای ادبیات انقلاب نگذشته است و این نوع ادبیات زمان زیادی را باید طی کند تا به تعالی و ترقی برسد.
وی افزود: متاسفانه در دانشگاههای ما ادبیات معاصر در وجه کلی خودش مظلوم واقع شده است. در مقطع کارشناسی تنها 4 واحد درسی وجود دارد که آن هم بیشتر به صورت تاریخ ادبیات ارائه میشود و عمدتاً هم به ادبیات پیش از انقلاب میپردازد و نسبت به شاعران نوظهور پس از انقلاب اقبال چندانی دیده نمیشود.
رئیس شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: در مقطع کارشناسی ارشد وضعیت بدتر از لیسانس است و هیچ واحد درسی در زمینه ادبیات معاصر تدریس نمیشود تا بتواند ذهن دانشجو را درگیر کند. متاسفانه همکاران دانشگاهی ما دِین خودشان را به ادبیات معاصر ادا نکردهاند.
وفایی اضافه کرد: این در حالی است که اگر فقط به عنوان نمونه شعر دوره اخیر را بررسی کنید به شاعران مهمی برمیخورید که تعدادی از آنها کم از برخی شاعران کلاسیک ما ندارند. به همین دلیل یکی از خلاهای مربوط به نبود پایاننامههای ادبیات انقلاب آشکار میشود که به عدم ارتباط میان دانشگاه و جامعه ارتباط دارد.
این استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: تولیدکننده آثار معمولاً بیرون از دانشگاهند و دانشگاه به صورت متعارف محل تعلیم است اما این موضوع نباید به شکافی میان نویسندگان خارج از دانشگاه و دانشگاهیان منجر شود. چه بسیار اساتیدی که از جریانات روز ادبی بیخبرند و باید اذعان کرد که این جریانات ادبی برخلاف محافل دانشگاهی در تولیدات ادبی نقش بسزایی داشتهاند.
وی بر لزوم حضور نویسندگان در دانشگاهها تاکید کرد و گفت: خوشبختانه نویسندگان خود احساس مسئولیت میکنند و به مناسسبتهای مختلف در دانشگاهها حاضر میشوند اما باید این ارتباط بیشتر شود.
رئیس مرکز گسترش زبان و ادبیات فارسی (وابسته به وزارت علوم) نقش این وزارتخانه را در توجه به ادبیات معاصر به ویژه موضوع ادبیات انقلاب در دانشگاهها، مهم برشمرد و گفت: وزارت علوم میتواند با تصمیمگیرهایی کارشناسی شده درباره پرداختن دانشگاهها و دانشجویان به ادبیات انقلاب و ابلاغ این تصمیمات به دانشگاهها به صورت واحدهایی درسی در رشد آن بکوشد.
وفایی ظرفیت ادبیات پس از انقلاب را مطلوب ارزیابی کرد و گفت: اگر به دیده انصاف به این موضوع نگاه کنیم به این نکته میرسیم که الان نویسندگان و شاعران جوان زیادی داریم که با آثاری که منتشر کردهاند ظرفیت ادبیات ما را نشان دادهاند و این ادبیات الان در وضعیتی است که میتوان درباره آن پایاننامه نوشت.
فقدان منابع پژوهشی انقلاب مهمترین دلیل کمبود پایاننامههای دانشجویی
خسرو آقایاری معتقد است که فاصله ایجاد شده بین دانشگاهها و ادبیات معاصر و فقدان منابع پژوهشی از مهمترین دلایل کمبود پایاننامههای دانشجویی با موضوع ادبیات انقلاب اسلامی است.
خسروآقایاری، پژوهشگر و نویسنده ادبی ضمن تاکید بر اهمیت پژوهش در ادبیات انقلاب اسلامی گفت: پژوهش در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی بسیار ضروری است و باید به وسیله نظریهپردازی و نقد که متاسفانه به فراموشی سپرده شدهاند به این مسئله مهم توجه بیشتری مبذول شود.
وی با انتقاد از فاصله ایجاد شده بین ادبیات معاصر و دانشگاهها ابراز داشت: دانشگاههای ما از ادبیات معاصر عقب ماندهاند و برای جبران این امر باید نهادهای مدنی و پژوهشی در این حوزه تاسیس شود.
آقایاری با اشاره به این موضوع که نقد و پژوهش از وظایف پژوهشگران ادبی است گفت: یکی دیگر از مشکلات این است که پژوهش در حوزه ادبیات را به خود هنرمندان و صاحبان قلم واگذارکردهایم و تلاشی نیز برای مرتبط کردن آن با دانشگاه انجام ندادهایم. هنرمندان باید به خلاقیت بپردازند و این کار پژوهشگر است که به تحقیق در این زمینه بپردازد ولی متاسفانه به دلیل نبود نهادی پژوهشی این امر را تنها بر دوش شاعران و نویسندگان گذاشتهایم.
وی با تاکید بر این موضوع که تا وقتی که نهادهای پژوهشی در کنار دانشگاه تشکیل نشود این مشکل همچنان وجود خواهد داشت گفت: یکی دیگر از مهمترین مشکلات فقدان منابع پژوهشی و کمبود اسناد است. متاسفانه این اسناد محدود به چند کتابخانه شده است. ادبیات انقلاب اسلامی با توجه به حجم و کیفیت کارهای انجام شده تبدیل به یک ژانر شده است و نیاز به پژوهش بیشتر دارد.
دانشگاههای ما آمادگی پذیرش ادبیات انقلاب اسلامی را ندارند
حسن ذوالفقاری گفت: دانشگاههای ما آمادگی پذیرش موضوعاتی مانند ادبیات انقلاب اسلامی ندارند. من شخصاً اطلاع دارم که چنین موضوعاتی توسط دانشجویان مقاطع مختلف به عنوان موضوع پایاننامه پیشنهاد میشود اما در دانشگاهها به آن پرداخته نمیشود.
حسن ذوالفقاری استاد زبان و ادبیات فارسی درباره دلایل کم بودن تعداد پایاننامههایی با موضوع ادبیات انقلاب اسلامی گفت: این نکته نشانگر موضوعی اساسی است و آن اینکه دانشگاههای ما آمادگی پذیرش چنین موضوعاتی را ندارند. من شخصاً اطلاع دارم که چنین موضوعاتی توسط دانشجویان مقاطع مختلف به عنوان موضوع پایاننامه پیشنهاد میشود اما در دانشگاهها به آن پرداخته نمیشود.
وی درباره دلیل این نوع برخورد با پایاننامههای با موضوع ادبیات انقلاب در دانشگاهها افزود: یکی از دلایل میتواند این باشد که دانشگاهها تخصص لازم در این زمینه را ندارند و طبیعی هم هست که به پایاننامههای با آن نوع موضوعات نپردازند. دیگر اینکه برخی دانشگاهیان معتقداند این موضوع (ادبیات انقلاب) هنوز به قوام و نظام خاصی نرسیده که بشود به آن در قالب پایاننامه پرداخت.
ذوالفقاری اضافه کرد: البته این مسئله مختص به ادبیات انقلاب نیست. ما در پرداختن به دیگر حوزههای ادبیات هم در قالب پایاننامه با افت و خیزهایی مواجهیم. به هر حال هنوز رشتههای ادبی آنگونه که باید تخصصی نشدهاند و گرایشهای لازم در این زمینه به وجود نیامده تا پایاننامهای در آن زمینه نوشته شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: البته اخیراً در دانشگاه کرمان مقطع فوق لیسانس رشته "ادبیات پایداری" راه اندازی شد و درست است که در این موضوع قرار است بیشتر واحدهای ادبیات مقاومت تدریس شود اما پیش زمینه این موضوع همان ادبیات انقلاب است.
وی تاکید کرد: واقعیت این است که 30 سال زمان کمی برای بررسی یک پدیده نیست و اکنون دیگر میتوان درباره ادبیات انقلاب مطالعه کرد و پایاننامه نوشت. البته نباید این نکته را نیز فراموش کرد که با وجود تعدد آثار ادبی منثور و منظوم در موضوع انقلاب اسلامی عمده این آثار ذوقی نوشته شده و جنبههای توصیفی در آنها بر جنبههای تحلیلی میچربد.
ذوالفقاری با انتقاد از عدم تجدید چاپ آثار با موضوع ادبیات انقلاب که مورد توجه مخاطبان سه دهه قبل نیز بودهاند گفت: نسل جدید دانشجویان برای انجام تحقیق علمی و انجام پایاننامهها در این موضوع نیازمند نقدهایی علمی هستند چرا باید 16، 17 سال بگذرد آنوقت اثری مانند "رجعت سرخ ستاره" (نوشته علی معلم) تجدید چاپ شود. نقدهایی که درباره شاعران و نویسندگان بعد از انقلاب اسلامی نوشته شده نقدهایی احساسی و ژورنالیستی است و با چارچوبهای یک نقد ادبی سازگار نیست.
آمار دقیقی درباره تعداد پایاننامههای ادبیات انقلاب وجود ندارد
رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران معتقد است پایاننامههای زیادی درباره ادبیات انقلاب اسلامی نوشته شده اما هنوز محاسبه دقیقی درباره تعداد آنها صورت نگرفته است.
منوچهر اکبری رئیس دانشکده ادبیات وعلوم انسانی دانشگاه تهران با رد این ادعا که تا کنون پایاننامههای کمی در این عرصه نوشته شده گفت: پایاننامههای زیادی درباره ادبیات انقلاب اسلامی نوشته شده اما هنوز محاسبه دقیقی درباره تعداد آنها صورت نگرفته است. خوشبختانه دانشجویان ما رویکرد مثبتی به ادبیات انقلاب دارند و همین رویکرد موجب شده هزاران پایاننامه درباره ادبیات انقلاب اسلامی و "عرفان و فلسفه در اشعار امام راحل" نوشته شود.
اکبری در ادامه خاطرنشان کرد: دفتر تنظیم و نشر امام خمینی (ره) تا کنون بسیاری از این پایاننامهها را که از نظر محتوایی غنی و ارزشمند بودهاند در قالب کتاب منتشر کرده است.
بیشتر از 1000 پایان نامه درباره ادبیات انقلاب نوشته شده است
رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در ادامه گفت: برخی عنوان میکنند پایاننامههای دانشجویی نسبت به ادبیات انقلاب اسلامی بیاعتنا بوده ولی این ناشی از محاسبات نادرست است. به یقین میگویم در مورد انقلاب بالای هزار پایان نامه نوشته شده است.
وی افزود: در سالهای جنگ که من دانشجوی دوره دکترای ادبیات بودم رساله دکترایم را به "نقد و تحلیل شعر دفاع مقدس" اختصاص دادم اما آیا شما میتوانید ادبیات دفاع مقدس و انقلاب را از هم جدا کنید؟ امسال در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، هشت پایاننامه به پژوهش درباره ادبیات انقلاب و دفاع مقدس اختصاص دارد و دانشجویان مشغول به پژوهش در این مورد هستند. یکی از این پایاننامهها درباره تاثیر جنگ بر ادبیات کودک و نوجوان است.
پژوهشهای علمی هنوز با عظمت ادبیات انقلاب فاصله دارند
رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با بیان اینکه نسبت به عظمت ادبیات انقلاب باید پژوهش بیشتری در این عرصه انجام شود یادآور شد: بیش از 40 پایان نامه دانشجویی درباره اشعار قیصرامین پور که مهمترین چهره ادبیات انقلاب است کار شده است اما معتقدم که به اندازه عظمت ادبیات انقلاب کار پژوهشی انجام نشده و باید استادان و دانشجویان توجه بیشتری نسبت به این حوزه داشته باشند.
وی با بیان اینکه گذشت زمان در توجه به ادبیات انقلاب موثر است خاطرنشان کرد: تا کنون سه دهه از عمر ادبیات انقلاب میگذرد و بعضی از آثار باید یک عمر نسبی ازشان بگذرد تا موضوع تحقیق قرار بگیرد.
اکبری در پایان تخصصی شدن ادبیات انقلاب اسلامی در دانشگاهها را در شناخت این نوع ادبیات موثر دانست و تاکید کرد: در دانشکدههای ادبیات باید یک گرایش را به ادبیات انقلاب اختصاص دهیم و این امر به شناخت دقیق ما از ادبیات انقلاب کمک میکند.
رشته " ادبیات انقلاب" در دانشگاهها تاسیس شود
ابراهیم خدایار استاد زبان و ادبیات فارسی درباره دلایل کم بودن تعداد پایاننامههایی با موضوع "ادبیات انقلاب اسلامی" گفت: علت اصلی آن نبود رشته و یا گرایش ادبیات انقلاب دردانشگاههاست. به همین دلیل است که دانشجویان علاقه مند نمیتوانند در این موضوع پژوهش کنند.
وی افزود: از سوی دیگر این کمبود به نوعی دیگر در خارج از دانشگاه وجود دارد؛ جوایزی مانند کتاب سال دفاع مقدس هنوز بخش پایان نامه ندارند و به این مسئله کمتوجهی شده است. این نوع جوایز میتوانند مسئله ادبیات انقلاب را برجسته کنند و مسئولان کتاب سال دفاع مقدس باید بخش پایاننامه را هم به جایزه شان اضافه کنند تا از آن طریق بتوان به ادبیات انقلاب هم توجه کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس اضافه کرد: مسئله دیگر گذشت زمان است؛ به هر حال باید زمان بگذرد تا درباره موضوعی به شکل علمی تحقیق کرد. این مسئله فقط به ادبیات انقلاب اسلامی هم ارتباط پیدا نمیکند درباره ادبیات معاصر هم این مشکل وجود دارد.
خدایار با ارزشمند توصیف کردن اقدام مسئولان دانشگاه کرمان در تاسیس رشته "ادبیات پایداری" آن را زمینه ساز توجه بیشتر به ادبیات انقلاب خواند و گفت: بهترین راه برای حل مشکل نپرداختن دانشگاهها به موضوع ادبیات انقلاب اسلامی، تاسیس رشته آن است. ادبیات انقلاب میتواند زیرمجموعه ادبیات پایداری باشد و تاسیس این رشته در دانشگاه شهید باهنر کرمان اقدام بسیار خوبی بود.
وی تاکید کرد: نهادهایی مانند بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و بنیاد شهید و امور ایثارگران هم میتوانند به عطف توجه به موضوع ادبیات انقلاب کمک کنند؛ در واقع این نهادها میتوانند با سیاستگذاری و ارائه پیشنهاداتی به دانشگاهها، میزان توجه به موضوع را افزایش دهند. انجمنهایی هم که در زمینه ادبیات فعالیت میکنند، میتوانند راهگشا باشند و به کارهایی که انجام خواهد شد، جهت دهند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی گفت : حمایت نهادهایی مانند بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس از پایاننامههایی با موضوع ادبیات انقلاب و چاپ آنها در قالب کتاب برای دانشجویان بسیار امیدوارکننده خواهد بود. این موضوع ظرفیت توجه دارد؛ رمان، داستان، اشعار و خاطره نگاریهای بسیاری در این زمینه چاپ شده است و دانشجویان میتوانند علاوه بر آنها از کتابخانههای تخصصی که وزارت علوم در همین حوزه تاسیس کرده، استفاده کنند.
خدایارچشم انداز ادبیات انقلاب اسلامی را روشن توصیف کرد و گفت: تاسیس رشته ادبیات انقلاب اسلامی در دانشگاهها میتواند این چشمانداز را روشنتر کند و حمایت نهادهایی مانند بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و بنیاد شهید و امور ایثارگران، موجب تقویت این رشته خواهد شد.
کیفیت پایاننامههای ادبیات انقلاب از کمیتشان مهمتر است
عبدالجبار کاکایی هم با اشاره به 27 عنوان پایان نامه انجام گرفته در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی این تعداد را خوب ارزیابی کرد و گفت: این تعداد رقم قابل ملاحظه در حوزه پژوهش در ادبیات انقلاب اسلامی است اما وقتی ارزشمند است که تبدیل به کتاب شود.
وی در ادامه افزود: ما باید پژوهشهای مرتبط با ادبیات انقلاب اسلامی را وارد کتابهای درسی مدارس و دانشگاههای خود کنیم تا به این وسیله علاوه بر افزایش شناخت دانشآموزان و دانشجویان خود، شاخکهای آنها را برای بررسی این موضوعها حساستر کنیم.
این شاعر معاصر همچنین به کمبود آثار پژوهشی در حوزه ادبیات اجتماعی ده 60 اشاره کرد و گفت: به تعداد انگشتان دست نیز کتابی در این مورد وجود ندارد، حال آنکه اگر پایاننامههای مرتبط به ادبیات انقلاب اسلامی تبدیل به کتاب شده بود ما منابع گرانقدری در این حوزه و همچنین وضعیت اجتماعی ادبیات دهه 1360 داشتیم.
کاکایی با بیان آنکه پژوهش در مورد ادبیات دهه 1360 که آنرا با اسم ادبیات انقلاب اسلامی از اهمیت زیادی برخورار است، افزود: پژوهش را نمیتوان به نهادهای خصوصی و یا دولتی سفارش داد بلکه این نیاز باید در جامعه پژوهشی ایجاد شود که در این صورت قطعا آثار خوبی ایجاد می شود.
وی در پایان گفت: یکی از نکاتی که ما گاه فراموش میکنیم، توجه به آثاری است که منتشر شدهاند. آثار بسیار خوبی تاکنون در مورد ادبیات انقلاب اسلامی خلق شده که پایاننامهها بخشی از آنهاست. ما باید آثار این حوزه را سامان ببخشیم و آثار خوب را معرفی و زمینه انتشار مجدد آنها را فراهم کنیم.
ادبیات دفاع مقدس غنی تر از ادبیات انقلاب است
حسین بیات مولف کتاب "چشمانداز ادبیات انقلاب اسلامی" نیز درباره محورهای اصلی گفتگوهایی که در این کتاب با صاحبنظران صورت گرفته است گفت: این گفتگوها معمولاً با یک بحث کلی در مورد رسالت ادبیات آغاز شده و نظر مصاحبهشونده در مورد این مسئله بیان شده که ادبیات باید متعهد باشد یا خیر و اگر متعهد است، تعهد آن چیست و چگونه است.
ادبیات ما علاوه بر "وظیفه"، "تعهد" هم دارد
وی افزود: در مکتب هنر برای هنر وظیفه ادبیات ایجاد زیبایی است و فقط موضوع هنری بودن آن مطرح است. اما بیشتر کارشناسان این نظر را داشتند که ما نباید تنها به وظیفه اکتفا کنیم. ادبیات ما علاوه بر وظیفه تعهدی هم دارد و آن این است که در راستای ارزشهایی قرار گیرد که نویسنده یا شاعر در نظر دارد.
این نویسنده اضافه کرد: علاوه بر رسالت ادبیات ما به تاریخچه ادبیات انقلاب اسلامی هم پرداختیم و در این زمینه اغلب این اختلاف نظر پیش میآمد که ادبیات انقلاب تنها پس از انقلاب شکل گرفته است یا آن دسته از آثاری را که قبل از انقلاب و در چارچوب خط مشی و اهداف انقلاب بودهاند را نیز میتوان ادبیات انقلاب تلقی کرد که عموم دوستان به نظر دوم معتقد بودند.
وی گفت: پس از بحث تاریخچه هم سوالاتی در مورد نویسندگان یا شاعران و آثار برجسته مطرح شده که دوستان این نویسندگان و آثار را نام برده و آنها را نقد کردهاند. در نهایت هم آینده ادبیات انقلاب و جهانی شدن آن و به طور کلی آسیبشناسی و راهکارهای احتمالی مطرح شده است. البته ما سعی کردیم از قالبهای کلیشهای مصاحبهها خارج شویم تا از همه مصاحبه شوندگان سوالات یکسان پرسیده نشود و در واقع مصاحبه را پویاتر پیش ببریم.
اگر بخواهیم آثارمان قابلیت جهانی شدن داشته باشد باید هر چه بیشتر آنها را بومی کنیم
حسین بیات در پاسخ به این سوال که "چه راهکارهایی برای جهانی شدن و ترجمه آثار ادبیات انقلاب اسلامی به زبانهای دیگر در این کتاب پیشنهاد شده است؟" گفت: معمولاً دو نظرگاه در این زمینه داریم. عدهای معتقداند به دلیل اینکه ادبیات ما خاص سرزمین و فرهنگ و شرایط اجتماعی کشور ماست چندان ضرورتی ندارد که آن را به کشورهای دیگر صادر کنیم و حتی اگر خود آنها هم خواستار ترجمه شدن این آثار باشند، ممکن است نتوانند چندان با آن ارتباط برقرار کنند.
وی ادامه داد: اما در نقطه مقابل بسیاری معتقدند که به طور کلی ادبیات پایداری مربوط به هر کشوری که باشد مخاطب خاص خود را پیدا میکند و ما گاهی در حوزه ترجمه آثار کوتاهی کردهایم. برای این نظر مثالهایی هم زده میشود که نشان میدهد آثار نویسندگانی که به زبانهای دیگر ترجمه شده با استقبال روبرو شده و هر جا که در جشنوارهای حضور داشته مورد توجه قرار گرفته است.
بیات افزود: به عنوان راهکار این مسئله مطرح شده است که اگر بخواهیم آثارمان قابلیت جهانی شدن داشته باشد باید هر چه بیشتر آنها را بومی کنیم و من هم این نظر را قبول دارم که آثاری که جهانی شدهاند، ضرورتاً به زبان جهانی سخن نگفتهاند و نباید حتماً به نیاز مردم کشورهای مختلف جهان بپردازند. مردم به این سبب به آثار آمریکای لاتین علاقه دارند که به اصالتهای بومی مردم آن سرزمین پرداخته است. بنابراین بومیسازی و نزدیک شدن به ارزشهای ملی و مذهبی به جهانی شدن هر چه بیشتر آثار کمک میکند.
نویسنده کتاب "چشمانداز ادبیات انقلاب اسلامی" همچنین در پاسخ به این سوال که "آیا در این کتاب دستاوردهای ادبیات انقلاب اسلامی و ویژگیهای منحصر به فرد آن مورد بررسی قرار گرفته است؟" گفت: به هر حال انقلاب اسلامی مثل هر تحول عمیق دیگری بر شؤون مختلف زندگی مردم از جمله ادبیات تاثیر گذاشته است. ادبیات ما به طور کلی در دو حوزه فرم و محتوا متحول شده اما این تحول در حوزه محتوا شدیدتر صورت گرفته است. این تحول گاهی منجر به شعارزدگی شده و توجه زیاد به محتوا باعث شده است که به لایههای ساختاری و فرمالیستی توجه نشود.
با وقوع جنگ فرصت توجه به زیباییهای صوری برای نویسندگان و شاعران فراهم نشد
وی اضافه کرد: در دهه 70 نوآوریها و تلاشهای نویسندگان برای اینکه قالبها و فرمهای جدید را تجربه کنند به ثمر نشسته است. اما در دهه 60 که از آن به عنوان دهه محتوا یاد میکنند، با پیش آمدن جنگ تحمیلی فرصت توجه به زیباییهای صوری برای نویسندگان و شاعران وجود نداشته است. ولی در دهه 70 تجربههای مکرر شاعران و نویسندگان باعث شد که در زمینه فرم هم به دستاوردهایی برسیم.
بیات تاکید کرد: درباره جنگ این موضوع مطرح است که ادبیات جنگ و پایداری هم زیرمجموعه ادبیات انقلاب اسلامی قرار میگیرد و تفاوت عمده آنها هم در این است که انقلاب یک پیشامد دفعی بود که در سال 57 به نتیجه رسید بر خلاف جنگ تحمیلی که 8 سال طول کشید و نویسندگان هر روز مطلب تازهای برای بیان کردن داشتند.
وی در پایان گفت: در واقع جنگ تحمیلی مواد خام بیشتری را برای خلق آثار در اختیار نویسندگان و شاعران قرار میداد به همین دلیل ادبیات جنگ نسبت به ادبیات انقلاب اسلامی بسیار پربارتر و غنیتر است.
ادبیات معاصر وارد دانشگاهها نشده است
کاووس حسنلی استاد ادبیات و زبان فارسی دانشگاه شیراز نیز گفت: ادبیات انقلاب اسلامی نسبت به ادبیات کلاسیک ایران نوپا است و در دانشگاهها نیز فقط دو واحد درسی در رابطه با ادبیات معاصر تدریس میشود.
این عضو هئیت علمی دانشگاه دلیل این امر را رویکرد سنتی دانشگاهها دانست و گفت: رویکرد دانشگاهها سنتی است و از همین رو در آنها به ادبیات معاصر و طبعا به ادبیات انقلاب پرداخته نمیشود که البته در چند سال اخیر این وضعیت کمی تغییر کرده است.
حسنلی همچنین یکی دیگر از دلایل کمبود پژوهشهای ادبیات انقلاب را آغاز جنگ تحمیلی عنوان کرد و گفت: ادبیات دفاع مقدس به دلیل اولویتی که داشت بر ادبیات انقلاب اسلامی سایه انداخت و سبب شد تا عرصه پژوهش نیز این مسئله تداوم داشته باشد.
وی با اشاره به تفاوت زبان فارسی با ادبیات فارسی گفت: بین دانشی به نام زبان فارسی و ادبیات فارسی تفاوت زیادی وجود دارد که متاسفانه در دانشگاهها این دو یکی شدهاند. ما حتی باید در عرصه انقلاب اسلامی نیز این مرزهای علمی را رعایت کنیم.
این استاد دانشگاه افزود: در رشته ادبیات به حوزه زبان توجه کمی صورت گرفته و دانشجویان ادبیات فارسی مشخصا به ادبیات میپردازند و از زبان فارسی خیلی آگاهی ندارند در حالی که برای خلق اثر موفق باید هر دو مبحث مورد توجه باشد. به عنوان نمونه نمیتوان در عرصه خاطرهنگاری با آنکه تنها بحث ادبیات مطرح است به دانش زبانشناسی فارسی بیتفاوت بود.
وی در پایان گفت: همیشه دانشکدههای ادبیات پاسدار شرایط گذشته بودهاند و به ضرورت تحول زبانی و شرایط امروز کمتر توجه کردهاند در صورتی که باید گذشته و حال را با هم مورد توجه قرار داد.
ادبیات معاصر جایگاه واقعی خود را در دانشگاهها پیدا نکرده است
محمدرضا ترکی شاعر و استادیار زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران هم گفت: ادبیات معاصر ما هنوز در دانشگاهها جایگاه واقعی خود را نیافته و طبیعی است که ادبیات انقلاب هم که قسمتی از ادبیات معاصر محسوب میشود در این میان کمتر مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود: البته سوءتفاهمها و سوءبرداشتهایی هم در این زمینه وجود دارد و عدهای تا نام ادبیات انقلاب به میان میآید به جای آنکه به یاد ادبیات عدالتطلب و آرمانگرای مردمی بیافتند به یاد نوعی ادبیات سیاسی خاصی میافتند که ممکن است از جنس ادبیات انقلاب هم نباشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: برخی نیز با زدن برچسبهایی مثل ادبیات دولتی و امثال آن قصد دارند اینگونه از ادبیات را بایکوت کنند. چنین نگاهی طبعا مفهومی به نام ادبیات انقلاب را برنمی تابد چرا که ادبیات انقلاب از جنس مردم و آرمانخواهی است.
ترکی در ادامه خاطرنشان کرد: ادبیات انقلاب در بعضی دانشگاهها از جمله در دانشگاه تهران به عنوان یک گرایش تخصصی در مقاطع تحصیلات تکمیلی مطرح شده است. اگر این گرایش به طور واقعی و به دور از ظاهرسازیهای اداری و جنبههای شعاری عملی شود میتوان انتظار داشت که مطالعات و پژوهشها در این زمینه بیشتر شود.
وی بی توجهی استادان زبان و ادبیات فارسی نسبت به ادبیات معاصر را از دیگر مشکلات این حوزه خواند و تصریح کرد: جو حاکم بر دانشکدههای ادبیات و سر فصلهای دروس این رشته به گونهای است که ادبیات معاصر مورد غفلت واقع میشود.
این استاد دانشگاه در پایان تاکید کرد: ادبیات معاصر ذهنیت استادان ما را آنچنان که باید مشغول نکرده است. بسیاری از استادان ادبیات با رمان خواندن بیگانهاند و شعر جدید برای آنها محلی از اعراب ندارد. این وضعیت ریشه در گذشتهها و جو حاکم بر دانشکدههای ادبیات ما دارد که باعث شده استادان محترم ما با ادبیات معاصر کمتر انس داشته باشند.
پژوهش در زمینه ادبیات انقلاب نیازمند زمان بیشتری است
دکتر احمد تمیم داری، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیئت علمی شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی هم گفت: ادبیات انقلاب در دانشگاههای ایران ندیده گرفته نشده است بلکه این ویژگی رشتههای ادبیات است که تحول ادبی را در همان بدو پیدایش مطالعه نمیکنند و اگر عمر ادبیات انقلاب را از اول دهه 40 حساب کنیم این نوع ادبیات عمری 50 ساله دارد و 50 سال برای پژوهش دانشگاهی کمی زود است.
وی افزود: همه دانشگاههای دنیا تحولاتی را که در حوزه هنر بویژه داستان نویسی، شعر و نثر نویسی ایجاد میشود در همان دوره اولیه موضوع پژوهش قرار نمیدهند بلکه باید سالها از آن بگذرد و به صورت ادبیات کلاسیک مطرح شود تا کسانی که در حوزه ادبیات کلاسیک تخصص دارند به شیوهای آکادمیک به تحقیق در آن حوزه بپردازند.
برای پژوهشهای دانشگاهی ادبیات انقلاب باید به پختگی لازم برسد
تمیمداری با بیان اینکه تا نتیجه یک تحول درعرصه ادبیات کاملا خود را بروزندهد پژوهش دقیق امکانپذیر نیست خاطرنشان کرد: هزاران شاعر و نویسنده در یک دوره مشخص ظاهر میشوند که اغلب آنها به فراموشی سپرده میشود و تنها شاخصترین آنها ماندگار میشوند. بنابراین برای شناخت دقیق از ادبیات انقلاب باید صبر کرد تا مشخص شود که کدام نویسنده و شاعر در ذهن مخاطبان رسوب میکند و به عنوان سرمشق و الگو قرار میگیرد.
لزوم ایجاد رشته ادبیات معاصر در دانشکده ادبیات
این استاد دانشگاه نبودن گرایش تخصصی ادبیات معاصر در دانشکدههای ادبیات را از دیگر دلایل کمتوجهی به ادبیات انقلاب عنوان و تصریح کرد: بعد از گذشت صد سال از مشروطه تنها چند سالی است که ادبیات این دوره به صورت درسی دو واحدی در دانشکدههای ادبیات مطالعه میشود آن هم به شکلی که آثار ادبی این دوره به دلیل برخی ویژگیها ندیده گرفته میشود.
وی با بیان اینکه ادبیات دانشگاهی ما از زمان عقب مانده است گفت: شاعران قدیمی ایران آنقدر زیاد هستند که سیطره خود را در رشتههای زبان و ادبیات فارسی انداختند برای همین باید برای ادبیات معاصر دپارتمان جداگانهای درست کنیم و یک گرایش به ادبیات معاصر اختصاص دهیم.
تمیم داری در ادامه یادآور شد: انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی دو رویداد مهم در صد سال اخیر محسوب میشوند ولی شعرهای این دوره اغلب در دانشگاهها مورد توجه قرار نمیگیرد. مثلا شعرهای میرزاده عشقی و حتی بالاتر از آن شعرهای ملکالشعراء بهار به دلیل اینکه روزنامهای و مربوط به رویدادهای اجتماعی هستند با استقبال دانشجویان و استادان روبرو نمیشود در کل تنها شعرهایی که جوهره هنری دارند ماندگار خواهند بود.
لزوم حمایتهای دولت از دانشجویان
این استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه یکی دیگر از دلایل نبود پژوهشهای دانشجویی نبود حمایت از سوی دولت است گفت: دولت باید با حمایت و تشویق دانشجویان و استادان زبان و ادب فارسی آنها را به فعالیتهای پژوهشی ترغیب کند. با این حمایت دانشجویان و استادان احساس خواهند کرد که نظام انقلابی به آنها ارج و بها میدهد و برای فعالیت انگیزه پیدا خواهند کرد.
وی افزود: امروز سازمانهای فرهنگی ارتباط محدودی با دانشجویان دارند در صورتی که باید تعاملات بین دانشگاه و سازمانهای فرهنگی گسترده باشد. امروز تنها سازمان ارتباطات فرهنگ و هنر اسلامی و وزارت ارشاد هستند که تا حدودی با دانشجویان ارتباط دارند.
تمیم داری در پایان تاکید کرد: سازمانهای فرهنگی، مراکز تحقیقاتی، مجلس شورای اسلامی و حوزههای علمیه با امکانات ویژهای که در اختیار دارند بخشهای پژوهشی دانشگاهها را فعال کنند چرا که پیشرفت پژوهشهای ادبیات انقلاب در گرو فعال سازی دانشگاههاست.
نظر شما