۲۹ خرداد ۱۳۸۸، ۱۰:۳۴

امروزی کردن زبان متون کهن و ترجمه آثار امروزی به زبان کهن هر دو اشتباه است

امروزی کردن زبان متون کهن و ترجمه آثار امروزی به زبان کهن هر دو اشتباه است

بهرام مقدادی گفت: اصلا نباید در متن نویسندگان قدیم دست برد و من با تغییر زبان متون کهن مخالفم همانطور که با ترجمه آثار امروزی به زبان کهن نیز موافق نیستم.

بهرام مقدادی مترجم و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره لزوم ترجمه مجدد آثار ادبی کلاسیک غرب به فارسی گفت: صد در صد اعتقاد دارم این متون لازم است دوباره ترجمه شوند. البته این بدین معنا نیست که ترجمه‌های فبلی نادرست بوده‌اند گرچه برخی از آنها بی غلط هم نیستند ولی به دلیل تغییرات زبانی در گذر زمان این نیاز احساس می‌شود آثاری که قبلا ترجمه شده‌اند دوباره ترجمه شوند.

نویسنده کتاب " شناخت کافکا" افزود: وقتی که به دلیل تحولات زبانی و ورود واژگان جدید به زبان فرهنگنامه‌های جدید نوشته می‌شوند پس می‌توان این مسئله را در بازترجمه آثار هم مورد نظر قرار داد. در ضمن برخی مترجمان قدیمی دانش زبانی‌شان به اندازه مترجمان امروزی نبوده است مثلا چون یونانی نمی‌دانستند زبان هومر را در ترجمه رعایت نمی‌کردند ولی در حال حاضر مترجمان ما امکان آشنایی با زبانهای مختلف را بیشتر دارند.

متون کهن به هیچ‌وجه نباید با لحن زبان امروزی ترجمه شوند

وی با تاکید مجدد بر لزوم بازترجمه متون کهن، این امر را نافی ترجمه متون کلاسیک به زبان محاوره‌ای و روزمره امروزی ندانست و گفت: متون کهن به هیچ‌وجه نباید با لحن زبان امروزی ترجمه شوند. شما ترجمه داریوش آشوری از "مکبث" را که  می‌خوانید می‌بینید او چقدر توانسته‌ به زبان شکسپیر نزدیک شود و کارش نمونه خوبی از بازترجمه یک متن کلاسیک است. همانطور که گفتم در ترجمه باید سبک نویسنده حفظ شود و مترجم تلاش کند هرچه بیشتر به مقصود نویسنده نزدیک شود.

این پژوهشگر ادامه داد: در ترجمه مترجم باید خود را جای نویسنده بگذارد و طوری ترجمه کند که گویا نویسنده اصلی دارد می‌نویسد. مثلا من وقتی آثار تولستوی را ترجمه می‌کنم باید جملات و سبک او را رعایت کنم.

کسی که ادبیات خارجی را به‌طور نظام‌مند در دانشگاه نخوانده است نباید دست به ترجمه ادبی بزند

مترجم "محاکمه" کافکا توانایی مترجم برای ترجمه متون کلاسیک را در گرو دانستن ادبیات کلاسیک زبان مبدا و مقصد دانست و بیان کرد: وقتی مترجمی قصد دارد به طور حرفه‌ای ادبیات کلاسیک غرب را ترجمه کند ضمن تسلط به آن ادبیات لازم است متون قدیمی فارسی چون بیهقی را هم خوانده باشد و با آنها آشنا باشد؛ کسی که ادبیات خارجی را به‌طور نظام‌مند در دانشگاه نخوانده است نباید دست به ترجمه ادبی بزند. کسی که در دانشگاه ادبیات انگلیسی نخوانده نباید ترجمه ادبی متن انگلیسی انجام دهد چرا که امکان دارد این فرد در ترجمه از صنایع ادبی بگذرد. 

مقدادی در پاسخ به این پرسش که "مخاطب امروزی که زبان گفتاری و نوشتاری‌اش حتی با 50 سال پیش تفاوت قابل توجهی کرده اگر بازهم با یک ترجمه کلاسیک روبه‌رو شود شاید اقبالی به آن نشان ندهد آیا شما در تاکید بر حفظ ساختار کلاسیک زبان مبدا و مقصد این موضوع را در نظر گرفته‌اید؟" گفت: اینکه به دلیل تفاوتهای زبانی مخاطب ممکن است متن را نفهمد دغدغه اول مترجم نیست او باید کارش را درست انجام دهد.

با تغییر زبان متون کهن مخالفم همانطور که با ترجمه آثار امروزی به زبان کهن مخالفم

سوال دیگر ما این بود که "در حال حاضر برای درک متون کهن توسط مخاطب امروزی حتی پروژه‌هایی برای نگارش مجدد متون کهن فارسی به زبانی ساده‌تر اجرا می‌شود. نظر شما در این‌باره چیست؟" مقدادی در جواب بیان کرد: این کار در سطح دبیرستان و برای آن گروه سنی خوب است وگرنه اصلا نباید در متن نویسندگان قدیم دست برد و من با تغییر زبان متون کهن مخالفم همانطور که با ترجمه آثار امروزی به زبان کهن نیز موافق نیستم.

بخش دیگر گفتگوی ما با مقدادی به ترجمه متون مذهبی قدیم چون تورات اختصاص داشت. وی در این‌باره تصریح کرد: ما ترجمه‌ای از تورات داریم ولی ضرورت ترجمه دوباره تورات به فارسی کاملا احساس می‌شود. ما نویسندگانی داریم که در نوشته‌هایشان نقلهایی از تورات می‌کنند که بر اساس ترجمه غلط آن است و این مسئله به ادبیات ما لطمه می‌زند.

مقدادی با ذکر مثالی از تورات به مسئله تفسیر در کنار ترجمه اشاره کرد و گفت : در تورات داستانی نقل می‌شود مبنی براینکه هابیل و قابیل به درگاه خداوند هدیه‌ای می‌برند. قابیل چون کشاورز بوده محصولات کشاورزی و هابیل که شبان بوده گوشت می‌برد و خداوند هدیه هابیل را می‌پذیرد و هدیه قابیل را نه! اگر این داستان صرفا ذکر شود برای خواننده سوالهای زیادی پیش می‌آید و از آنجا که این یک مسئله فلسفی است لازم است در کنار ترجمه به تفسیر هم توجه شود.  ‌

هرگز نباید از ترجمه یک کتاب به زبان دیگر برای ترجمه استفاده کرد

وی در بخش دیگر صحبتهایش ورود سلیقه‌های شخصی و تعصبات را آفت ترجمه دانست و تاکید کرد: در ترجمه "پزشک دهکده" در جای حساسی از داستان ما با دو ترجمه از یک اصطلاح روبه‌رو هستیم؛ لو رفته‌ای و فریب خورده‌ای. ادوین و ویلا ویر مترجم این اثر کافکا به دلیل پیش‌زمینه ذهنی و تعصب مسیحی از لو رفته‌ای استفاده کرده‌اند که حال و هوای این پزشک داستان را به حضرت مسیح که حواریش او را لو داد نزدیک می‌کند در حالیکه این نوع ترجمه باعث می‌شود تفسیر از داستان کافکا مخدوش شود.

مترجم "یادداشتهای روزانه" کافکا گفت:‌ مراجعه مترجم به متن اصلی یک ضرورت است و هرگز نباید از ترجمه یک کتاب به زبان دیگر برای ترجمه استفاده کرد . البته این ترجمه‌ها می‌توانند به کمک مترجم بیایند ولی نباید منبع اصلی کار باشند.

مقدادی همچنین به نکاتی مهم در ترجمه را اینگونه تشریح کرد: هیچ‌گاه نباید با حدس و گمان ترجمه کرد. اصطلاحاتی که به وفور در رمان‌های انگلیسی و آمریکایی وجود دارد باید پس از معادل‌یابی، متن اصلی و دقیقشان در ترجمه آورده شود. همچنین مترجم باید بتواند واژه‌سازی کند و فقط مراجعه به فرهنگ لغات کافی نیست.

این نویسنده در پایان گفت: ما دو نوع ترجمه داریم؛ علمی و ادبی. در ترجمه علمی می‌توان تا حدودی آزاد ترجمه کرد چون در این نوع ترجمه صنایع ادبی و زیبانویسی مطرح نیست ولی در نوع دوم یعنی ترجمه ادبی حتی یک واژه را نباید جا انداخت. مثلا شاعر در شعرش از صنایع مختلفی چون استعاره، کنایه و غیره استفاده می کند که باید حتما برگردانده شود.

کد خبر 898608

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha