داوود غفارزادگان نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر نظر خود را درباره وضعیت ویراستاری کتاب در ایران اینگونه بیان کرد: قطعا در تمامی شاخههای ادبیات ویراستار نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. در اروپا و آمریکا هیچ کتابی بدون ویرایش چاپ نمیشود ولی نکته مهم اینجاست که ویراستاران آنها خیلی حرفهای هستند و تمام مولفههای داستان را میشناسند.
تعداد ویراستاران حرفهای در ایران کم است
وی ادامه داد: متاسفانه ما در ایران چند ویراستار حرفهای بیشتر نداریم و نویسندگان فقط میتوانند به اینها اعتماد کنند و کتابهایشان را با خیال راحت به آنها بسپردند. در مورد ویراستاران دیگر خود من به عنوان یک نویسنده ترجیح میدهم کتابم ویراستاری نشود تا اینکه توسط این افراد ویرایش شود.
این منتقد ادبی با تاکید بر اینکه در شرایط عادی حتما باید کتابها ویرایش شوند توضیح دهد: لازم است جایگاه ویرایش و ویراستار در ایران مشخص شود نه اینکه هر کسی میخواهد برای یکنفر کار پیدا کند او را به عنوان ویراستار معرفی کند. کار ویراستار به ویرایش زبانی منحصر نمیشود اگرچه همین ویرایش زبانی را هم اکثرا با غلط انجام میدهند.
مشکل بزرگ نداشتن رسمالخط واحد
نویسنده رمان "فال خون" افزود: مسئله مهم دیگر این است که ما رسمالخط یکدستی نداریم. در حال حاضر رسمالخط نشریات و روزنامهها، آموزش و پرورش، آموزش عالی و ناشران با یکدیگر متفاوت است و در بین خود این گروهها هم وحدت رویه وجود ندارد.
غفارزادگان در ادامه گفت: اگر ما تعداد بیشتری ویراستار حرفهای داشتیم این افراد در قالب تشکلی گردهم میآمدند و یکی از مهمترین کارهایی که میتوانستند انجام دهند این بود که با رسمالخط واحدی بنویسند. همانطور که تاکید کردم حضور ویراستار در کنار نویسنده لازم است و حتما باید حضور او از جانب نویسندگان تحمل شود ولی این امر شرایطی دارد که باید بدان دست یافت.
ویراستار ناوارد به متن لطمه میزند
وی بیان کرد: یکبار من هنگام تحویل کتابی به ناشر با این جمله روبهرو شدم که کتابت را بدهم به "ویراسکار" وقتی چنین ناآگاهیهایی درباره ویرایش و ویراستاری وجود دارد دیگر چه انتظاری میتوان داشت و یا در موارد دیگر برای من پیش آمده که افرادی در مقام ویراستار تغییراتی در متن ایجاد کردهاند که بدان لطمه وارد شده است.
نویسنده "دختران دلریز" در پاسخ به این پرسش که راهحلهای پیشنهادی شما برای برونرفت از این مشکلات چیست؟ توضیح داد: اول اینکه جایگاه و تعریف ویراستاری مشخص شود، دوم اینکه به این مسئله حرفهای نگاه شود، کلاسهای آموزش رسمی و آکادمیک برای ویراستاری در نظر گرفته شود، جمعی از بزرگان عرصه ویراستاری در کنار هم جمع شوند و به عنوان مرجع و مرکز این امر به مسائل مربوطه رسیدگی کنند و همچنین تایید این گروه برای به کار گرفتن یک فرد به عنوان ویراستار حرفهای مدنظر قرار گیرد.
مشکل در عرصه کتابهای آموزشی جدیتر است
این منتقد ادامه داد: این مشکلات که دامن ادبیات داستانی را گرفته است در حوزه کتابهای آموزشی به ویژه در آموزش و پرورش جدیتر است. بچههای ما در کتابهای مدرسه با رسمالخطی روبهرو میشوند که با کتابهای غیردرسی متفاوت است. حتی کتابهای درسی در هر مقطع و از یک کتاب به کتاب دیگر رسمالخط متفاوتی دارد.
وی تصریح کرد: آموزش و پرورش، آموزش عالی، نشریات و روزنامهها و حوزه نشر باید به یک نقطه مشترک در عرصه ویراستاری برسند. وضعیت فعلی به ضرر زبان فارسی است و این امر بیشتر به بچههای مدرسه آسیب میزند چرا که وقتی آنها با آشفتگی رسمالخط و غلطهای دستوری و نگارشی در کتابها روبهرو میشوند دچار بدفهمی و سخت فهمی میشوند و این امر آنها را از مطالعه دلزده میکند.
ویراستاری باید هم در موضوع هم در فرم تخصصی باشد
این نویسنده که آموزگار نیز بوده است تاکید کرد: ویراستاری باید تخصصی باشد که این امر در مورد کتابهای آموزشی مهمتر است. مثلا یک کتاب آموزشی فیزیک را کسی که آشنایی کافی با علم فیزیک ندارد نمی تواند ویرایش کند. ویراستاری حرفهای است که هم در موضوع و هم در فرم تخصصی است.
به گفته غفارزادگان دلیل این را که برخی نویسندگان از ویرایش آثارشان سر بازمیزنند غرور آنها ندانست بلکه دلیل آن را وضعیت آشفته ویراستاری عنوان کرد.
این نویسنده در جواب به این سوال که آیا چرخه مالی ضعیف عرصه نشر کشورمان پاسخگوی حق الزحمه ویراستاران حرفهای هست یا خیر؟ گفت: فکر نمیکنم این هزینه آنقدر زیاد باشد که ناشران از عهده پرداخت آن برنیایند و در ضمن این بهانه خوبی برای حذف یا به کار گرفتن افراد ناوارد در این عرصه نیست.
تشریک مساعی نویسنده و ویراستار
وی در بخش دیگر صحبتهایش وظیفه ویراستار را به ویرایش زبانی منحصر ندانسته و تاکید کرد: یک ویراستار حرفهای با نویسنده تشریک مساعی میکند و در مورد حذفیات، تغییر بخشهایی از کتاب، وصفها و شخصیتها نظر می دهد. ویراستار نه فقط روی عناصر زبان بلکه روی عناصر داستان هم نظر می دهد. نویسندگان بزرگ جهان هم زیرنظر ویراستارانشان کار میکنند و در ایران هم باید این امر جا بیفتد.
غفارزادگان در پایان گفت: این مشکل گرچه در عرصه ادبیات داستانی بسیار جدی و قابل توجه است ولی شما توجه داشته باشید که تیراژ کتابهای داستانی ما پایین است و جامعه هدف آن کوچک؛ در حالیکه در عرصه کتابهای آموزشی شما با تیراژهای میلیونی و مخاطب بالا روبهرو هستید که متاسفانه کتابهای پرغلط آموزشی به آسیبی جدی تبدیل شدهاند. این مسئله حتی در جزوههای آموزشی برخی استادان بزرگ دانشگاه دیده میشود و جای سوال دارد که دانشجویان چطور از این جزوهها سردرمیآورند و مفاهیم آنها را میفهمند؟
نظر شما