به گزارش خبرنگار مهر، شرایط سینمای ایران، تنگنای اقتصادی و محدودیت تولید در سالهای اخیر و مهمتر از این مشکلات و موانعی که برای اکران فیلمها وجود دارد زمینهای فراهم کرده تا کارگردانهای سینما رسانه تلویزیون را برای فعالیت به سینما ترجیح بدهند.
نتیجه کوتاهمدت این شرایط ایجاد فرصت شغلی برای سینماگرانی است که به دلیل محدودیت تولید و اکران درسینمای ایران نمیتوانند به طور مداوم فعالیت کنند، اما بازار پررونق تولید فیلمهای تلویزیونی و مجموعهها امکان فعالیت سینماگران را به شکل مستمر و طولانی مدت فراهم میکند.
"روزگار قریب" به کارگردانی کیانوش عیاری
سیاستگذاریهای حمایتی سازمان در تولید فیلم فضایی رقابتی با سینما به وجود آورده و در این فضا کارگردانهای مطرح و بازیگران محبوب با دستمزدهای بالا به تلویزیون دعوت شدهاند. پیشنهادهای وسوسه کننده تهیهکنندگان تلویزیونی به کارگردانها و بازیگران زمینه حضور بسیاری از کارگردانها و بازیگران را در شبکههای مختلف باز کرد.
در این سالها شرایط فیلم و مجموعهسازی آن قدر مطلوب بوده که حتی کارگردانهای سختگیری که برای کار در تلویزیون اما و اگر داشتند حاضر شدند در این عرصه بخت آزمایی کنند. حالا دیگر کمتر بازیگر و کارگردانی را میتوان نام برد که سابقه فعالیت در تلویزیون را نداشته باشد. کیانوش عیاری، ابراهیم حاتمیکیا ، کمال تبریزی ، مهدی فخیمزاده، نیکی کریمی، محمدرضا فروتن، باران کوثری، سیروس الوند ... در این فضا فرصت همکاری با پروژههای تلویزیونی را به دست آوردند.
در این فضای مطلوب کارگردانهایی که فعالیتشان در سینما با محدودیت همراه بود و با توجه به مقررات و قواعد حاکم بر تلویزیون فیلمهایشان قابل نمایش از شبکههای مختلف این رسانه نیست هم فرصت فیلمسازی را به دست آوردند.
علیرضا امینی که متعلق به جریان سینمای مستقل و انتقادی است و هیچکدام از فیلمهایش اکران عمومی نشدهاند، توانست دو فیلم تلویزیونی بسازد و فرصت ارتباط با مخاطب میلیونی داشته باشد. ساخت فیلم تلویزیونی برای امینی یک فرصت است تا از فیلمسازی فاصله نگیرد.
نوع فیلمهایی که او در تلویزیون ساخته با کارنامه سینمایی این کارگردان تفاوت دارد. تلویزیون میتواند فیلمسازانی که گرایشها و سلایق مختلف دارند در قالبی یکسان کلیشه کند. این خطری است که پیامدهای مثبت حضور سینماگران در تلویزیون را کمرنگ میکند.
تلویزیون رسانهای فراگیر با مخاطب عام است و برای جلب رضایت این مخاطب، باید قواعد بازی را رعایت کرد. به همین دلیل وجه سرگرمکنندگی در تولیدات تلویزیونی پررنگ است. سیاستگذاریهای مدیران تلویزیون برای جلب سینماییها، گاهی فضایی به وجود آورده تا ممیزیها سادهتر شود، اما اصول کار به شکلی است که نمیتوان انتظار داشت حضور کارگردانهای سینما تحول ویژه و چشمگیری در تولید فیلم و مجموعه به وجود بیاورد.
اینروزها اغلب کارگردانهای سینما در پروژههای مختلف تلویزیونی پشت دوربین هستند. مازیار میری پس از تجربه ساخت یک فیلم تلویزیونی به زودی مجموعهای را کارگردانی میکند. کمال تبریزی مجموعهای تاریخی میسازد. سیروس الوند پس از ساخت دو فیلم تلویزیونی، درگیر اولین مجموعه تلویزیونیاش است.
منوچهر محمدی و علیرضا رئیسیان به عنوان تهیهکننده در تلویزیون فعالیت میکنند. تهیهکنندگان تلویزیون با پرداخت دستمزدهای قابل توجه معادلات تولید در سینما را برهم زدهاند و کارگردانها و بازیگران ترجیح میدهند در این شرایط بحرانی به تلویزیون کوچ کنند، اما این کوچ دستهجمعی نتیجهای جز نحیف شدن پیکره رنجور سینمای ایران ندارد.
سینمایی که به دلیل شرایط نامطلوب اقتصادی قدرت رویارویی با رقیب قدرتمندش را ندارد و به نظر میرسد بازنده بزرگ این بازی است. کافی است آمار تولید فیلمهای تلویزیونی را با فیلمهای سینمایی مقایسه کنیم. زنگ خطر برای سینمای ایران به صدا درآمده است.
نظر شما