علیاصغر دشتی درباره برابر بودن سقف اجرای آثار پرمخاطب تئاتری با آثاری که در جذب مخاطب موفق نیستند به خبرنگار مهر گفت: به نظر من در حوزه تئاتر چیزی را که فراموش کردهایم ولی شعارش را میدهیم مخاطب و تماشاگر تئاتر است که مثل سالن سازی ما به دست فراموشی سپرده شده است. 30 سال است مسئولان و مدیران تئاتری از کمبود سالن تئاتر حرف میزنند و معتقدند یکی از مشکلات اساسی تئاتر همین است، ولی عملکرد مناسب وجود ندارد و سالنی به تئاتر اضافه نمیشود.
این کارگردان جوان تئاتر افزود: وقتی تمایلی به حل مشکل یا مشکلاتی نداریم درباره آن حرف می زنیم. مدام از تماشاگر، تئاتر برای همه و قرار گرفتن تئاتر در سبد کالای فرهنگی خانوادهها صحبت میکنیم و برخی از اجراهای تئاتری را به بیمخاطبی محکوم میکنیم ولی وقتی با کاری مواجه میشویم که جایگاهش را در میان مخاطبان باز میکند برنامه ای برایش نداریم.
دشتی خاطرنشان کرد: نسبت مدیریت تئاتر نسبتی است میان اجرا کننده و تماشا کننده تئاتر ولی مدیریت تئاتر نسبت کار و محافظه کاریهای خود را در خصوص منافع هنرمند در نظر گرفته در نتیجه رضایت هنرمند تئاتر به رضایت مخاطب در اولویت قرار میگیرد. این در حالی است که جلب رضایت هنرمند و مخاطب توسط مدیریت باید برابر باشد و به یک اندازه به هر کدام بها داده شود.
کارگردان نمایش "ملانصرالدین" در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: وقتی بخشی از جامعه ما تمایل برای تماشای تئاتری دارند به این معنا نیست که با تمام شدن تئاتر مورد نظر به تماشای تئاتری بعدی و جایگزین شده میروند. بخش اعظمی از مخاطبانی که پشت درهای سالن میمانند نه تنها جذب نمایش بعدی نمیشوند زیرا به سلیقهشان نزدیک نیست بلکه این گونه مخاطبان تئاتری را از دست میدهیم.
وی صرف جمله کمبود سالن را توجیه مناسبی برای از دست دادن مخاطبان و کم بودن اجرای آثار موفق ندانست زیرا همانگونه که برای سایر محدودیتهایمان برنامه ریزی میکنیم برای سالنهای فعلی و کمبود سالن برنامهریزی مناسبی نداریم. این هنرمند تئاتری معتقد است اگر به اندازه کافی به مخاطب و آثار موفق احترام میگذاشتیم و درهر یک از سالنهای تئاتری آثار موفق اجرا میشدند ضرورت کمبود سالن و وجود تقاضای هنرمندان دیگر بیشتر مورد توجه مسئولان قرار میگرفت.
دشتی ادامه داد: هر سال تعداد گروهها، هنرمندان و حتی مخاطبان تئاتر بیشتر میشود ولی ما اولویت را به همه میدهیم و چون در وضعیتی سازش کارانه و تقسیمبندی محافظه کارانه به سر میبریم ظرفیت اصلی مورد توجه قرار نگرفته است. اگر آثار موفق اجرا شوند و دولت شاهد حضور مخاطبان و اجرای موفقیت آمیز این آثار باشند یا تئاتر را کنار میگذارند یا مجبور به حمایت قاطع از بخش خصوصی میشوند.
سرپرست گروه تئاتر "دن کیشوت" درباره وجود رپرتوآر آثار موفق تئاتری گفت: رپرتوآر حرکت خوبی است ولی اینکه چگونه انجام شود مهم است زیرا رپرتوآر باید در اختیار خواسته یک تئاتر باشد. تئاترهایی هستند که امکان اجرا در سالنهای کوچک و دور از تئاتر شهر را دارند و حتی میشود رپرتوآر آثار موفق را در سراسر کشور داشت. اما در حال حاضر ما حتی پاسخگوی درست تماشاگر تهرانی هم نیستیم و به او توجه کامل را نمیکنیم.
وی تأکید کرد: باید در اجرای یک تئاتر سرنوشت مخاطب با اجراکننده گره بخورد و مخاطب بداند با عدم استقبال خود نارضایتیاش را از یک اثر نشان میدهد و استقبال نشان از موافقت با آن اجرا و نمایش دارد. این موضوع منجر به دقت بیشتر کارگردان در تولید اثرش میشود. خیلی اوقات جذب مخاطب با عوام فریبی صورت میگیرد که درست نیست. گاهی شاهد این هستیم که آثاری که تجربی هستند و ستارههای سینما ندارند با استقبال خوب مخاطبان همراه میشوند.
دشتی افزود: بالا بودن میزان مخاطب یک نمایش به معنی حذف آثار دیگر نیست ولی استقبال مخاطبان از یک اثر باید باعث تلنگر گروههای دیگر تئاتری شود. اگر گروهی در 30 شب اجرا نمیتواند موفقیت نسبی هم داشته باشد باید به آثار با کیفیت که مخاطب مختلفی را جذب میکنند اجراهای بیشتری داد. ما باید نسبت مخاطب با اجرا را در نظر بگیریم. وقتی گروهی قرارداد را دریافت میکند دیگر به جذب مخاطب اهمیت نمیدهد.
کارگردان آثاری چون "دن کیشوت"، "پینوکیو" و "شازده کوچولو" نبود قاعدهای مناسب را را دلیلی برای تکرار کارهای ناموفق از یک کارگردان دانست و گفت: حال که تئاتر ما دولتی است و نمیتوان از دستمزد گروهها کم کرد کم شدن تعداد اجراها میتواند راهکار مناسبی باشد تا بفهمیم صندلیهای خالی یک سالن نمایش معنا دارد و ازدحام تماشاگران پشت گیشه یک نمایش بیمعنی نیست.
نظر شما