از آنجا که صدا و سیما یک رسانه ملی است و رسالت هر رسانه ملی این است که روزی چهار ساعت رسمی و 20 ساعت غیر رسمی از خودش تعریف کند در اخبار 20:30 اعلام شد صدا و سیما با پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلمهای روی پرده به کمک سینما و سینماگران آمده و موجب رونق بازار سینما شده و سینماگران هم به همین خاطر کلی از صدا و سیما تشکر کردهاند و کلی حرفهای خوب به هم زدهاند.
اما در راستای حمایت بیدریغ و مخلصانه صدا و سیما از سینما تعدادی سئوال و البته تعدادی جواب در ذهنمان شکل گرفت که چون عقل فردمان از پس هیچکدام برنیامد به عقلی جمعی واگذارش میکنیم.
اول اینکه برای حمایت مخلصانه از هر چیز ابتدا باید آن چیز احتیاج به حمایت مخلصانه ما داشته باشد و در نتیجه کاملاً ناگهانی تصمیم میگیریم فیلمهای 90 دقیقهای بسازیم و به جای فیلمهای سینمایی که قبلا از تهیهکنندگان میخریدیم و به جای فیلمهای غیر سینمایی و به جای هر چیز از تلویزیون پخش میکنیم که بستر اولیه برای حمایت مخلصانه از سینما فراهم شود.
اما یک دفعه به خودمان میآییم و میبینیم یک عالمه فیلم روی دستمان مانده که نه ریتم دارد، نه داستان، نه بازی، نه کارگردانی و عوضش کلی اخلاق در آن هست که آن هم برای خودش خوب است. فقط اشکالش اینجاست که مردم 90 دقیقه با تخمه و پفک و یخمک نمینشینند پای تلویزیون اخلاق تماشا کنند و به جایش یا سخنرانی گوش میکنند یا بلند میشوند میروند سینما که همین بخش دومش دوباره بستر حمایت مخلصانه را خراب میکند.
برای جبران خسارات وارده اولش تصمیم میگیریم کیفیت 90 دقیقهایها را ببریم بالا اما چون کار سختی است زود از تصمیمان منصرف میشویم و دوباره میرویم سراغ سینما. این بار از سینماگران دعوت میکنیم بیایند 90 دقیقهای بسازند و البته چون از آن طرف وزارت ارشاد هم بسترسازی مناسبی در این زمینه کرده است هنوز کارت دعوت ما دست سینماگران نرسیده از آن دور گرد و خاکی مشاهده میکنیم که سینماگران دارند خودشان به سمت جام جم میدوند.
در همان حین که خیلی خوشحالیم به یکباره در مییابیم که گویا فیلمهایی که اینها ساختهاند از فیلمهایی که آنها ساختهاند اخلاقیاتش بیشتر شده وبه مفهوم دیگر اینها هم از این طرف بستر ما را گیر آوردهاند و دادهاند دستیارانشان برایمان فیلمهای تجربی بسازند و یا به یاد دوران خوش جوانی کلی پشت صحنه گفتهاند و خندیدهاند و دوربین هم طفلک معصوم برای خودش چیزهایی گرفته که درست معلوم نیست چیست اما هر چه هست اخلاقیاتش زیاد است.
این بار ما که خیلی اعصابمان خرد و خمیر شده، هر چه حمایت و راستا و جهت است میگذاریم در کوزه و شمشیر را از رو میبندیم و همین چیزهایی که اینها و آنها ساختهاند را میبریم توی سینما و اکران میکنیم و برای هر کدامشان هم به طور کاملا مخلصانه تبلیغ مکرر میکنیم و تیزر پخش میکنیم و برنامه ویژه میسازیم و بعد از گذشت زمان کوتاهی میبینیم که تعداد زیادی فیلم سینمایی ساخته شده که بسترسازان وزارت ارشاد همه را نظارت کرده و قصه، بازی، کارگردانی و دیگر بخشهای آن عین فیلمهای کمدی خودمان است و فقط بازیگرانش بازیگران سینما هستند و در نتیجه ما هر چه این طرف برای فیلمهای خودمان تبلیغ میکنیم همان چهار نفر و نصفی مردم که میآیند سینما پیش خودشان فکر می کنند که همهاش که یکی است... لااقل بریم اون یکی را ببینیم که بازیگرش بیست و چهارساعته توی تلویزیون نیست!
ما هم این دفعه جدی جدی قهر میکنیم و از هر چه فیلم و سینما است متنفر میشویم و سینما را ول میکنیم و تمام مدت مینشینیم رو به روی تلویزیون و هی اخبار بیست و سی تماشا میکنیم. بعد از مدت مدیدی شنیدن حرفهای کامران نجفزاده و تمدد اعصاب و در حالیکه تصمیمان تنها برای حمایت مخلصانه از سینما است و ربطی به کاهش آگهی های تلویزیونی ندارد تصمیم میگیریم که تیزرهای سینمایی را با تخفیف پخش کنیم و همینطور بی دلیل سینماگران را ذوق مرگ کنیم.
اما از آنجا که تاریخ تکرار میشود، چند هفته دیگر تصمیم میگیریم هنگام پخش تیزر بعضی ازفیلمها، کله محترم بانوان را از دماغ به پایین نشان بدهیم و قیافه بعضیها را نشان بدهیم و نامشان را نگوییم و در عوض قیافه آنهایی که نامشان را میگوییم نشان ندهیم و بعدترش هم اساسا تیزر بعضی از فیلمها را که از عوامل آن خوشمان نمیآید پخش نکنیم ودر نتیجه آنها هم بروند و روی بیلبوردهای تبلیغاتیشان بنویسند "تبلیغات این فیلم از سوی صدا و سیما ممنوع شد!" و به این وسیله ده برابر برای خودشان تبلیغ کنند و دوباره همان آش و همان کاسه... . واقعا که خیلی سخت است که آدم هم رسانه ملی باشد هم بخواهد از سینما مخلصانه حمایت کند...
------------
نیوشا صدر
نظر شما