۵ مهر ۱۳۸۸، ۸:۳۲

مولوی توجه به خالق هستی را عامل دستیابی به کمال می‌داند

مولوی توجه به خالق هستی را عامل دستیابی به کمال می‌داند

محمدبقایی با اشاره به اینکه برترین معشوق از نگاه مولوی محبوب ابدی و ازلی است، گفت: توصیه مولوی این است که آدمی هرچه بیشتر این معشوق را جذب و در آن ذوب شود، بیشتر کمال می‌یابد.

دکتر محمد بقایی (ماکان) در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سؤال که دلیل توجه به مولوی از سوی غربیان چیست؟ و مولوی به کدام نیاز انسان امروز پاسخ می‌دهد؟ گفت: دنیای امروز که سخت در ماشینیسم فرو رفته و از سوی دیگر انقلاب صنعتی، زمان زندگی معنوی را از او ستانده، اکنون به این اندیشه توجه نشان می‌دهد که از عالم روحانی و معنویت بسیار دور افتاده است.

وی افزود: از آنجا که این احساس در جوامع بسیار پیشرفته صنعتی بیشتر وجود دارد که نمونه‌های این اشتیاق را می‌توان در آثار روسو، آندره ژید وهرمان هسه یافت، توجه جوامع غربی نیز به عالم قلب بیشتر شده است. از آنجا که مولوی پرچمدار چنین تفکری است بنابراین توجه به او در دنیای غرب که به قول میلتون در پی [بهشت گمشده ]خویش است، زیاد است.

این نویسنده و مترجم تصریح کرد: از همین روست که بسیاری از مولوی‌شناسان شرق و غرب معترفند که دنیای آشوب‌زده کنونی نیاز به متفکری مانند مولوی دارد تا عشق و محبت را میان مردم زنده کند.

بقایی در پاسخ به این سؤال که عشق ازمفاهیم کلیدی جهان بینی مولوی است. ما تا چه اندازه هم‌اکنون به این مفهوم نیاز داریم؟ گفت: عشق در آثار مولوی معنایی بسیار والا دارد که به طور خلاصه می‌توان آن را جذب شدن و جذب کردن دانست. این به معنای آن است که آدمی برای رسیدن به تعالی معنوی هم باید از خود بگذرد و هم اینکه در هدفی که دارد مستغرق شود. 

وی افزود: برترین معشوق از نگاه مولوی محبوب ابدی و ازلی است.  توصیه مولوی این است که آدمی هرچه بیشتر این معشوق را جذب کند و در آن ذوب شود بیشتر کمال می‌یابد. بنابراین هر انسانی بر اساس این الگو می‌تواند زندگی خویش را تعالی بخشد. چنانکه مولوی خود در تمثیل زیبایی می‌گوید: حکایت انسان با چنین معشوقی مانند در افتادن آهن در آتش است که همه ویژگیهای آتش را جذب می‌کند ولی آتش نمی‌شود و استقلال خود را حفظ می‌کند.

بقایی در پاسخ به این سؤال که اقبال از مولوی چه دیده که چنین شیفته و مفتون او شده است؟ گفت: حقیقت این است که اقبال را می‌توان مولوی عصر لقب داد، چنانچه بسیاری از متفکران چنین عنوانی را به او داده‌اند. بسیاری از آرا و افکار اقبال تحت تأثیر اندیشه‌های مولوی است. چنانچه می‌دانیم اقبال فیلسوفی پراگماتیست است که فلسفه‌اش بر اساس استقلال خود آدمی است و مروج  اندیشه‌ای مغایر با آئین وحدت وجود به معنای سنتی است.

این اقبال‌شناس کشورمان اظهار داشت: مولوی نیز تنها عارف و اندیشمندی است در میان دیگر عارفان و اندیشمندان که دیدگاههای او مؤید این نظر است. بنابراین طبیعی می‌نماید که اندیشه محوری مولوی به عنوان الگو مورد قبول اقبال قرار گیرد. از همین روست که اقبال در جای جای آثارش مولوی را به عنوان دلیل راهی برای نسل امروز و انسان جدید توصیه می‌کند. از جمله آخرین فصل منظومه جاویدنامه به همین موضوع اختصاص دارد.

کد خبر 953321

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha