* خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: مدت‌هاست که زیاد این حس را تجربه نمی‌کنیم. مهم نیست که از فیلم بدت بیاید یا دوستش داشته باشی، مهم این است که سازندگان این فیلم به تمامی لحظاتش فکر کرده‌اند و "صداها" فیلمی است از سر هوشمندی و دانش و احترام به مخاطب.
اگر با مضمون و ساختار این گونه فیلم‌ها ارتباط برقرار نکنی و از آنها متنفر هم باشی، تنفر لذتب‌خشی است. احساس می‌کنی سینما تحرک دارد، فیلمسازان به چیزی که می‌سازند اعتقاد دارند. در یک کلام حس می‌کنی سینمایی که با گوشت و پوست و خون به آن وابسته‌ای زنده است.
مدتی پیش از تلویزیون گزارشی در مورد نقدهای سینمایی پخش می‌شد در باره این که خیلی از منتقدان کارشان را بلد نیستند و هر کسی از راه می‌رسد قلم به دست می‌گیرد و نقد می‌نویسد و از این حرف ها... همان موقع خنده‌ام گرفت. داستان آن مرد را شنیده‌اید که سواد خواندن نداشت و از بدخطی کتاب‌ها می نالید؟ انگار روز به روز حال و روز ما به این متل‌ها و مثل‌ها نزدیک تر می‌شود.
خبر آخر این است که "صداها" قرار نیست درست و حسابی اکران شود، آن هم در حالی که "دو خواهر" و "زندگی شیرین" و فیلم‌هایی از این قبیل مدت‌هاست روی پرده‌اند و "خروس جنگی" هم برای بار دوم در برخی از سینماها روی پرده رفته است!!
هر جور که این قضایا را کنار هم بچینی یک جای کارایراد دارد. موضوع این نوشته پاسخ به این سئوال است که چرا نباید "صداها" از فرصت خوبی برای دیده شدن بهره‌مند شود؟
1/ چون "صداها" برخلاف بسیاری از فیلم‌های دیگر، فیلمنامه دارد. فیلمنامه‌ای با سکانس‌های موجز و به اندازه و با دیالوگ‌های پینگ پنگی فوق العاده. چون بی‌تردید سعید عقیقی در دیالوگ‌نویسی بی‌همتاست.
2/ چون "صداها" ساختار متفاوتی دارد. فیلمساز تلاش کرده با بهره گیری از صدا چه در ساختار و چه در مضمون، پیوند نا‌متعارفی میان آدم‌ها و سکانس‌ها ایجاد کند و جنس دیگری از روابط شهری را به رخ بکشد آدم‌های گناهکارو تنهایی که بندهای روابطی مبهم، سست و ناامن به دست و پایشان پیچیده است و آنها ناخواسته از همین بندها به دور خود پیله‌ای می‌تنند و روز به روزتنها و تنهاتر می‌شوند.
3/ چون "صداها" از آن دست فیلم‌هایی است که تمامی بازیگرانش کاربلدند و وقار بازیگری دارند. و از آن دسته بازیگرانی که کیانیان جایی آنها را "کف کارها" نامیده بود اثری نیست.
4/ "صداها" فیلمی است که نه تنها مخاطب خاص را راضی نگه می‌دارد بلکه بی‌تردید با مخاطب عام هم ارتباط برقرار می‌کند و در صورت اکران درست، قادراست تماشاگران زیادی را به سینما بکشاند. داستان آن بالقوه جذاب است و شیوه روایتش هم آن را برای مخاطب جذاب‌تر می‌کند.
مثلث عشقی، خشونت، حسادت و روابط نامتعارف وهر چه که مخاطب عام دوست دارند در دل خود دارد اما به شیوه‌ای هوشمندانه و فکر شده. مخاطب عام هم داستان را دنبال می‌کند و هم به خاطر می‌آورد که فیلم‌هایی جز آن چه که این روزها پوسترهایشان در و دیوار سینما را پر کرده‌اند وجود دارد.
5/ در طراحی میزانسن‌های فیلم سلیقه و دقت بسیاری به کار رفته است. فیلمساز الگویی برای کار در نظر گرفته که به نحوی وجه مشترک این آدم‌ها، زندگی و روابطشان را در بر دارد. خفگی و مدفون شدن آدم‌ها در میان دیوارهایی که مرتب به رخ کشیده می‌شوند. آدم‌هایی که دائما بیشتر و بیشتر پشت درها و دیوارهای متعدد خودشان را، کارشان را و روابطشان را پنهان می‌کنند.
6/ "صداها" از آن دست فیلم‌هایی است که باید چند بار دیده شود و درست اکران نمی‌شود تا همان یک بار هم دیده نشود.خلاص!همه چیز درست و منطقی و سر جای خودش است. دلایل به نظرم کاملا قانع کننده می‌رسد. شما نظر دیگری دارید؟
------------------------------
نیوشا صدر
نظر شما