۲۷ فروردین ۱۳۸۸، ۱۰:۳۷

بررسی کتاب نشانه‌شناسی -1

"اکو" نشانه‌شناسی را بخشی از زبان‌شناسی می‌داند

"اکو" نشانه‌شناسی را بخشی از زبان‌شناسی می‌داند

مترجم کتاب "نشانه‌شناسی" نوشته امبرتو اکو در نشست بررسی این اثر با اشاره به اینکه "اکو" نشانه‌شناسی را بخشی از زبان‌شناسی می‌داند، گفت: از نظر او رابطه میان "بیان" و "محتوا" رابطه‌ای قراردادی است که محتوا در این رابطه بعدی فرهنگی دارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب "نشانه شناسی" اثر امبرتو اکو با حضور دکتر پیروز ایزدی مترجم کتاب و دکتر علی عباسی عصر دیروز در سرای اهل قلم برگزار شد.

دکتر ایزدی در ابتدا به معرفی اکو پرداخت و گفت: اکو شخصیتی چند وجهی دارد و در حوزه‌های مختلف فعالیت داشته ‌است. به رغم این موضوع او را بیشتر به عنوان یک نویسنده و فیلسوف می‌شناسند. دو رمان از او در زبان فارسی به نامهای "به نام گل سرخ" و "آونگهای فوکو" وجود دارد که مورد توجه قرار دارند .

وی در ادامه معرفی "اکو" گفت: اکو در دانشگاه بولونیای ایتالیا، صاحب کرسی فلسفه و نشانه‌شناسی است. اکو در بحث زبان‌شناسی یک کتاب اصلی دارد که نظریه زبان‌شناسی وی در آن منعکس است. آن کتاب یکی از کتابهای کلاسیک در حوزه زبان‌شناسی است و کتابی که من ترجمه کرده‌ام در واقع، بخشی از آن کتاب است. کتابی که من ترجمه کرده‌ام به شیوه‌های تولید نشانه می‌پردازد.

این پژوهشگر حوزه زبان‌شناسی در ادامه افزود: من بحثم را با این سؤالات آغاز می‌کنم که اساسا زبان‌شناسی در چه بستری به عنوان علم ظهور پیدا کرد. در پاسخ باید یادآوری کنم که زبان‌شناسی با زندگی ما عجین شده که توصیف آن برای ما غیرممکن شده است. به عبارت دیگر زبان‌شناسی را  در زندگی روزمره خود به کار می‌بریم ولی نمی‌توانیم آنرا توصیف کنیم.

وی گفت: منطق ارسطویی تا قرن 19 دنبال شد. در قرن 19 منطق جدید جای خالی منطق ارسطویی را گرفت و "فرگه" مبانی منطق جدید را پایه‌گذاری کرد. "راسل" و "وایتهد" با نوشتن اصول ریاضیات در پی وحدت بخشیدن به علوم برآمدند. در سال 1957 "چامسکی" با کتاب ساختهای نحوی، میان منطق و زبان ارتباط برقرار کرد. بر این اساس، زبان و منطق به عنوان کارکرد ذهن مطرح شد.

این پژوهشگر در ادامه یادآور شد: چامسکی از منطق کمک گرفت و در نظریه زبانی خود بر روان‌شناسی تأکید داشت و از این رو علوم شناختی مورد توجه زیادی قرار گرفت و با استفاده از قواعد منطق، هوش مصنوعی بوجود آمد. نکته‌ای که وجود دارد این است که قواعد منطق فارغ از بافت زندگی روزمره هستند. به همین علت پروژه هوش مصنوعی موفقیت چندانی نداشته ‌است. به عبارت دیگر اصول محض و انتزاعی منطق با بافت زندگی روزمره ما متفاوت است.

وی خاطر نشان کرد: ما در نظریه اطلاعات دو مفهوم اساسی داریم که عبارتند از پیام و رسانه. اگر ما به دنبال معنا باشیم باید ببینیم که آنرا باید در زنجیره پیام جستجو کنیم یا در رسانه. یا معنا را باید در ساختارهای مغز آنگونه که چامسکی می‌گوید، جستجو کرد. "پاتنام" معنا را نه در پیام و نه در رسانه جستجو می‌کند. به نظر او معنا  در بافت قرار دارد که نشانه در داخل آن معنا پیدا می‌کند. از اینجا بود که علم نشانه‌شناسی شکل می‌گیرد.

ایزدی اظهار داشت: پدر این علم "فردیناندو سوسور" بود. او بحث دال و مدلول را مطرح می‌کند. به نظر سوسور نشانه‌شناسی دارای دو بخش دال و مدلول است و رابطه میان این دو رابطه‌ای اختیاری و قراردادی است. بعد از سوسور در امریکا "چالز پیرس" برای تبیین نشانه به جای رابطه دوگانه سوسور رابطه سه‌گانه را مطرح می‌کند. او مثلثی را ترسیم می‌کند که یک ضلع آن نشانه است و دو ضلع دیگر آن "موضوع" و "مفسر" هستند.

این مترجم در ادامه گفت: نشانه ایده‌ای انتزاعی است که در ذهن قرار دارد. موضوع، مورد خاصی است که فرد آنرا حس می‌کند و مفسر، معنای نشانه است. بر پایه این اصول "پیرس" کارکرد نشانه را تبیین می‌کند. از نظر او خود نشانه به سه دسته شمایل، نمایه و نماد تقسیم می‌شود. در شمایل مسئله مشابهت مطرح است ؛ در نمایه حالت علت و معلولی فیزیکی و در نماد مسئله قراردادها مطرح است که می‌تواند جنبه فرهنگی و اجتماعی داشته ‌باشد.

وی یادآور شد: "اکو" نقش نشانه‌ای را مطرح می کند. از نظر او رابطه میان "بیان" و "محتوا" رابطه‌ای قراردادی است که محتوا در این رابطه بعدی فرهنگی دارد. 

کد خبر 861410

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha