طرح استخراج شده از گلدان واركا واسا
ملكه بهشت ، در برابر دو ستون طرح حلقوي معبد يا خداي اقبال ( آشراه asherah ) ايستاده است. گروهي از روحانيان با خود سبدهاي هدايا ، شامل ميوه هاي گوناگون را براي اعلام بيعت خود در رديف پائيني طرح همراه مي آورند . اين ظرف اكنون در موزه عراق در بغداد نگهداري مي شود .
واركا واسا ( Warka Vasa ) ، قديمي ترين ظرف مخصوص تشريفات مذهبي كنده كاري شده از جنس سنگ كه از تمدن باستاني سومر كشف شده است . قدمت اين ظرف به حدود 3000 قبل از ميلاد مسيح باز مي گردد . يا به احتمالي ديگر ، بين هزاره هاي چهارم - سوم قبل از ميلاد مسيح . اين ظرف مردمي را كه به پيشگاه خدايشان مي روند ، به ويژه الهه اينا (Inanna) ، با دو بغچه ني اي قرار گرفته پهلو به پلوي هم به نشانه ورود به معبد را نشان مي دهد .
اينا - سر زن از اورك 3000 تا 3500 قبل ا زميلاد موزه عراق بغدادو كله گاو ريشدار
اينا در خاور ميانه در ابتدا الهه زمين و بعدتر الهه شاخدار ماه ( اشتقاق كنعاني ايناي سومري ، يا ايشتر اكدي ( Akkadian Ishtar ) شهر اورك (Uruk) ) پنداشته مي شد . ارشكيگال( Ereshkigal ) همسر نرگال ( Nergal) خواهر بزرگتر اينا ( يا ايشتر ) بود . به اعتقاد سومري ها، اينا به دليل مخالفت با خواهرش ارشكيگال ، ملكه مرگ از بهشت به منطقه جهنم رانده شده بود . وي قاصد خود نينشوبور ( Ninshubur ) را با راهنمايي هايي براي نجاتش فرستاد و بايد كه وي مراجعت نمي كرد . هفت قاضي ( آنوناكي Annunaki) وي را برهنه بر ستون سنگي آويختند .
نينشوبور دست به دامان خدايان شد ( انليلEnlil ، ناناNanna، انكيEnki كه به وي با فرستادن دو مخلوق بي جنسيت براي پاشيدن غذا هاي جادوئي و آب بر نعش وي برا ي60 بار ياري رساند ) . جايگزين وي ، بليلي ( Belili) همسر بعل ( Baal ) شد . وي نيز سرنوشتي همانند اينا يافت و ساحره آبي خون بچه ها يش را مكيد. اينا درمصر تبديل به الهه ستاره شعراي يماني ( Dog star) ، سيروس كه فصل طغيان نيل را نشان مي دهد شد .
بايد دانست به شكلي بسيار كاربردي ، تمام مجسمه هاي سومري ، به عنوان وسايل مراسم مذهبي يا تزيين معابد ساخته مي شدند . همچنين هيچ مجسمه منفك اله يا الهه قابل شناسايي صريحي تا كنون درسومر پيدا نشده است . بسياري از پيكرهاي برجاي مانده سنگي مجسمه هاي نذري هستند ، همانطور كه در عبارات بكاررفته در كتيبه هاي مربوط به آنها ذكر شده است . مانند اين جملات : " تقديمي از سوي نمازگذاران " يا " مجسمه ، اظهار شده به اله - شاه " .
مجسمه مردان ايستاده در حال دعا و همچنين مجسمه بز تك شاخ طلا كوب
بسياري از مجسمه هاي بدست امده از سومر ، مجسمه مردان ايستاده يا نشسته با دستان جمع شده به سينه در حالت نمازگزاردن ، هستند. معمولا اين مجسمه ها از ناحيه كمر به بالا لخت هستند و يك دامن پشمين بافته شده با يك الگو كه از روي گل هاي پنج برگي برداشته شده ، پوشيده اند . ( اين دامن به طور معمول بالغت يوناني كائوناكس kaunakes به معني رداي كلفت توصيف مي شود ) . يك جامه ، شبيه رخت، برخي مواقع يكي از شانه ها را مي پوشاند . مردان مخصوصا داراي موهاي بلند و ريش انبوه هستند ، كه هردو اينها ، غالبا به شكل ريش ريش آراسته و با رنگ سياه ، رنگ آاميزي شده اند . چشمها و ابروها با رنگ آميزي طلا كوب مورد تاكيد قرار گرفته اند . آرايش موي زنان بسيار متفاوت است ، اما به طور برجسته مركب از گيس هاي پرپشتي كه به شكل عمودي از يك گوش تا گوش ديگر منظم شده و يك گيس جمع شده در پشت سر است . موها بعضي وقت ها با يك روسري از كتان چين خورده پوشيده شده اند . انجام تشريفات مذهبي برهنه تنها به روحانيان محدود بود .
در همين جا بايد متذكر شد ، كه كميابي سنگ در بين النهرين كمك كرد تا تفاوت هاي سبكي ابتدايي بين مجسمه سازي سومري و مصري ( كه بعد از سومري ها و با الهام از آنها كار كردند ) بوجود آيد . مصري ها مجسمه هاي خود را از بلوك هاي منشوري مي كندند و مي توانستند آن را ببينند ، حتي در مجسمه هاي ساده خود ، طراحي قوي هندسي وجود داشت . در سومر، سنگ بايد از معادن دوردست اغلب به شكل تخته سنگ هاي متفاوت آورده مي شد ، شخصيت بي شكلي كه دراين تخته سنگ ها به نظر مي رسيد از جايي كه آنها حمل مي شدند در مجسمه باقي مي ماند .
بالاتر از اين مشخصه هاي عمومي د رمجسمه سازي سومر ، دو سبك متوالي تشخيص داده شده است . اين دوسبك مربوط به گرايش هاي اواسط و اواخر بخش بندي دوره سلسله نخستين هستند . . يك گروه بسيار قابل توجه پيكره ها ، بدست آمده از تل اسمر ( Tall al-Asmar) عراق ( ايشنوناي باستاني Eshnunna ) ، مربوط به اوايل اين مرحله كه ، نشانگر يك ساده سازي هندسي شكل هايي كه با ذائقه مدرن ، ناشي از زيركي و زيبايي شناسي قابل قبول اند هستند . مشخصه مجسمه هاي دسته دوم ، از سوي ديگر ، اگرچه بسيار كاملتر تراشيده شده اند ، نشانگر دم زدن از طبيعت گرايي ( naturalism ) است كه برخي وقت ها بيش از حد كفايت جاه طلبانه اند . اما هنوز، با وجود حد اقل تغييرات ، همه اين پيكره ها به قواعد ساخت مرسوم مشخصه هاي سيما شناسي سومري وفادارند .
زادگاه مجسمه هاي سومر محدود به شهرهاي سومر در جنوب نبود . بلكه يك گروه مهم از مجسمه ها از پايتخت باستاني ماري Mari در ميانه رودخانه فرات ، جايي كه جمعيتي با نژادي متفاوت ازسومري ها داشت بدست آمده است . در مجسمه هاي ماري همچنين به نظر مي رسد هيچ انحرافي از قواعد مجسمه سازي ذكر شده رخ نداده است ، بلكه آنها تنها از نظر صفات تكنيكي كنده كاري متفاوت اند .
مجسمه سازان سومري كه از نعمت داشتن سنگ محروم بودند ، از مواد جايگزين بهره برداري مي كردند . نمونه خوب آن ريخته گري هاي فلزي پيدا شده است . بعضي از آنها نشانگر آگاهي از دانش ريخته گري به روش فرآيند موم گمشده ( lost-wax ) است . همچنين تنديس هاي مسي در ابعاد بزرگتر از نصف اندازه طبيعي نيز پيدا شده اند . در آثار فلزي ، به هر تقدير ، ابتكار هنرمندان سومري احتمالا بهترين راهنماي خلق پيكره هاي تركيبي شان بوده است .
نخستين و يكي از كاملترين نمونه هاي اينچنين پيكره هايي - و مجسمه سازي سومر به طور كلي - از يك حفاري بسيار پيشرفته در ناحيه تل ال واركا Tall al-Warka' بدست امده است . اين اثر يك صورت سنگ آهكي يك مجسمه درابعاد طبيعي است كه درموزه بغداد نگهداري مي شود . اين مجسمه باقي مانده اي از اثري است كه به شكل تركيب از مواد گوناگون ساخته شده بود . روش بكار رفته در تركيب مواد به خوبي در روي مجسمه باقي مانده قابل تشخيص است .
شيوه اين جفت و جور كاري توسط استادكاران دوره سلسله نخستين به كمال رسيد ، بهترين نمونه اين گونه آثار در ميان دفينه آرامگاه سلطنتي اور Ur پيدا شده است . اين اثر يك سر گاو است كه زينت شده با يك چنگ تركيب شده از چوب يا قير معدني پوشيده شده با طلا و لاجورد كاري در ناحيه ريش ( 2600 سال پيش از ميلاد مسيح ) بدست امده است .
مجموعه اي از مجسمه هاي سومري
طلا كوبي و غني سازي اشياء چوبي دراين دوره به اوج خود رسيد ، به طوري كه در به اصطلاح استاندارد يا قاب دو طرفه اور ( بريتيش كلمبيا ) كه استادانه صحنه جنگ و صلح در ان به نمايش گذاشته شده است ، در يك پوسته ظريف طلا كوب و سنگ هاي گرانبها ديده مي شود . روش تذهيب هنرمندانه فلز همچنين در كلاه خود طلا ( موزه عراق ) متعلق به يك شاهزاده سومري ، و در اسلحه ها، ابزار ها و لوازم آشپزخانه به خوبي ديده مي شود .
نقش برجسته هاي كنده شده بر روي سنگ يكي از رسانه هاي بياني عمومي سومري ها بود . نمونه هاي اين هنر نخست و ترجيحا درشكل زمخت از دوران پرولوتيتريت Protoliterate بدست آمده است .
گفتني است درمرحله نهايي دوران سلسله نخستين ، سبك هنري ذكر شده بسيار مرسوم بود .
منبع دايره المعارف بريتانيكا
برگرفته از : http://www.crystalinks.com
نظر شما