به گزارش خبرگزاری مهر، این روحانی که با تمام سختیها و فشارهای جسمی و روحی که در زندان سعودی تحمل کرده است محکم و استوار روحیه خود را حفظ نموده و در زندان نیز به هدایت افراد زندانی پرداخته است در گفتگو با واحد ارتباطات خبری بعثه مقام معظم رهبری در مورد روز دستگیری خود می گوید: پس از اقامه نماز صبح در هتل و در زمان استراحت زائرین در ساعت 8:30 صبح همراه با تعدادی از کلیه زائرین از هتل حرکت کردیم تا در اولین زیارت در جمع زائرین به محضر مبارک معصومین علیهم السلام عرض ارادت کنیم. در صحن مطهر در زیر چترها زیارتها خوانده شد ولی چون شرطه ها با لباس عادی آنجا حاضر می شدند ناچار احتیاط را مراعات کردیم وپس از آن زائرین متفرق شدند و زائرین مرد به اتفاق حقیر به داخل حرم رفته توضیح داخل حرم را خیلی مختصر دادم و شروع به خواندن نماز و قرآن و دعا کردیم.
این روحانی کاروان در ادامه افزود : در حدود ساعت 10:30 صبح بود در حرم نشسته بودم که پیرمرد شیعه عراقی کنار من آمد و سوالاتی داشت و تقاضا کرد کتاب دعایم را در اختیار ایشان قرار دهم تا دعا بخواند و بنده هم بنا به رعایت اخلاق نتوانستم امتناع کنم و فکر نمی کردم که همین مسئله زمینه ای برای اتهامات بعدی شود که چند ثانیه بعد شرطه ای با چفیه قرمز به سمت من آمد و از من خواست تا به دفتر بازرسی بروم و من نیز راهی جز قبول ندیدم و آنجا نیز که رفتم انگار که همه افراد در آنجا آمده بودند تا پرونده سازی کنند و بدون این که سوالی از من کنند گفتند: یک شاهد سودانی داریم که شهادت داده شما کتب زیادی را در حرم پخش کردید. هرچه به قرآن و اسامی مقدس قسم خوردم فایده ای نداشت. چون تصمیم خود را گرفته بودند... و حتی گفتم با شما مباهله می کنم و من این اتهامات را نمی پذیرم.
وی که خواست نامش برده نشود نحوه برخورد ماموران سعودی را با خود بسیار زننده و تحقیر آمیز دانست و در این باره گفت : در حدود ساعت 11:30 بود که شرطه ای به به دفتر بازرسی آمد و مانند مجرمین به دست هایم دستبند زد و سپس به وسیله ماشین (مخصوص انتقال زندانیان ) مرا به پاسگاه حرم جنب باب السلام بردند. تا حدود اقامه نماز آنجا بودم که در وقت اقامه نماز مرا از داخل صفوف به سمت ماشین بردند. هرقدر تقاضا کردم بگذارید نماز تمام شود قبول نکردند و تندی هم نمودند.
این روحانی درباره نحوه بازجویی از خود نیز ابراز داشت : در محکمه و بازجویی هم هرچه من اصرار داشتم که فقط همین یک عدد کتاب آداب الحرمین که مورد توافق دولت سعودی هم هست بیشتر نداشتم و مستعمل و کهنه هم بود و در اختیار یک مومن قرار دادم تا دعا بخواند، آنها گفتند ما شاهد داریم که کتب زیادی پخش کردید و گفتند «انت موزّع الکتب». با یک تماس تلفنی آقای عبدالحمید (کارمند ستاد) هم آمد و زیر فرم را امضا کرد و حتی گذرنامه و ساک مرا هم تحویل آنها داد و ایشان هم اظهار کرد کاری نمی شود کرد و شما اخراج هستید...
این روحانی کاروان در باره وضعیت زندانهای عربستان چنین می گوید : پس از یک شب مرا به زندان اول مدینه (ظاهرا فیصلیه) بردند که 5 روز در آنجا بودیم. در جمع زندانیان از خلافکاران تا کسانی که مشکلات قانونی اقامت داشتند دیده می شد.
وی در مورد تبعیض قائل شدن میان زندانیان هم گفت : 6 روز در زندان جده بودم که 3 روز در صالون (انبار) مخصوص آسیاییها که بسیار کثیف و شلوغ و تاریک بود و پس از آن 3 روز در انبار مخصوص عربها بود که از نظافت بهتری برخوردار بود چون هر روز مامور نظافت در آنجا نظافت می کرد.
این روحانی در ادامه اضافه می کند : در این سه روز آخر به شدت مریض شدم به نحوی که سرگیجه، گلودرد وناراحتی ریه و سرفه های وحشتناک و تب و لرز و گاهی سرمای شدید امانم را می برید. چندین مرتبه پلیس را مطلع کردم ولی هیچگونه ترتیب اثری داده نشد. هوای آلوده و شدید در جمع مجرمینی که اکثرا سیگاری بودند جانم را به لب آورده بود که انتظار مرگ را می کشیدم. از تماسهای زیادی که به رابط سفارت داشتم ،تعدادی قرص و مقداری پول به دستم رساند که قابل تقدیر است.
این روحانی می گوید: در زندان فرودگاه که آماده خروج از کشور بودیم برای اغلب ملیتها مثل مصریها، سودانیها، یمنیها و ... توجه خوبی داشتند و آنها را سریع راه اندازی می کردند و حتی پذیرایی از آنها به عمل می آوردند ولی نسبت به بنده به عنوان یک شیعه ایرانی سعی می کردند در آخر صف باشم و حتی از شام شب نیز مرا محروم کردند (البته از طرف من تقاضایی صورت نمی گرفت) و برای ورود به هواپیما اجازه پوشیدن لباس رسمی را ندادند. ناچار با همان لباس نامرتبی که پوشیده بودم وارد هواپیما شدم (که البته مورد استقبال عزیزان هواپیمایی قرار گرفتم).
این روحانی در باره انگیزه سلفی ها از چنین برخوردهایی می گوید : آنچه از عملکرد حکومت سلفیها استنباط کردم این است که آنها به شدت دنبال تحقیر و پرونده سازی گسترده و جعل اتهامات بی اساس و شاهدان دروغین علیه روحانیون هستند .
نظر شما