پس از فروپاشی طالبان در سال 2001 کمتر کسی تصور می کرد که اعضای این گروه دوباره بتوانند نفوذ خود را در افغانستان بدست آورند و همچنان به کشتار غیرنظامیان ادامه دهند.
خشونت ها در افغانستان تا بدان حد افزایش یافته است که سازمان ملل به بهانه بدتر شدن وضعیت امنیتی هم اکنون در حال جابجایی کارکنان خود از این کشور است اما موضوع مهم تنها افزایش خشونت ها و حملات ترویستی نیست زیرا پس از اعلام "حامد کرزای" به عنوان برنده نهایی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بحران مشروعیت این کشور را تهدید می کند.
هدف از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری افغانستان تحقق دموکراسی بود اما با افزایش شکایتها در خصوص تقلب در انتخابات و وجود فساد در دولت انتخابات آنگونه که باید منصفانه و آزاد برگزار نشد.
این درحالیست که با تداوم جنگ هر روز بسیاری از افغانی ها مخالفت خود را با مداخله گریهای بیش از حد نظامیان خارجی در امور داخلی کشور اعلام می کنند، چنانچه طی چند روز اخیر نیروهای پلیس افغانستان پنج نظامی انگلیسی را کشتند و نیروهای ناتو به جای مبارزه با طالبان و برقراری ثبات و امنیت در کشور با حملات هوایی خود ادامه حیات را از دهها شهروند بی گناه می گیرند و به بهانه مبارزه با تروریسم در افغانستان حضور دارند.
در همین حال مقامات دولت افغانستان با تماشای شرایط بغرنج در کشور سکوت اختیار نکردند و تلاشهای زیادی را برای بازسازی افغانستان انجام دادند اما مشکلات آنقدر زیاد است که در این میان بیش از همه کودکان بی گناه از وضعیت موجود رنج می برند، چنانچه سازمان یونیسف در سال 2007 اعلام کرد: یک چهارم کودکان افغانستان که هفت تا 14 ساله هستند، همچون یک فرد بزرگسال کار می کنند، بطوری که وضعیت "کودکان کار" به عنوان یکی از معضلات اصلی دولت به حساب می آید.
بر اساس گزارش وزارت بهداشت افغانستان از 30 میلیون افغانی 12 میلیون نفر زیر خط فقر زندگی می کنند که از این 12 میلیون فقیر، سه میلیون نفر کودک زیر پنج سال هستند که از سوء تغذیه رنج می برند.
همچنین بر اساس گزارش برنامه توسعه سازمان ملل در 178 کشور جهان، افغانستان به عنوان چهارمین کشور فقیر جهان از نظر غذایی است.
با وجود وضعیت بغرنج بسیاری از مردم افغانستان، دولت آمریکا نه تنها هیچ کاری را برای بهبود این وضعیت انجام نمی دهد بلکه هر روز شمار زیادی از شهروندان غربی به اردوگاههای آموزشی نیروهای القاعده و طالبان در افغانستان و پاکستان می روند و به آنها ملحق می شوند.
با شرایط موجود رهبران طالبان و القاعده هم از این فرصت سوءاستفاده کردند و در تلاش برای ترغیب مردم برای اعلام مخالفت خود با ادامه جنگ در این کشور هستند، چنانچه نظرسنجی ها نشان می دهد که اکثریت مردم آلمان، انگلیس و آمریکا خواهان عقب نشینی نظامیان خود از افغانستان هستند.
در این میان مقامات غربی نه تنها اقدامی مهم را برای بهبود شرایط افغانستان انجام نداده، بلکه تنها برای اعزام نظامیان بیشتر به این کشور با یکدیگر بحث می کنند و تنها به فکر منافع خود بوده و با وعده های پوچ و توخالی در تلاش برای انحراف افکار عمومی جهان هستند.
همچنین رئیس جمهوری آمریکا با وجود تداوم بحران سیاسی در کابینه خود تنها به اهداف فرا منطقه ای فکر می کند و با مداخله گریهای بیش از حد مردم افغانستان را خسته کرده است.
در واقع آمریکاییها و انگلیسی ها سیاست دو گانه ای را در افغانستان در پیش گرفتند، از یک طرف همکاری با دولت و از طرفی دیگر همکاری با طالبان، البته در ظاهر اقداماتی را هم انجام می دهند.
در نهایت می توان گفت: بسیاری از مقامات کشورهای غربی مطلع از ضعف خود در تصمیم گیری در قبال افغانستان و شکست در این جنگ هستند اما به جای اتخاذ یک استراتژی خود تنها به فکر منافع خود فکر بوده و در این بین شهروندان بی گناه افغانی قربانی سودجویی ها و فرصت طلبی های بیش از حد غربی ها شده اند.
نظر شما