وی افزود: متأسفانه فیلم "آدم" عبدالرضا کاهانی و "دایره" جعفر پناهی از فیلمهای قبلی هستند که هنوز اکران نشدهاند. این موضوع برایم ناراحتکننده است چون علاقمندم با مخاطبان فیلمهایم را ببینم و متوجه واکنش آنها بشوم. اکران نشدن آثار ما اتفاقی خوب نیست و بهتر است به نیاز روانی و پرورشی شخصیت هنرمندان نیز توجه شود.
فرشته صدرعرفایی و کرامتی
این بازیگر درباره ارزیابیهای جشنوارهای از شباهت نقش فرشته در "بیست" به ریحان در "کافه ترانزیت" گفت: متأسفانه در زمان جشنواره فجر به دلیل فرصت کمی که برای نمایش فیلمها وجود دارد، همه فکر میکنند بعد از دیدن هر اثر باید اولین چیزی را که به ذهنشان میرسد مطرح و داوری کنند. در این شرایط شکل نقد و بررسی فیلمها شباهتی به تحلیل ندارد و بیشتر یک کار تجاری است. ما احتیاج داریم به خودمان زمان بدهیم تا بتوانیم دقیقتر یک فیلم را تحلیل کنیم.
وی ادامه داد: با این شرایط در جشنواره نگاهها و تحلیلهای سطحی شکل میگیرد و با دیدن اولین نشانهها زود نتیجهگیری میکنیم. این نوعی تعجیل در اظهار نظر کردن است و به تیپسازی در سینما شباهت دارد. به طور نمونه وقتی میخواهیم یک تیپ را در سینما یا تلویزیون بازی کنیم سراغ همان نشانههای اولیه به صورت اغراقشده میرویم. به همین سادگی میتوان در بازی به تیپ دست یافت، اما مشکل میتوان به کاراکتر رسید. این اظهار نظرها نیز اینگونه است.
صدرعرفایی درباره تفاوت نقشهای خود افزود: همیشه دوست دارم تجربههای جدید داشته باشم و به رشد خودم در هر کاری نسبت به گذشته اهمیت میدهم. به همین دلیل نقش "فرشته" برای من و آقای کاهانی اهمیت بسیار داشت. کاهانی کارگردانی تواناست و نیاز ندارد از بازیگری استفاده کند که از قالب گذشته خود بهره میگیرد. ایشان در دو فیلم قبل خود نشان دادند همیشه از بازیگران در نقشهایی متفاوت استفاده میکنند و با هدایت از آنها بازی خوب میگیرد.
وی افزود: به همین دلیل تفاوت نقش ریحان و فرشته مسئله هر دو نفر ما بود و نمیخواستیم در همان نگاه اول این ذهنیت را برای مخاطب ایجاد کند. ایشان سعی کردند در قاببندیها و دکوپاژ مرا در شرایطی مشابه قرار ندهند. البته این تمایز را میتوان به طور مشخص در شخصیتپردازی فرشته نسبت به ریحان حس کرد.
صدرعرفایی این تفاوت را چنین توضیح داد: فرشته و ریحان از نظر کاراکتر و هویت با یکدیگر متفاوت هستند. ما در فیلم "بیست" با شخصیتی روبرو هستیم که کاملاً وابسته است، درحالیکه در "کافه ترانزیت" زنی را میبینیم که برای استقلال خود میجنگد. فرشته از نظر اقتصادی نیز به همسر خود وابسته است و تعریفی که از حضور او در تالار میشود به عنوان یک نیمه مرد آشپز (همسرش) است که حتی حقوق و شرایط مستقل ندارد.
وی با اشاره به این شخصیت گفت: فرشته را دوست دارم و معتقدم شخصیتی بسیار جذاب دارد. زنی که نیمه و دست چپ یک مرد است، محل زندگی وی یک مکان عمومی است و هیچ چیز خصوصی ندارد. او حتی وقتی با شوهرش قهر میکند فقط میز و صندلیهای تالار میتوانند آنها را از هم جدا کنند و حتی یک اتاق مستقل ندارد.
صدرعرفایی ادامه داد: فرشته لذت مادر بودن و حتی خانه مستقل داشتن را در حد محقر هم ندارد. او چون این کمبود را در زندگی خود میبیند و نمیتواند تغییرش دهد، سعی میکند این امکان را برای فیروزه فراهم کند که نزدیکترین فرد به اوست و دوستش هم دارد. خوشنیتی، مشکلات و تلاش فرشته برای کمک به فیروزه را دوست دارم.
وی با اشاره به همکاریهای قبل خود با کاهانی گفت: من و کاهانی در فیلم "آدم" تجربهای بسیار خوب داشتیم. این موضوع باعث شد برای فیلم "بیست" به وی اعتماد کنم و معتقدم در حال حاضر این فیلم به نسبت فیلمنامه بالاتر رفته است.
فرشته صدرعرفایی در ارتباط با انتخابهای محدود خود در سینما افزود: تربیتی که من از دوره نوجوانی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داشتم، تأثیری عمیق بر من گذاشت. آن دوران به کلاسهای تئاتر میرفتم، فیلمهای خاص و نمایشهای خوب میدیدم که قطعاً در آینده کاری من تأثیر داشتند.
وی ادامه داد: تربیت من خیلی ایدهآلیستی و کمالگرا بود به طوریکه بعد از انقلاب فیلم فارسی دیدم. فیلمهایی که پیش از این دیده بودم آثاری چون "رگبار"، "گاو"، "غریبه و مه" و... بودند. خوشبختانه آن دوران فضای فرهنگی گستردهای برایم وجود داشت و با اینکه از طبقه متوسط بودم تحت تأثیر تربیت فرهنگی قرار گرفتم و سلیقهام از همان ابتدا با کارهای سطح بالا شکل گرفت. بعد از انقلاب هم همین اتفاق ادامه داشت و حتی در کارهای عروسکی برایم مهم بود با چه کسانی کار کنم.
این بازیگر سینما افزود: خوشبختانه من با کارگردانانی کار کردهام که تفکر و سلیقه داشتند. ما در شرایطی زندگی نمیکنیم که به این کمالگرایی دست پیدا کنیم و این نوع تربیت باعث شده من کم کار کنم. این کمکاری در شرایط فعلی شاید برایم خوب نباشد. اگر با این رویکرد به فعالیت در سینما ادامه نمیدادم، در حال حاضر فیلمهای بیشتری در کارنامهام قرار داشت. دلم میخواهد بیشتر فعالیتهایم در جهت رشد باشد و این نگرانی و وسواس برایم بازدارنده شده است.
فرشته صدرعرفایی در انتها تأکید کرد: میخواهم سعی کنم این موضوع را تعدیل کنم و این فرصت را به خودم بدهم که کار اشتباه هم انجام دهم. میتوان وارد کارهای متوسط شد و آنها را به شکلی بهتر تغییر و ارتقا داد.
مهران احمدی بازیگر نقش میثم و دستیار و برنامهریز "بیست" نیز درباره این همکاری گفت: در واقع من و کاهانی کودکی یکدیگرهستیم و فعالیتمان را در سینما با هم شروع کردیم. ما همدیگر را خوب میفهمیم و این تعامل باعث اتفاقهای خوبی میشود. چند سالی است تصمیم گرفتهام در کارهای ضعیف حضور پیدا نکنم و نتیجه این تصمیم سه فیلمی است که در این سالها با کاهانی کار کردم. من در این آثار خودم را نمیبینم و دوست ندارم با آنها احساسی برخورد کنم.
مهران احمدی، کاهانی و مهکام
وی ادامه داد: قبل از آنکه فیلم "آن جا" ساخته شود، فیلمنامه "بیست" را خوانده بودم و همان موقع به کاهانی گفتم میتوانم نقش میثم را بازی کنم. به عقیده من داشتن لهجه در بازی مانند حرکت کردن بر لبه تیغ است و این موضوع ممکن است بازیگر را در نقش مضمحل کرده یا نجات دهد. البته احتمال نجات کمتر است و به همین دلیل باید درست و حسابشده عمل کرد.
احمدی با تأکید بر اینکه لهجه به فرد شخصیت میدهد، گفت: من این کارکرد لهجه را بسیار دوست دارم چون لهجهها زائیده فرهنگهای مختلف هستند. لهجه همدانی میثم در "بیست" به نوعی ادای دین به پدرم است که زادگاهش همدان است و در قید حیات نیست. در فیلم "آدم" نیز که با لهجه نیشابوری صحبت میکردم، ادای دین به مادرم بود.
وی در انتها خاطرنشان کرد: بخصوص در این چند سال اخیر سعی کردم از شارلاتان بودن در بازیگری پرهیز کنم و این کار را ادامه دهم. از اکران فیلم "بیست" هم هیچ حسی ندارم زیرا راه برایم مهمتر از رسیدن است.
شیما منفرد تدوینگر "بیست" در خصوص همکاری با این پروژه گفت: قرار گرفتن من در فضای کاری این فیلم برایم یک شانس بود. با توجه به اینکه همسر کارگردان فیلم هستم خوشحالم آقای کاهانی بعد از تدوین "آن جا" به من اعتماد کرد و یک کار سینمایی دیگر به من پیشنهاد دادند.
وی ارزیابی خود را از فیلم این چنین تشریح کرد: "بیست" از جنبههای مختلف کاری متفاوت و جذاب بود ولی از نظر تدوین برایم تجربهای متفاوت نبود، بخصوص در مقایسه با "آن جا". هر چند فضای کار میطلبید نوعی نگاه دیگر به آن شود، اما به دلیل روایت کلاسیک فیلم، من هم یک تدوین کلاسیک انجام دادم. با توجه به دکوپاژ، ایدههای کارگردان و آنچه در اختیار داشتم کار به گونهای پیش رفت که از نظر تدوین به فرم کلاسیک نزدیک است و پرشها (جامپها) بیشتر به دکوپاژ برمیگردد تا نوع تدوین.
تدوینگر "بیست" درباره تجربه خواندن فیلمنامه قبل از کار برای ایده گرفتن هنگام تدوین افزود: در این فیلم چندان نتوانستم به این حیطه وارد شوم. ولی در فیلم "آن جا" این اتفاق افتاد که میتواند به نوع روایت و فضای متفاوت کار بازگردد که هنگام تدوین ایدههای جدید را به ذهنم میآورد و میتوانست به روایت داستان هم کمک کند. در واقع خودم را در شکلگیری روایت متفاوت "آن جا" مؤثر میدانم.
شیما منفرد افزود: ولی در "بیست" به عنوان فردی با نگاهی از بیرون فیلمنامه را میخواندم و نظر میدادم و همانطور که گفتم ایدههای مونتاژی چندانی نداشتم. نوع دکوپاژ آقای کاهانی هر چند از قبل مشخص بود، ولی به درستی از آن سر در نمیآوردم. باید اعتراف کنم خیلی وقتها هر چند سر صحنه کنارشان هستم و میدانم قرار است چه اتفاقی بیفتد، اما وقتی راشها را میبینم تازه متوجه میشوم چه اتفاقی افتاده است.
شیما منفرد، صدرعرفایی و کرامتی
وی در انتها همکاری خود را با عبدالرضا کاهانی در سه فیلمش چنین ارزیابی کرد: من در هر سه فیلم ایشان حضور داشتم. در "آدم" دستیار تدوین بودم و در "آن جا" و "بیست" به طور مستقل کار تدوین را انجام دادم. شخصاً تدوین "آن جا" را کاری متفاوت و نقطه عطف کارم میدانم، اما تدوین "بیست" را هم دوست دارم. هر چند وقتی از هر کاری فاصله میگیریم، فکر میکنیم میتوانستیم به شکلی بهتر انجامش دهیم. اما در آن مقطع تمام توان من همین بود هرچند میتوانست بهتر از این هم شود.
نظر شما