آیا "اسفندیار روئین تن" قطار کابینه را به "دنده عقب" مجهز می کند

به گزارش خبرگزاری مهر، به دنبال انتصاب رحیم مشایی به سمت معاون اولی رئیس جمهور در دولت دهم از سوی دکتر احمدی نژاد ، آنهم قبل از تنفیذ و تحلیف رسمی حکم ریاست جمهوری ، انتقادات فزاینده ای از سوی گروه ها و شخصیتها در واکنش به این اقدام صورت گرفت و حتی خبرهایی مبنی بر برکناری و استعفای مشایی از این سمت نیز مطرح شد . اما سایت شخصی مشایی در مطلبی استعفای وی از معاون اولی دولت دهم را تکذیب و آن را "شایعه دشمنان ولایت و دولت کریمه" خواند.

دکتر محمود احمدی نژاد پنجشنبه شب هفته گذشته (25/4/88) در آخرین نشست استانی هیئت دولت نهم که در مشهد مقدس برگزار شد، با اعلام بخشی از تغییرات کابینه خود برای دولت بعدی اعلام کرد که در دولت دهم، اسفندیار رحیم مشایی به عنوان معاون اول وی فعالیت خواهد کرد.

درادامه این جریان ، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور در(26/4/88) طی حکمی اسفندیار رحیم مشایی را "انسانی خودساخته و مؤمن، دلباخته حضرت صاحب الزمان (عج) و با تعهدی آگاهانه و عمیق به ولایت" خواند و وی را رسما به سمت معاون اول خود منصوب کرد.

در چنین شرایطی، واکنش برخی افراد صاحب نظر و چهره های موثر جریانات کشور درباره این انتصاب جالب توجه بوده است . آنان از طیف های مختلف سیاسی ، بویژه در جبهه اصولگرایان ، در اظهارات خود متفق القول بر نادرستی این انتخاب تاکید کردند. فراکسیون روحانیون مجلس ، برخی از اعضای هیئت رئیسه جامعه مدرسین حوزه علمیه همچنین بعضی از نمایندگان حامی دولت در مجلس و تعدادی ازچهره های سیاسی کشور درپی افزایش بی سابقه اعتراضات و فشارها، بر لزوم برکناری مشایی از سوی رئیس جمهور تاکید کردند. 

پس از اظهار نظرهای بسیار درباره این انتصاب ، بویژه در دو سه روز گذشته اخبار متناقضی در فضای اطلاع رسانی کشور منتشر گردیده که حکایت از وجود برخی اما واگرها از سوی رئیس کابینه دارد ، ولی آنچه قابل توجه است اینکه منابع رسمی وابسته به دولت در این زمینه تا کنون واکنش خاصی نداشتند.

جالب اینکه در این زمینه و بر اساس آنچه در سایت های خبری گسترش یافته ، سایت شخصی اسفندیار رحیم مشایی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در مطلبی آورده است: چند سایت در اقدامی هماهنگ با درج عنوان مشایی از معاون اولی استعفا داد با نیت خاص شروع به تخریب دولت کردند، این خبر شایعه و دروغی بیش نیست و این شایعات از طرف دشمنان ولایت و دولت کریمه ساخته و پرداخته شده است.

این درحالی است که علاوه بر سایت های خبری معتبر ، خبرهای دیگری به نقل از برخی منابع اطلاع رسانی مبنی بر قطعی بودن برکناری مشایی به علت افزایش موج اعتراض نخبگان و عموم صاحب نظران از این سمت مطرح می شود اما هنوز هیچ مرجع رسمی این خبرها را تائید یا تکذیب نکرده است. 

انتصاب رحیم مشایی به سمت معاون اولی ، نخستین انتخاب رئیس جمهور درچینش کابینه دهم است که با گمانه زنی های بسیاری نیز همراه شد و حتی برخی نزدیکان رئیس جمهور این اقدام را مهمترین چالش فرا روی دولت دهم خواندند.

در عین حال فراگیری مخالفت ها و اعتراض ها به این اقدام رئیس جمهور ، چه از حیث صدور احکام دولت آینده بدون توجه به اهمیت قانونی و رسمی تنفیذ و تحلیف و چه از حیث فرد انتخاب شده که مهمترین عنصر حاشیه ساز دولت اول احمدی نژاد بوده است ، به آنجا رسید که حتی از تذکر جدی مقامات عالی نظام و تعیین مهلت برای برکناری مشایی نیز در سایت های خبری سخن به میان آمد.

به گزارش مهر ، گفته می شود که این اقدام رئیس جمهور مخالفانی در حلقه مشاوران نزدیک وی هم داشته است. پیش از این به نقل از آنان به احمدی نژاد توصیه شده بود تا به جای اتخاذ روش "عقب نشینی تاکتیکی" برای کاهش انتقادات از دولت که توصیه اصولگرایان "منتقد اما حامی رئیس جمهور" بود ، خود او اسفندیار رحیم مشایی را به استعفا و برکناری وادارد تا حداقل هزینه ها به رئیس دولت دهم تحمیل شود.

اینک انتشار این موضع گیری رحیم مشایی ؛ یعنی تاکید بر عدم کناره گیری و نسبت دادن درخواست ها یا اخبار مربوط به برکناری و استعفای وی به "دشمنان ولایت و دولت کریمه" به نوعی نشان می دهد که لااقل از دیدگاه مرد پر حاشیه دولت، گزینه دوم برای احمدی نژاد منتفی است و تنها راه ، همان توصیه منتقدان اصولگرای رئیس جمهور یعنی پذیرش عقب نشینی تاکتیکی برای تخفیف دادن به حجم مخالفتها و انتقادات روز افزون به کل دولت نهم ، البته به خاطر فردی است که علاوه بر قرابت های فکری و رفتاری با رئیس جمهوری ، در دولت نهم قرابت نسبی با وی نیز پیدا کرده است.

موضع گیری اخیر مشایی رئیس جمهور را به راهی بی بازگشت دعوت کرده و به عبارتی نشان می دهد که از نظر مشایی ، این رئیس جمهور است که باید دنباله روی تصمیمات وی باشد نه بر عکس .
 
به عبارتی شاید بتوان گفت اگر نظر ابراز شده به نقل از مشایی صحیح باشد ، او نشان داده که در امتداد مقاومت هایی که در برابر سیل انتقادات در 4 سال گذشته داشته است ، واقعا خود را "اسفندیار روئین تن" می داند. اسفندیاری که اگر چه در آستانه آغاز به کار دولت نهم دوران اسلام گرایی را پایان یافته تلقی می کرد ، اما ظاهرا به افسانه های کهن حماسی دلداگی پایداری دارد.

اگر چه تا کنون به نظر می رسید احمدی نژاد برای مدیریت این چالش بزرگ که می تواند کل رویکرد دولت دوم او را متاثر کند بر دوراهی انتخاب ایستاده است ، اما موضع گیری اخیر مشایی رئیس جمهور را به راهی بی بازگشت دعوت کرده و به عبارتی نشان می دهد که از نظر مشایی ، این رئیس جمهور است که باید دنباله روی تصمیمات وی باشد نه بر عکس . کاری که او طی طی سال فعالیت دولت اول خود به خاطر ایستادگی بر آن انتقادات فراوانی را در میان نخبگان و جامعه و بزرگان به جان خرید. 

عده ای هم می گویند راه سوم احمدی نژاد همیشه صبوری و گذر از گردنه انتقادات با تاکتیک گذر زمان بوده است ، اگر چه این بار گردونه زمان نقش معکوسی برای وی تعیین کرده است.
 
اکنون با توجه به مهلت کوتاهی که تا تاریخ تنفیذ باقی مانده ، سئوال اساسی این است که آیا احمدی نژاد اولین عقب نشینی استراتژیک (و نه تاکتیکی) دوران مدیریت عالی اجرایی خود را تجربه خواهد کرد و یا اینکه راه سومی را به میانه میدان سیاست می آورد تا بار دیگر همه را به غیر قابل پیش بینی بودن خود باورمند سازد. گرچه این بار به نظر می رسد یافتن این راه سوم بسیر دشوارتر از قبل باشد. حال آنکه عده ای هم می گویند راه سوم احمدی نژاد همیشه صبوری و گذر از گردنه انتقادات با تاکتیک گذر زمان بوده است ، اگر چه این بار گردونه زمان نقش معکوسی برای وی تعیین کرده است.

باید چند روزی بیش منتظر ماند و دید آیا رئیس جمهور در نسبت سنجی وزن و اهمیت راهبردی فردی به نام مشایی برای دوران مدیریت اجرایی خود از یک سو و 4 سال حرکت یک کابینه متحول شده از سوی دیگر ، کدامیک را ترجیح می دهد . آیا "اسفندیار روئین تن" دولت خود را به دولت ترجیح می دهد یا اینکه بر خلاف اظهارات محکم و مکرر در مورد "دنده عقب نداشتن" رویکردهای راهبردی دولت خویش ، به هر حال عقب نشینی را هم تجربه می کند. باید چند روزی بیش منتظر ماند. بزرگی می گفت "عقب نشینی را درست کرده اند برای چنین روزهایی؟!"