به گزارش خبرنگار مهر، این نشست با حضور محمد چرمشیر، ایوب آقاخانی، شادی پورمهدی و هنرمندان عرصه تئاتر با بحث و گفتگو درباره چگونگی نگارش نمایشنامههای عروسکی آغاز شد.
چرمشیر در آغاز بحث با اشاره به نادیده گرفته شدن تجربیات گذشته در عرصه تئاتر گفت: متأسفانه تا به امروز عملکرد ما در شاخههای مختلف تئاتر اینگونه بوده که همواره تجربیات گذشته را دور ریختهایم و برای کشف مجدد آتش تلاش عبثی انجام دادهایم.
او افزود: این عملکرد ما را از گذشته دور کرده و گویی ما آغازگر هستیم، در حالی که ما میراثدار گذشتهگان هستیم. از اینرو خیلی چیزها را در زمره بدیهیات فرض میکنیم و درباره چیزهایی که باید صحبت کنیم، صحبت نمیکنیم. باید به این پرسش پاسخ داد آیا ما در جهان نمایشنامهای برای عنصر عروسک داریم یا نه؟
آقاخانی در ادامه این بحث با اشاره به سؤالبرانگیز بودن وجود نمایشنامههای عروسکی گفت: بنده در مقام یک نویسنده آنقدر که به التزام درام اثر خود فکر میکنم به عروسکی یا زنده اجرا شدن آن فکر نمیکنم. تنها به لحاظ سفارش برای نگارش نمایشنامهای برای اجرای عروسکی، تغییراتی در ساختمان و طراحی اثر اتفاق میافتد و نویسنده الگوهایی را برای اجرای عروسکی ارائه میدهد.
وی ادامه داد: نمایشنامهنویس عروسکی، نمایشنامهنویسی است که گاهی برای اجرای عروسکی توضیحاتی را به عنوان راهکار در دل کار خود ارائه میدهد. در تئاتر نمایشنامهنویس عروسکی به معنای جدی و آکادمیک نداریم. بحث در مورد نمایشنامهنویسی عروسکی و چاپ کتاب نمایشنامههای عروسکی آب در هاون کوفتن است، ولی بحث در مورد تکنیکهای ارائهشده از طرف نویسنده برای اجرایی عروسکی امری لازم است.
شادی پورمهدی نیز با اشاره به نوع نگاه به عنوان تفاوت میان نمایشنامههای عروسکی و زنده گفت: ما در نمایشنامههای عروسکی دندهای بالابرنده به نام فانتزی داریم. فکر میکنم در نمایشنامههای انسانی با تخیل محدود روبرو هستیم.
این صحبت پورمهدی با واکنش چرمشیر و آقاخانی مواجه شد و در ادامه چرمشیر در پاسخ گفت: تخیل را نمیتوان از نمایشنامهنویسی حذف کرد. در دورهای نمایشهای عروسکی ما به بیراهه رفتند و جنبه آموزشی هر چیز را انجام دادند و آنقدر رئالیسم آموزش مخاطبان مهم شد که عنصر تخیل در آن وجود نداشت.
این نمایشنامهنویس تئاتر افزود: من معتقدم نمایشنامههای عروسکی وجود دارد. مشکل ما در جهان عروسکی و غیرعروسکی این است که برسر کلیات صحبت میکنیم و عناصر نمایشنامه را لاجرم نمیبینیم و آموزش نمیدهیم. این مشکل باعث شده ما در تئاتر یا فرسوده باشیم یا آنقدر در تاریکی قدم بزنیم که سردرگم شویم یا مکانیسمی ایجاد کنیم که خود را سوای جهان و دیگران بدانیم.
وی اظهار داشت: زمانی که اقتباسی از اثری را برای اجرای عروسکی مینوشتم سعی کردم کاراکترها، موقعیت و روابط و کنشهای آنها را موقعیت و داستان روشن کنم. وقتی کارگردان عروسکی متن کار مرا مناسب اجرای عروسکی میداند، عنصر طراحی را کار دخیل میکند و یک دگردیسی در متن به سمت اجرا انجام میدهد که از دیدگاه من این عمل طراحی نامیده میشود.
چرمشیر ادامه داد: نمایشنامههای عروسکی مکانیسم محدودکننده دارند و بنده در مقام نویسنده مکانیسم تبدیل و دستآوردهای نوشته را در مکانیسمهای بکار رفته برای اجرای نمایش عروسکی پیدا میکنم. اگر نمایشنامهنویس، طراح و کارگردان هر سه با هم کار نکنند ما صاحب هیچ نمایشنامه عروسکی نخواهیم بود.
آقاخانی در بخش دیگری از این نشست گفت: نمایشنامههای موفق در حوزه تئاتر عروسکی در کشور ما نمایشنامههایی هستند که ناظر بر یک ایده قبل از خود هستند که تنها ایدهای برای اجرا به آنها اضافه شده است. ما نمایشنامه عروسکی نداریم، اما گاهی یک نویسنده ایدهمند اثری را واجد طراحهای اجرایی بودن برای شیوه عروسکی مینویسد. نگاه به تئاتر عروسکی یک نگاه غیرمستقل است و قائم به ذات نیست. بهترین نمایشنامههای مؤثر آثاری هستند که ایدههای فانتزی را به اثری اضافه کردهاند.
وی خاطرنشان کرد: حلقه مفقوده ما مقوله اقتباس است که در سینما وجود ندارد و در تئاتر در حد کم شاهد آن هستیم، ولی در تئاتر عروسکی باید به این موضوع توجه شود. البته ما قائل به این نیستیم که کارگردان نمایش عروسکی توانایی درامنویسی نیز داشته باشد.
پورمهدی در ادامه گفت: با شروع جشنوارههای عروسکی ما متکی به جشنوارهها شدیم و سوژهها را بدون شناخت از آثار خارجی استفاده کردیم. متأسفانه در دانشگاهها آموزش درست درامنویسی به دانشجویان تئاتر عروسکی داده نمیشود و اکثر آموختهها تجربی هستند. از اینرو از تجربیات خارجیها به صورت ناقص الگوبرداری کرده و با نگاهی ناقصتر اجرا میکنیم.
چرمشیر در این بخش از نشست خاطرنشان کرد: متأسفانه ما نمیخواهیم یاد بگیریم و تجربه کنیم، زیرا همواره از الگوها ترسیدهایم. اگر برای جشنواره 900 متن نوشته میشود شاهکاری خلق نشده، بلکه تنها این آمار مناسب مرکز هنرهای نمایشی و ارائه آمارهایش است. سیاهمشق کردن و الگو برداشتن بد نیست، ولی ما از این ماجرا ابا داریم. باید بدانیم هیچ خلاقیتی در روزهای اول اتفاق نمیافتد.
وی افزود: تئاتر ما به سمت فلاکت باری پیش میرود به این دلیل که تنها میگوییم همه چیز را بلد هستیم. متأسفانه الگوپذیر و تجربه پذیر نیستیم. البته با وضعیت کنونی مرکز هنرهای نمایشی امکان تجربه کردن وجود ندارد. ایستادن برسر عقایدمان چیزی نیست که به زعم بنده مناسب باشد.
نشست "راهبردهای نمایشنامهنویسی عروسکی" با پرسش و پاسخ حاضران به پایان رسید و اکثر حاضران با گلایه جلسه را ترک کردند و معتقد بودند بر خلاف عنوان جلسه هیچگونه راهبردی برای نمایشنامهنویسی عروسکی ارائه نشده است. همچنین برخی از حاضران از بخشی از سخنان آقاخانی ناراحت شده و چرمشیر و آقاخانی از حاضران عذرخواهی کردند.
نظر شما