مصطفی آجرلو در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار مهر ضمن بیان این مطلب با اشاره به مدیریت ورزش در طول سه دهه پس از پیروزی انقلاب اظهار داشت: شاید در دهه اول انقلاب سخت بود تا افرادی را در مدیریت ورزش انتخاب کنیم که هم متعهد به باورهای دینی و هم در حوزههای مسئولیتی متخصص باشند. متاسفانه در این دوره برخی مدیران ارشد متخصص علقههایی با نظام شاهنشاهی داشتند که استفاده از آنها را در مدیریت ورزش دشوار می ساخت.
وی اضافه کرد: در این دهه نظام درگیر بحرانهای داخلی و موضوع اصلی آن دهه یعنی جنگ بود و تمام انرژی و نیروی انسانی انقلاب در جنگ صرف شد.
آجرلو خاطرنشان کرد: در دهه دوم انقلاب بحث سازندگی و ثبات ارگانهای کشور در حوزههای مختلف تخصصی مطرح بود که می بایست نیروهای انقلاب در حوزههای تخصصی به کار گرفته می شدند که در این دهه نیز مدیران متخصص به ورزش راهی نیافتند و ورزش کشور در این دهه نیز از وجود چنین مدیرانی بی بهره ماند.
وی با اشاره به تاکید مسئولان عالی رتبه نظام در به کارگیری نیروهای انقلابی در ورزش یادآور شد: باید از نیروهای انقلاب در ورزش استفاده کرد. با وجود تمامی این تاکیدات مدیران متخصص و متعهد به ورزش و متعهد به انقلاب جایگاهی برای نقش آفرینی در مدیریت ورزش پیدا نکردند.
آجرلو با اشاره به دهه سوم انقلاب پس از پیروزی انقلاب این دهه را دهه سیاست در ورزش قلمداد کرد و افزود: می توانیم بگوییم نگاه مسئولان کشور به ورزش همچون امام (ره) و مقام معظم رهبری نبود. امام فرمودند:"ورزش هدف نیست بلکه وسیلهای است برای تعالی انسان" و همین طور مقام معظم رهبری در جمله ای کلیدی فرمودند: "کشوری که بخواهد در عرصههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خوب اداره شود همه از مجاری ورزش می گذرد".
رئیس اتحادیه باشگاههای کشور تصریح کرد: ما با توجه به این چشم اندازها و این استراتژی که از رهبران انقلاب اسلامی و حکومت دینی داریم قابل قبول نبود که در دهه سوم انقلاب ورزش ابزاری خشک و خشن در دست سیاسیون باشد که از آن استفاده ابزاری شود.
آجرلو یادآور شد: نظر من که امروز به عنوان یک پاسدار انقلاب با مردم انقلابی کشورم با صراحت سخن می گویم این است که می توانستیم در سه دهه گذشته در ورزش موفقتر عمل کنیم ولی مدیران اجرایی کشور بهره بهینه را از فرصت سه دهه انقلاب نبردند.
وی با اشاره به عملکرد ورزش در دولت نهم اظهار داشت: انتظار ما از دولت اصولگرا این بود که تخصص و تعهد را در کنار هم مورد توجه قرار می داد اما در عرصه ورزش چنین اتفاقی رخ نداد.
آجرلو با اشاره به دهه چهارم انقلاب اظهار داشت: امسال که به دهه چهارم انقلاب وارد شدیم دیگر هیجان و افراط و تفریط در ورزش برای مسئولان کشور غیر قابل قبول و نابخشودنی است به هر حال در مرز 40 سالگی انقلاب دانایی مهمترین ویژگی مدیران اجرایی کشور در حوزههای مختلف را طلب می کند.
وی با اشاره به مدیریت جدید ورزش کشور در دولت دهم خاطرنشان کرد: این سخنان را از این باب می گویم که برادر عزیزم جناب آقای سعیدلو به تازگی مدیریت ورزش کشور را برعهده گرفته است و شاید این هم دینی باشد به انقلاب و مدیران اجرایی کشور که در پایان مسئولیتشان نگویند که نمی دانستیم.
آجرلو اظهار داشت: امیدوارم با بهره گیری از سه دهه انقلاب در دهه چهارم ورزش کشور به شکوفایی خود که جایگاهی قابل قبول در آسیا، بازیهای المپیک و پارالمپیک در عرصه قهرمانی است را شاهد باشیم و در عرصه ورزش عمومی و همگانی کشوری داشته باشیم که همه مردم آن در با صحت و سلامت و توانمندی زندگی کنند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به مشکلات پیش روی ورزش کشور اشاره کرد و افزود: ما باید برای پیشرفت ورزش از تجربیاتی که دنیا در این راه پیموده است استفاده کنیم. امروز آیا ما نباید از دانایی حوزههای مختلف جهان درس بگیریم؟ رئال مادرید، بارسلونا، منچستر یونایتد، چلسی، یوونتوس، آث میلان و دهها تیم که امروز در دنیا صاحب سبک و جایگاه خاصی در فوتبال دنیا هستند آیا دولت آنها را اداره می کند یا با قوانین و مقررات خاص اداره می شوند.
آجرلو اضافه کرد: امروز نه در دهه اول، نه دوم و نه سوم انقلاب هستیم و در جایگاهی سخن می گوییم که پختگی به اضافه روحیه انقلابی می تواند بن بستهای مقابل و سدهای غیر قابل عبور را پشت سر بگذارد.
وی با اشاره به سخن امام در 30 سال گذشته که تاکید کردند کار مردم را به خودشان واگذار کنیم اظهار داشت: امروز آیا استقلال و پرسپولیس همیشه باید دستشان جلوی دولتمردان دراز باشد یا به آشکار و به پنهان به آنان کمک کنند.
آجرلو تاکید کرد: به نظر من فوتبال کشور فقیر و درمانده نیست که نیاز به دادن صدقه و کمکهای آشکار و غیر آشکار به آن باشد.
وی تاکید کرد:آیا کمک به استقلال و پرسپولیس به خاطر فوتبال است. مگر فوتبال کشور همین دو تیم است. باید بپذیریم که وظیفه مسئولان ورزش در کمک کردن به 18 تیم دیگر لیگ برتری فراموش شده است.
آجرلو اضافه کرد: انتظار ما این است که فوتبال در فرآیند خصوصی سازی و بنگاههای اقتصادی پیش برود چرا که این هم برای دولت بهتر است و هم مردمی که صاحب سرمایه و علاقه هستند.
وی با بیان اینکه انتقال باشگاه پاس به استانداری همدان قانونی نبود اظهار داشت: من چند بار دین خود را به باشگاه پاس ادا کردم زمانی که مدیر پاس بودم اعلام کردم که علاقه فوتبالی من در گذشته به تیم پاس نبوده است و شاید خود را مثل بخش اعظم مردم ایران طرفدار یکی از دو تیم مطرح کشور می دانستم هرگز در تصورم این نبود که روزی مدیر باشگاه پاس شوم اما روزی که مدیریت این باشگاه را در اواخر سال 79 قبول کردم و در اوایل سال 85 به پایان رساندم کتابی را با عنوان گزارش عملکرد برای اکثر مسئولان رسانهها در حوزه ورزش ارسال کردم.
وی اضافه کرد: روزی که پاس را تحویل دادم با عنوان موسسه فرهنگی ورزشی در ثبت شرکتها ثبت شده بود یعنی این باشگاه فقط تیم فوتبال نبود، باشگاه هم نبود، یک موسسه ثبت شده بود که در خود یک خبرگزاری و یک روزنامه مستقل را هم جای می داد.
آجرلو افزود: متاسفانه برخیها ارزش اینگونه رسانهها را درک نمی کردند و آن را به موسسات دیگر واگذار کردند و حتی برای اداره آن مبلغی را نیز به آنها پرداخت کردند. متاسفانه خود تیم پاس هم با قدمت 50 سالهای که در شهربانی و نیروی انتظامی داشت یکشبه واگذار شد. البته می گویند به دستور دولتی بود که بنده معتقدم دولت می تواند در خصوص اموال خود در هیئت محترم وزیران تصمیم بگیرد ولی هیچ فرد دولتی حق دخل و تصرف در اموال نیروهای مسلح را ندارد و به نظرم بزرگترین اتفاق تلخ فوتبال در دهه سوم انقلاب واگذاری تیم فوتبال پاس نه به بخش خصوصی که به استانداری یک استان بود.
وی ادامه داد: استاندار محترم و دوست داشتنی و عزیز آن استان که برای من هم قابل احترام است به عنوان رئیس هیئت مدیره پاس انتخاب شد. در حالی که وقتی بحث خصوصی سازی مطرح است حضور یک فرد دولتی در رأس یک باشگاه جای توجیه ندارد.
آجرلو تصریح کرد: تا کنون هیئت محترم فوتبال تهران هم زیر هیچ برگهای را برای انتقال پاس به همدان امضا نکرده است و بازیکنان پیشین پاس هم این واگذاری را تایید نکردهاند. البته اینکه تیم پاس امروز دارای هوادارانی در استان همدان شده اتفاق مبارکی است اما باید پرسید چرا این تیم به استان همدان منتقل شده است؟ به نظر من باید نقش لابیهای سیاسی را در این نقل و انتقالها جستجو کرد.
وی ادامه داد: جا دارد من نسبت به نمایندگان ارشد مجلس شورای اسلامی و ورزشیهای آن دوره مجلس که در فهرست تهران قرار داشتند گلایه کنم.
آجرلو خاطرنشان کرد: اگر لابیهایی منجر به انتقال پاس به همدان شد و باعث شد پیکان به قزوین برود و صبا باتری به قم باید از نمایندگان محترم آن استانها تشکر کرد که برای استان خود تلاش کردند و به هدفشان هم رسیدند اما واقعا اگر نمایندگان تهرانی دغدغه نمایندگان آن استانها را می داشتند آیا تیمهای تهرانی به استانهای دیگر انتقال می یافتند؟ این گلایهای است که امروز جامعه فوتبال از نمایندگان اسبق مجلس علی الخصوص ورزشیهای آن دوره دارد.
وی یادآور شد: اگر نمایندگان محترم مجلس آن دوره تهرانی بودند قطعا از منافع تهران دفاع می کردند و اجازه نمی دادند تیمی به قدمت پاس و سابقه 50 ساله به استان همدان منتقل شود.
----------------------------
گفتگو : ناصر تقی پور
نظر شما