۴ شهریور ۱۳۸۸، ۱۳:۳۱

عقل در اندیشه امیرالمؤمنین بی‌نیاز از وحی نیست

عقل در اندیشه امیرالمؤمنین بی‌نیاز از وحی نیست

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر وجود سه نوع عقل در اندیشه امام علی(ع) تأکید کرد: در هیچ کجای اندیشه‌های امیرالمؤمنین جایگاه عقل بی‌نیاز از وحی مشاهده نشده و علم نیز باید منبعث از عقل متکی به وحی باشد.

دکتر قاسم پورحسن عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با مفاهیم عقل و علم در نگاه امام علی (ع) اظهار داشت: همچنان که می دانیم امیرالمؤمنین در خطبه اول نهج البلاغه مهمترین هدف بعثت انبیا را فراز طولانی در اهمیت عقل ذکر کرده و عنوان می کند که وظیفه پیامبران و انبیاء الهی شوراندن عقلها است، خداوند پیامبری فرستاد تا به وسیله آنها به بندگان خود هشدار دهند که حق انصاف را به جای آورند.

وی افزود: وظیفه پیامبران براساس این خطبه افروختن چراغ معرفت و عقل انسانها عنوان شده و این امر نشان می دهد که در دیدگاه امیرالمؤمنین عقل از جایگاه پراهمیتی برخوردار است. اما نکته ای که معمولا درباره عقل و علم مورد توجه قرار نمی گیرد این است که علم باید منبعث از عقلی باشد که امیرالمؤمنین ترسیم می کند.

پور حسن با اشاره به خطبه 125 نهج البلاغه گفت که امیر المومنین این نکته را مشخص می کند که مراد ما از عقل به ویژه در فهم آیات الهی چیست. سه نوع عقل در اندیشه امیرالمؤمنین وجود دارد که کمتر از هم تفکیک شده است.

این پژوهشگر و محقق قرآنی نوع اول عقل در اندیشه امیرالمؤمنین را عقل منبعی دانست و یادآور شد: عقل منبعی به معنای تلقی عقل به عنوان منبع نوع اول عقل است. همین علم و همین عقل خود مصدر و ریشه و منبعی است که مستقلا به فهم آیات الهی و دین بپردازد. در هیچ کجای اندیشه های امیرالمؤمنین چنین جایگاهی را برای عقل و بی نیاز از وحی مشاهده نمی کنیم. به همین خاطر در خطبه 125 می فرماید ما مردمان را به داوری نگماردیم و قرآن را داور قرار دادیم.

دکتر قاسم پورحسن گفت: در بحثهای معرفت شناسی در حوزه مغرب معیار همه چیز عقل است، اهمیت این امر از آنجا است که برخی از متفکرین اسلامی چون اقبال عنوان می کند که ما خاتمیت را با عقل مستقل انسانی درک کنیم. شهید مطهری ابراز می کند که حرف مرحوم اقبال زیبا است اما نباید به این امر منتهی شود که ما به پایان بحث برسیم و تنها عقل انسان حاکم باشد، مراد از عقل در این جمله اقبال نباید پایان وحی و دین تلقی شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی عقل دوم که در دیدگاه امیرالمؤمنین را عقل مصباحی توصیف کرد و اظهار داشت:  تمام سخنان امیرالمؤمنین حول محور عقل مصباحی می گردد. عقل مصباحی به معنای چراغ بودن حق است که می تواند مسیر را روشن کند و در مقابل عقل منبعی قرار گیرد.

پورحسن عقل سوم را عقل ابزاری دانست و تصریح کرد که امیرالمؤمنین عقل را هرگز به عنوان ابزار نمی پذیرد. عقل ابزاری در واقع بدین معنا است که عقل تسلیم ظواهر باشد و هیچ توان و نیرومندی نداشته باشد.  امیرالمؤمنین عقل کنشی را تأیید می کند، عقلی را که بتواند فعالیت کند، حکم کند و به آنچه که اندیشه دینی و یا وحی می نامیم بازگردانده شود و آن را مورد تأیید قرار دهد.

وی در ادامه اظهارات خود اضافه کرد: آنچه در دیدگاه امیرالمؤمنین درباره علم می توان گفت این است که ما گاهی علم را به عنوان دریافتهای صرف انسانی، گاهی به مثابه صرف علم جاودانی، لدنی و الهی می دانیم و گاهی به مثابه هر دو تلقی می کنیم.
علامه طباطبائی در تفسیر المیزان اشاره می کند که مهمترین اشتباه صحابه این بود که علم و عقل مستقل را مأخوذ از بشر می دانستند و آنها برخلاف آیه 152 بقره و آیه دوم سوره جمعه که پیامبر اکرم را در تفسیر قرآن فهم آیات و در فهم دین مفسر می دانست نادیده گرفته بودند. به همین خاطر آنچه که از فهم دین و آیات قرآن اتفاق افتاد علم و داده ها و اندیشه های خود آنها نبود.

دکتر پورحسن اظهار داشت: این دیدگاه امیرالمومنین در جوامع حدیثی ما راه پیدا کرد. اگر به به 16 هزار روایات مرحوم کلینی در کتاب کافی مراجعه کنید دو باب اولش کتاب عقل و کتاب علم است متوجه می شوید که کلینی تحت تأثیر اندیشه های پیامبر و امیر المومنین عنوان می کند که عقل معیار نیست، عقل مصباح است و باید برای ارزشمند بودن به تعالیم دینی باز گردد. کتاب علم هم چنین پیامی دارد که در واقع اگر علم با علم جاودانی و لدنی پیوند نداشته باشد گمراه کننده است.

کد خبر 936010

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha