فعالیتهای مدیریتی میان فیلمهای داد فاصله میانداخت و او هرگز یک فیلمساز پرکار حرفهای نبود، هر چند تعلق خاطرش به سینما باعث میشد در فرصتهایی که به دست میآمد فیلمی را مقابل دوربین ببرد. در سالهای اخیر و پس از فراغت از مسئولیتهای مدیریتی داد چند بار تصمیم گرفت فیلم تازهای را کارگردانی کند، اما بیماری مانع میشد.
او پس از فیلم ستایش شده "بازمانده" که به اعتقاد بسیاری بهترین فیلمی است که در سینمای ایران با موضوع فلسطین ساخته شده است، با وسواس و حساسیت بسیار برای ساخت فیلم دوم اقدام میکرد. شاید به همین دلیل "بازمانده" به آخرین فیلم کارنامه این کارگردان تبدیل شد. داد در این فاصله یکی از اپیزودهای فیلم "فرش" را کارگردانی کرد که تجربهای تازه در کارنامه فیلمسازی او بود.
تلاش او برای ساخت اپیزود "تهران از ماورا" هم به نتیجه نرسید و شدت گرفتن بیماری مانع از آن شد که کارگردان "بازمانده" یکی از اپیزودهای این سهگانه را کلید بزند. در این سالها یکی از دغدغههای داد ساختن فیلمی درباره حضرت محمد (ص) بود، او تحقیقات اولیه این فیلم را هم انجام داده بود، اما با درگذشت فیلمساز ساخت این فیلم به سرانجامی نرسید.
تدوین فیلم سینمایی "فرزند صبح" بهروز افخمی دوست و همکار قدیمی سیفالله داد یکی از مهمترین فعالیتهای سینمایی او در این سالها بود. او به دلیل علاقه به شخصیت حضرت امام خمینی پیشنهاد تدوین "فرزند صبح" را به افخمی داد که پذیرفته شد و او غیبت در عرصه فیلمسازی را با تدوین یکی از مهمترین و خبرسازترین پروژههای سینمای ایران در سالهای اخیر جبران کرد. تدوین این فیلم که در جشنواره بیست و هشتم اکران میشود، آخرین یادگار این سینماگر فقید در سینمای ایران است.
بخش مهم کارنامه سیف الله داد به دوران مدیریت او در سینما برمیگردد. دهه 70 پربارترین دوره فعالیتی داد در سینمای ایران است. او در سال 75 جشن خانه سینما را پایهگذاری کرد که جشنی صنفی است و گرایشی متفاوت با جشنواره فیلم فجر داد. حضور در معاونت سینمایی در زمان وزارت سید عطاالله مهاجرانی دورانی طلایی برای سینمای ایران محسوب میشود.
سیفالله داد با توجه به تغییر شرایط و بازشدن فضای سیاسی فرهنگی حاصل از روی کار آمدن دوران اصلاحات توانست گامهایی جدی برای تسهیل تولید و کمرنگ شدن ممیزی در سینمای ایران بردارد. سیفالله داد در دوران معاونتش در وزارت ارشاد قانون تصویب فیلمنامه را برداشت و سعی کرد ممیزی روی فیلمنامه را به حداقل برساند. در دوران مدیریت او سینمای اجتماعی انتقادی پس از وقفه و رکودی چند ساله دوباره احیا شد و جان گرفت.
برداشتن شرط اکران فیلمها پس از نمایش در جشنواره فیلم فجر یکی از دیگر از اقدامهای مهم داد بود. نتیجه سیاستگذاریها و تعامل نظر و ارتباط سیفالله داد با سینماگران از طیفهای مختلف، او را به چهرهای محبوب و مدیری شاخص تبدیل کرد. مدیری که به دلیل فعالیت در بطن سینمای ایران مسائل و دغدغههای جامعه سینمایی را به خوبی میشناخت.
سیروس الوند در مراسم تقدیر از چهار سینماگر پیشکسوت که شهریور پارسال برگزار شد درباره داد گفت: سخت است انسان مدیر هنری و محبوب اهالی سینما هم باشد. سخت است انسان از ایمان و اسلام صحبت کند و دافعه نداشته و جاذبه داشته باشد. سخت است انسان فیلم جنگی در زمانی که این نوع فیلم طرفدار ندارد بسازد و مورد استقبال قرار گیرد. من آزادی را در دوره مدیریت داد در سینما تجربه کردم و در آن مقطع احساس کردم آزادم و در راه فیلمسازی تشویق میشوم.
سیدمحمد بهشتی در این مراسم با اشاره به اینکه در روزمرگیهای سینما بسیاری میآیند و میروند گفت: این جریان شبیه نهری است که جریان دارد و ساعتها میتوان به آب آن نگاه کرد. اما وقتی سن بالا میرود به نهر نگاه نمیشود. امواج روی نهر ما را متوقف نمیکند و اگر بیشتر نگاه کنیم شاهد رشد سروهای قدکشیده کنار نهر میشویم. داد برای من سیفالله داد یکی از رفیعترین این سروهاست.
بسیاری از فیلمسازان در این سالها امیدوار بودند که داد با به دست آوردن سلامتیاش به سینما بازگردد، اما تقدیر این گونه رقم خورد که سینمای ایران برای همیشه از حضور او محروم بماند. میتوان پیشبینی کرد یکی از بزرگداشتهای جشنواره امسال به این نام اختصاص پیدا کند: سیفالله داد.
نظر شما