معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست ایران در بخش اول گفتگوی خود با مهر به اینکه هیچگاه حفاظت از محیط زیست اولویت اول دولتهای قبل و بعد از انقلاب نبوده و همین امر موجب بروز خسارات جدی به محیط زیست ایران شده است، معترف بود. بخش دوم و پایانی این گفتگو را بخوانید.
* خبرگزاری مهر- گروه اجتماعی: در مدیریت سازمان میحط زیست تخصص به طور جدی لحاظ نشده است و اغلب مدیران پایه و میانی سازمان محیط زیست متخصص محیط زیست نیستند. چرا در اینچنین سازمانی که نیاز به کار تخصصی هست، مدیران تحصیلات غیر مرتبط دارند؟
- دکتر دلاور نجفی - معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست: اینکه مسئولین محیط زیست باید علاوه بر توانمندیهای لازم برای مدیریت، تخصصهای زیست محیطی را داشته باشند قابل انکار نیست اما این همه موضوع نیست و من از سیستم مدیریت فعلی در سازمان محیط زیست دفاع می کنم چرا که همه آنها تخصص کافی در این زمینه را دارند. با این حال یک نکته مهم وجود دارد و آن هم این است که برخی مسئولیتها در کشور ما مسئولیتهای سیاسی است و در تقسیم بندی سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق برخی پستها و مسئولیتها سیاسی قلمداد شده است و این پستها سبقه مدیریتی اش بر بحث تخصصی غلبه دارد. البته این موضوع را رد نمی کنم که اگر در کنار مدیریت تخصص هم باشد به کیفیت کار کمک می کند.
*یعنی شما مسئولیت مدیریت در سازمان محیط زیست را جزو مدیریتی در کشور قلمداد می کنید که سبقه سیاسی بالاتری باید داشته باشند؟
- ریاست سازمان و معاونتهایش بر اساس تقسیم بندی معاونت نیروی انسانی ریاست جمهوری جزو مسئولیتهای سیاسی است و از قبل هم وجود داشته است. شما چرا رئیس سازمان را مثال می زنید. خود من یک زمین شناس هستم که در معاونت محیط طبیعی فعالیت می کنم. توضیح می دهم که گرایش فوق لیسانس و دکترای من فسیل شناسی است. فسیل شناسی یعنی اینکه آثار و بقایای موجودات زنده را در گذشته مطالعه کنیم. ما برای اینکه فسیل بخوانیم باید عهد حاضر را هم می خواندیم و من الان هم "گیاه شناسی" خوانده ام، هم "جانور شناسی"، "میکروارگانیزمها" و "اکولوژی". در مورد گذشته هم می دانم و قاطع می گویم با تعریفی علمی فسیل شناسی یعنی "پائولوبیولوژی". یعنی اگر یک گذشته به بیولوژی اضافه کنیم می شود فسیل شناسی. من از این مباحث سر در می آورم چون تکامل خوانده ام. سیستماتیک گیاهی و جانوری خوانده ام و اینها همه بحثهای مرتبط با بحث محیط طبیعی است و به نحو اولاتر رئیس سازمان هم همینطور است. الان دارم در مورد اجداد جنگلهای کشور مقاله می نویسم. آیا این بحثها دور از موضوع کاری من است؟
* این انتقاد به تخصص شخص شما وارد هست که زمین شناسی و فسیل شناسی چه ربطی به حیات وحش دارد و اصلا چگونه به هم ارتباط پیدا می کنند؟
- شما باید وارد گرایشها شوید. زمین شناسی گرایشی دارد به نام اقتصادی که دنبال بحث معدن است و یا زمین شناسی آب که بحث هیدرولوژی را دنبال می کند یا زمین شناسی نفت که بحث نفت است و باید برای فسیل شناسی بسته ای جدا تصور کرد چرا که دقیقا به بحث بیولوزی ارتباط دارد. وقتی من بحث سیستماتیک گیاهی و جانوری را برای مسئولان توضیح دادم تعجب کردند که چطور یک زمین شناس این چیزها را می داند. من مجبورم به خاطر اینکه یک برگ مربوط به "کونیفرا" را مطاله کنم سرخس و کاج امروزی را هم بشناسم. من به خاطر اینکه فسیل مربوط به "کئوس" یا اسبها در مراغه را مطالعه کنم باید حتما گونه های امروزی را بشناسم و آشنایی ما با گونه ها کمتر از بیولوژیست ها نیست.
* اتفاقا فعالان محیط زیست و منتقدان شما معتقدند در این چهار سال بعضی از مدیران حتی رئیس سازمان تجربه های خوبی کسب کردند که قبلا چنین تجربیاتی نداشتند و البته شما هم چیزهایی را در این چهار سال یاد گرفتید که قبلا نمی دانستید.
- نه. ببینید اینجا ما چیزهایی را بر داده هامان اضافه کردیم. یعنی چیزهایی بر داشته های من اضافه شد. اینکه مثلا در کشور 164 گونه پستاندار داریم را من می دانستم ولی زیستگاههایشان را به طور دقیق نمی شناختم و همین طور پراکشن آنها را. پایه های مدیریت و کار وجود داشت و مشکلی برای ما وجود ندارد. همین آقای "تارسی" که رئیس اداره محیط زیست در زنجان است و الان پیش ما نشسته، چهار مقاله ISI دارد و چهار گونه جدید کشف کرده است. از معاونهای سازمان هم آقای دکتر اصیلیان دکتری بهداشت و محیط دارد و دقیقا با گرایش و موقعیتش هماهنگ است. آقای دکتر نبوی نیز استاد دریاست و هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون خرمشهر. دکتر رجب زاده هم هیئت علمی دانشگاه است و خودش یک پژوهشگر است. درصد بسیار زیادی از مدیران ما مدیران سازمانی هستند و در سازمان توانمندسازی ساختاری انجام شده است. مدیران کل استان در موارد نادری از خارج سازمان جذب شده اند که متخصص هم هستند. مثلا رئیس سازمان در تبریز که بانک ژن ما را راه اندازی کرد و یا آقای دکتر اشرفی پور در مازندارن که در رشته جنگل تحصیل کرده بود از سازمان جنگلها آمد. در این مورد اصلا انتقادی را نمی پذیرم.
* دولت نهم در تغییر مدیران پیشگام بود و این مسئله کاملا محسوس است و اغلب مدیران و وزیران را بنا به دلایلی تغییر داد که این مسئله در سازمان محیط زیست هم وجود داشت. البته رئیس جدید هم که جایش را به فرد دیگری می دهد. آیا این تغییر سریع مدیریت فعالیتهای قبلی را تحت الشعاع قرار نمی دهد؟
- بی شک این تصمیم از اختیارات رئیس جمهوری است و چون اصل این پرسش سیاسی است به آن پاسخی نمی دهم چون بحث ما محیط زیستی است و شما هم در کسوت یک خبرنگار محیط زیست از من سئوال می کنید.
* شما به همان بخش محیط زیستی آن پاسخ دهید و اینکه اگر عملکرد شما در این چهار سال موفق بوده و به قول خام جوادی 80 از 100 است چه لزومی به تغییر مدیریت هست؟
-
|
|
| دکتر دلاور نجفی |
تغییر معاونت رئیس جمهوری جزء اختیارات رئیس جمهوری است و این دفاع و برداشت من از مدیریت در این چهار سال مختص به من است که ممکن است با نگاه رئیس دولت که می خواهد تغییر ایجاد کند یا نکند متفاوت باشد 
* در مورد بحث ادغام که در مجلس مطرح است واکنشتان چه بوده است؟
- بحث ادغام یعنی زنگ مرگ و زنگ خطر جدی برای محیط زیست کشور و با اجرایی شدن ادغام مورد نظر مجلس باید به قول خانم جوادی مراسم ترحیم محیط زیست را برگزار کنیم. ما با کوچک سازی دولت مخالف نیستیم و اتفاقا در تمرکز فعالیتها پیشگام هستیم ولی ادغامی که الان برخی نمایندگان مجلس پیگیری می کنند به هیچ عنوان مورد رضایت سازمان و مجموعه دولت هم نیست و همه با این موضوع مخالف هستیم. چرا که وزارت جهاد کشاورزی یک وزارت بهره بردار است و سازمان محیط زیست وظیفه ای نظارتی دارد و قرار دادن وظایف حاکمیتی و نظارتی در ذیل اختیارات یک دستگاه اجرایی و بهره بردار، یعنی به مسلخ بردن محیط زیست کشور. ما طور دیگری این بحث ادغام را پیشنهاد می دهیم که در راستای یکپارچه سازی وظایف نظارتی و حاکمیتی دولت در قبال منابع طبیعی و محیط زیست و پایش و ارزیابی باشد. به این دلیل که علاوه بر بحث منابع طبیعی خواهان الحاق سازمان استاندارد به سازمان محیط زیست هستیم چون این سازمان هم نظارتی و هم حاکمیتی است در حالی که زیر مجموعه وزارت صنایع و معادن است و این دستگاه بهره بردار به نفع خودش از این سازمان بهره برداری می کند.
-------------------------------
گفتگو: جواد حیدریان
نظر شما