فریدون جنیدی، شاهنامهپژوه و مولف "ویرایش شاهنامه" در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن بیان این مطلب گفت: شاهنامه شناسنامه و نامه خرد، فرهنگ و سرگذشت نیاکان فرخنده ماست. بنابراین هر ایرانی وظیفه دارد شناسنامه خود را بشناسد.
وی افزود: در اوایل انقلاب چون اندیشهها دگرگون شد شاهنامه از مواد درسی کودکان ایرانی حذف شد، اما بعدها با پافشاری برخی از استادان تنها دو داستان شاهنامه به متون درسی دانشآموزان اضافه شد که در یکی از این دو داستان سهراب به دست رستم کشته میشود و در دیگری اسفندیار به دست رستم به قتل میرسد. با این کارعکسالعمل منفی در اندیشه فرزندان ایران نسبت به جهان پهلوان افتخارات ایران پدید میآورند.
جنیدی در ادامه تصریح کرد: ترویج چنین اندیشههایی در مدارس کشور در خور کارنامه شگفت فرهنگی ایران نیست که پدیدآورنده آن میفرماید: چناندان هر آنکس که دارد خرد / به دانش زبان را همی پرورد
دغدغه بنیاد فردوسی انتشار آثار شاهنامه پژوهی باشد
این شاهنامه پژوه در ادامه با انتقاد از بیتوجهی بنیاد فردوسی نسبت به انتشار آثاری که در زمینه شاهنامه پژوهی در ایران پدید میآید گفت: بنیاد فردوسی تا کنون توجه نکرده است که بزرگترین خدمت به شاهنامه چاپ کتابهایی است که درباره شاهنامه نوشته میشوند. ما برای چاپ این قبیل کتابها از بعد مادی مشکل داریم درحالی که بودجه این بنیاد صرف کارهایی میِشود که در درجه دوم اهمیت قرار دارند. احیای روستای زادگاه فردوسی تازمانی که شاهنامه درست در جامعه شناخته نشود کاری از پیش نمیبرد.
وی اذعان کرد: بنیاد فردوسی تا کنون به انداره بنیاد نیشابور(انتشارات بلخ) کتاب در زمینه شاهنامهپژوهی منتشر نکرده است. باید این بنیاد اصلیترین دغدغهاش را انتشار آثار حوزه شاهنامه پژوهی قرار دهد.
جنیدی که به اذعان خود پیشنهاد طرح هزاره پایان سرایش شاهنامه را همراه با استنادات تاریخی آن به بنیاد فردوسی را خود مطرح کرده است درادامه با اشاره به اشعاری از شاهنامه یادآور شد: در ایران باستان روزها را به شماره نمیخواندند بلکه به نام میخواندند.همچنان که روز نخست را اورمزدا، روز دوم را بهمن و همین طور هر روز را به نامی میخواندند. چنانکه روز 16 به نام مهر بود و هرگاه نام روز با نام ماه برابر میشد آن را جشن میگرفتند چنانکه 16 مهر جشن مهرگان بود.
مولف کتاب شش جلدی " ویرایش شاهنامه" ادامه داد: فردوسی در پایان شاهنامه درباره تاریخ پایان سرایش شاهنامه میفرماید: سرآمد کنون قصه یزگرد / به ماه سپند آرمز، روز اردبه هجرت شده 5 هشتاد بار/ که پیوستم این نامه نامدار.
وی افزود : در آن روزگار روز بیست و پنجم هر ماه را روز "ارد" میخواندند، ماه سپند نیز همان اسفند ماه است و 5 هشتاد بار در این شعر منظور همان سال 400 هجری است. بنابراین فردوسی شاهنامه را در 25 اسفند سال 400 هجری قمری به پایان میبرد. اگر 400 هجری را تبدیل به سال خورشیدی کنیم میشود سال 388 خورشیدی و امسال سال 1388 خورشیدی است. پس در 25 اسفند ماه امسال هزار سال از پایان سرایش شاهنامه میگذرد.
محمود غزنوی حامی فردوسی نبود
جنیدی درادامه با اشاره به اشتباه شاهنامهپژوهان درباره انگیزه فردوسی از سرودن شاهنامه اظهار داشت: سالهاست این دروغ تاریخی که محمود غزنوی حامی فردوسی بوده است تکرار میشود. فردوسی 30 سال برای سرودن شاهنامه زمان صرف کرد، بنابراین آغاز سرودن شاهنامه در سال 358 خورشیدی بوده است و چون فردوسی به هنگام سرودن شاهنامه چهل سال داشته است در سال 318 خورشیدی گام فرخ خود را به جهان نهاد.
وی تصریح کرد: فردوسی شاهنامه را درسال 400 هجری قمری به پایان برد در حالی که محمود غزنوی بر اساس کتاب "تاریخ گردیزی" در ذیقعده 389 به امیری خراسان رسید. مفهوم این سخن آن است که در آغاز امارت محمود 19 سال از آغاز سرایش شاهنامه گذشته بود. متاسفم کسانی که شاهنامهپژوه هستند و شاهنامه را ویرایش کردهاند اما به این موضوع توجه نداشتند که خود فردوسی فرموده است:"حامی و پشتیبان من امیر منصور عبدالرزاق که در زندان بخارا بود به درخواست سبکتکین به زندان سبکتکین منتقل شد". در ذیقعده سال 389 که محمود غزنوی به قدرت رسید بیدرنگ پشتیبان فردوسی را به قتل رساند.
این شاهنامه پژوه افزود: خدمت محمود به فردوسی همین بود که پشتیبان او را به قتل رساند. اما متاسفانه استادان ما حاضر نیستند به تاریخ نگاه کنند، فردوسی در نامه رستم فرخزاد به برادرش آشکارا میفرماید: به این سالیان 400 بگذرد / کزین دوده کس تخت را نسپرد / شود بنده بیهنر شهریار/نژاد و بزرگی نیاید به کار
جنیدی در ادامه گفت: فردوسی آشکارا گفته است که در سال 400 هجری بنده بیهنر، یعنی محمود غزنوی شهریار شده است که نه نژاد دارد و نه بزرگی. حالا چطور میشود فردوسی با این اعتقادش محمود را ستایش کند؟اندکی با خود بیاندیشیم. من با استادان گذشته کاری ندارم که به عمق شاهنامه پی نبردند. بر آنها حرجی نیست اما باید شاهنامهپژوهان امروز به این نکته توجه داشته باشند.
وی در پایان تاکید کرد: من در تدوین"ویرایش شاهنامه" بر نکاتی شایسته مبنی برسنجش اینکه کدام سخن از فردوسی است و کدام سخن از فردوسی نیست انگشت نهادهام و کلیه مطالب بایسته را در پیشگفتاری بر ویرایش شاهنامه شکافتهام.
نظر شما