دکترسید محمد ثقفی استاد جامعه شناسی دین دانشگاه آزاد در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد دین از منظر ابن سینا اظهار داشت: در تجلی دین اسلام سلسله پیغمبرانی برای هدایت بشر آمده است. بشر از آنجایی که اندیشه دارد لذا هر چیزی را به صورت تبیینی و علت و معلولی میفهمد.
وی در ادامه یادآور شد: دستهای از عقلانیون که آنها را حکما مینامیم این پدیده دینی را از همان منظر دینی خودشان تحمیل کردهاند و لذا پدیده دین را که محتوای آنها خدا، نبوت و معاد بوده را از منظر عقلانیت بررسی کردهاند و از جمله این حکما که بحث دین را از طریق عقل تبیین کرده ابن سینا است.
دکتر ثقفی در ادامه گفت: در مورد اثبات خداوند، عقلانیت در این مورد سه مفهوم واجب، ممکن و ممتنع را مطرح میکند. در واجب الوجود وقتی میگوییم "هست" یعنی هستی آن به صورت کامل و مطلق است. در حالت دوم وقتی از هستی صحبت میشود حالت پنجاه پنجاهی مورد نظر است. طبیعی است که برای هست بهتر از وجود خود موجودات نداریم. بهترین دلیل برای آنها تعینهای هستی است که در آسمانها و زمین وجود دارد. بالاخره هر موجودی سهمی و بخشی از وجود و هستی را دارد. عقلانیت میگوید که آیا اینها از خودشان هستند یا به یک وجود تام وابسته هستند. از آنجایی که از دلیل حدوث یعنی بود و نبود، یعنی موجودی که قبلا نیست و یکباره پیدا میشود، جهان را جهان ممکن فرض کرده و در نتیجه عقل منتهی شده به وجود یک موجود مطلق که هستی از خودش است. مجموعه هستی یک هستی بیش نیست.
وی تصریح کرد: دلیل عقلی بر دو بعد استوار است. یکی بر فرض عقلی که عبارت از وجود و هستی است و دلیل دوم اثر آیهای است که قرآن بر دومی بیشتر تاکید میکند هر چند بر اولی هم اشاراتی دارد.
او گفت: بخش دوم دین، نبوت است. نبوت در مورد انسجام جامعه، قوام جامعه، هدایت بشر، کمال اجتماعی و قانونمند کردن جامعه است.
ثقفی یادآور شد: ابن سینا برای این دلایلی دارد و میگوید وجود نبی برای کمال اجتماعی و هدایت جامعه ضروری است. شیخ در این مورد تمثیلی به کار میبرد. به تعبیر او همانگونه که در سر انگشتان آدمی شیارها و خطوطی قرار دارد و یا در کف دست خطوطی است و از یک هماهنگی و انسجام بدن و کف دست را برخوردار میسازد و همچنین وجود مژه و پلکهای چشم که به صورت منظم و کامل در میان هر کدام یک غدد نرم کننده و مرطوب کننده وجود دارد و برای کنترل نور نیز وظایفی دارد لذا اگر این جزئیات را در بدن میبینیم که چگونه این ریزهکاریهای هستی در آنجا تعبیه شده است و کمال بدن را میسازد، وجود پیامبران برای کمال اجتماعی و بشری به همین نحو ضرورت دارد.
نظر شما