شهلا واحدي از جانبازان شيميايي سردشت در گفت و گوي اختصاصي با گروه دفاع مقدس خبرگزاري مهر گفت : من درآن زمان دوازده سال بيشتر نداشتم . در لحظه بمباران درزير زمين خانه بودم. صداي هواپيما به گوشم رسيد. از آنجا كه از حملات هوائي مي ترسيدم مادرم را صدا كردم تا براي پناه بردن به زير زمين بيايد . در حملات هوايي چون ما زيرزمين بزرگي داشتيم همسايه ها در آنجا پناه مي گرفتند . خانواده عمويم كه همسايه ما بود نيز آمدند . در اين هنگاه صداي انفجاري آمد.
وي افزود : وقتي بيرون آمديم ديدم بمب در كوچه و در حياط خانه ما به زمين افتاده است . دود سفيد رنگي فضا را پر كرده بود و بوي بدي به مشام مي رسيد . روسري خودم را پاره كردم دور دهانم پيچيدم . همه محله جمع شده بوديم. پدرم از راه رسيد . او پيمانكار فرمانداري بود.
واحدي گفت : بعد از اين حادثه دست و صورت خودمان را با آب شستيم وبه همراه خانواده عمويم از محل دور شديم . به سمت خارج شهر رفتيم . اول هيچ عوارضي نداشتيم بعد از دو سه ساعت تازه عوارض شيمياي نمايان شد . چشمهايمان مي سوخت . بدنمان به خارش افتاده بود . و دائما هم در حال تهوع بوديم . مي گفتند چيزي نيست از ترس است و يا غذا زياد خورده ايم .
وي افزود : گفته بودند بوي بدي كه مي آيد بوي باروت است . كسي شيميايي نديده بود . دختر عمويم از تهوع زياد شهيد شد . ما به سمت مهاباد حركت كرديم . در مسير به هركجا مي رسيديم پدرم مي گفت آمبولانس بديد ديگر نمي توانم رانندگي كنم ،مي گفتند هيچ امكاناتي نداريم . با زحمت خودمان را به مهاباد رسانديم در بيمارستان بستري شديم .كسي نمي دانست چه اتفاقي افتاده است .ما را از مهاباد به تهران منتقل كردند . در تهران اول استحمام كرديم . در آنجا از تهوع زياد من بيهوش شدم . وقتي بهوش آمدم تازه فهميدم كه سردشت را شيميايي زده اند .
شهلا واحدي گفت : در بيمارستان بعضي از پرستارها مي ترسيدند به ما رسيدگي كنند مي گفتند مسري است . سرفه هاي شديد مي كرديم بطوري كه نمي توانستيم استراحت كنيم . هنوز هم همين طور است . وقتي يك سرما خوردگي مختصري به سراغم مي آيد ريه هايم عفونت مي كند . دكتر گفته است از مواد شيميايي التهاب پيدا كرده است .
وي افزود : تقريبا همه مردم سردشت مشكل تنفسي دارند . از طرف ديگر مشكلات پزشكي فراواني نيز دارند . در صف هاي طولاني مي ايستند تا از بنياد جانبازان دارو بگيرند . دختر عموي ديگر من كه 70 درصد جانباز شيميايي است وقتي براي دريافت دارو به بنياد جانبازان مراجعه مي كند امروز و فردا مي كنند . البته من به خاطر همين موضوع تا به حال سراغ بنياد نرفته ام و تمام هزينه هاي درماني را خودم پرداخت مي كنم .
شهلا واحدي در پايان در مورد اطلاع رساني اين حادثه گفت : شنيده ايم و بعدا هم با ديدن روزنامه هاي آن موقع ديده ايم كه اطلاع رساني مناسبي در باره فاجعه سردشت صورت نگرفته است.
نظر شما