پروفسور بروس بوئنو دی ماسکوئیتا یکی از نظریهپردازان برجسته روابط بینالملل است. او استاد دانشگاه نیویورک است.
وی متخصص روابط بینالملل، سیاست خارجی و مباحث مربوط به ملتسازی است.
او مولف آثار بیشماری است که کتاب "نظریه انتخابی" و "مقدمهای بر نظریه روابط بینالملل" از جمله آنها به شمار میرود.
او مدیر بخش اقتصاد سیاسی مرکز آلکساندر همیلتون در دانشگاه نیویرک نیز است.
یکی از کارهایی که پروفسور مارکوئینا انجام داده تاسیس مرکزی به نام ماسکوئیتا و راندل است. این مرکز مباحث مربوط به سیاست خارجی و مسایل سیاسی را بر اساس مدلهای کامپیوتری و مبتنی بر نظریه بازی و انتخاب عقلایی، پیشبینی میکند.
آنچه که در ادامه میآید مصاحبه اختصاصی گروه دین و اندیشه با این نظریهپرداز برجسته است.
* خبرگزاری - مهر گروه دین و اندیشه: جناب پروفسور برای ورود به بحث آینده نظریهپردازی مایل هستیم بحث را با مناظرات مطرح در روابط بینالملل آغاز کنیم. همانطور که میدانیم چهار مناظره اصلی در نظریهپردازی روابط بینالملل مطرح است که عبارتند از: واقعگرایی - لیبرالیسم، رفتارگرایی - سنتگرایی، نو واقعگرایی - نو لیبرالیسم و خردگرایی - سازهانگاری. با توجه به این تقسیمبندی به نظر شما مهمترین مناظره در نظریهپردازی روابط بینالملل کدام است؟
- دی ماسکوئیتا: به نظر من این مناظرات خیلی جذاب نیستند و به نوعی گمراهکننده هستند. "ایسم" به یکی از اصول اعتقادی بسیاری از نظریهپردازان تبدیل شده است. برای من آنچه مهم است فرضیاتی است که به طور منطقی و به دنبال مفروضات خاص یک نظریه یا نظریهها میآیند. این موضوع برای ارزیابی "صدق" نظریه به طور منطقی، شاهد و دلیل خواهد بود. به گمان من استدلالات خردگرایان کرده است. به است که نظریههای طیف خردگرایی نظریهای برای صور ترجیحی ندارد. سازهانگاری فاقد ثبات منطقی است و نظریهای تجربی درباره عمل است. نظریههای خردگرا به خصوص نظریات مبتنی بر نظریه بازی، به طور مشخصی نظریه عمل و اقدام به شمار میرود(از طریق راه حل معادله). از اینرو من نظریات خردگرا و سازهگرایی را مکمل همدیگر میبینم. من به طور گستردهای این موضوع را در کتاب "مقدمهای بر روابط بینالملل" مورد بررسی قرار دادهام.
* برخی اندیشمندان معتقدند که علم روابط بینالملل علمی انگلیسی - آمریکایی است و گروهی معتقدند که ریشه این مبانی در کشورهای توسعه یافته است. نظر شما در مورد این تقسیمبندی چیست؟ و جایگاه کشورهای در حال توسعه در نظریهپردازی روابط بینالملل کجاست؟
- علوم محدود به گستره فرهنگی و جغرافیایی خاصی نیست و نمیتوان آنها در این مرزها محصور کرد. ترکیب اکسیژن و هیدروژن و تشکیل آب در همه جا اتفاق میافتد و محدود به جغرافیای خاصی نیست. در مورد فرضیاتی که به طور و نه دولتها هستند که قدرت انتخاب و گزینش مرجحات خود را دارند. من این مناظرات را برای پیشرفت نظریهپردازی روابط بینالملل نا مناسب میدانم. این مناظرات بیشتر منجر به این میشود که بسیاری از موضوعات با نقاب علم خود را عرضه کند. این در حالی است که رهیافت علمی مبتنی بر مشاهده است و بر این اساس است که مسایل و پدیدهها را تبیین میکند.
نظر شما