*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: در بخش پایانی گفتگوی سعید عقیقی این نویسنده و منتقد درباره توجه به جزئیات در روند شکلگیری فیلمنامه، ارتباط حرفهایاش با فرزاد موتمن و برنامههای آیندهاش صحبت کرد.
* به نظر میرسد رابطهای که سهیل (میکائیل شهرستانی) و مریم (نازنین فراهانی) دارند در آینده به رابطه رضا و رویا تبدیل میشود.
- سعید عقیقی فیلمنامه نویس "صداها": در فیلمنامه سکانسی بود که سهیل به صورت مریم سیلی میزند، خون میچکد و صدای قطرههای خون را روی صدای حمید میشنویم که رویا را صدا میزند، میشود پیشبینی کرد که فاجعهای که در طبقه بالا اتفاق میافتد پائین هم تکرار شود.
* فیلم با فصل گرم و عاشقانهای تمام میشود که حسرت ما را درباره فاجعهای که رخ داده بیشتر میکند، در فیلمنامه هم ترتیب وقوع حوادث درسکانس پایانی همین بود؟ تاکید بر میز، فنجانها و ضیافت عاشقانهای که نیمهکاره میماند.
- این پایانبندی واکنش عاطفی بیننده را برمیانگیزد، مخاطب اطلاعاتی که درباره قصه لازم داشته گرفته حالا باید شخصیتها را بشناسد، هر چه بیشتر آنها را بشناسد حسرتش درباره زوال این عشق بیشتر میشود.
* فیلمنامه "هفت پرده" و "شبهای روشن" را خواندهام، به نظر میرسد در فیلمنامه جزئیات را فراموش نمیکنید و حتی اندازه نماها را گوشزد میکنید.
- من حتی کتابی که رویا باید به رضا بدهد به کارگردان دادم و گفتم رویا میبایست "عشق در زمان وبا" ترجمه بهمن فرجامی با زمینه روشن را به رضا هدیه بدهد، این جزئیات است که فیلم را میسازد. الان که "صداها" را میبینم احسای میکنم مثلا کاش این دیالوگ را بازیگر در کلوزآپ میگفت، کاش این را هم مینوشتم.
* اما شاید همه کارگردانها از این ماجرا استقبال نکنند.
- بله، شما ممکن است با این روش به ذهن و روح کارگردان فشار بیاورید، اما اگر کارگردانی درباره استفاده از این روش مقاومت میکند به دلیل بیدانشی او و پائین بودن سطح سینمای ایران است. کارگردانها و فیلمنامهنویسهای این سینما کمتر کتاب درباره فیلمنامهنویسی استاندارد خواندهاند و ایدههای این آثار را دریافت نکردهاند. اگر این سیستم دریافت شود بهتر میشود کارکرد.
* چرا کارگردان دیگری را برای فیلمنامههایتان انتخاب نمیکنید؟
- من سه بار تا مرز تولید فیلم با کمال تبریزی پیش رفتم، اما پروژه در بخش تولید و تهیهکنندگی به دلیل صادر نشدن پروانه ساخت متوقف شد. نسخهای سینمایی و کاملا متفاوت از مجموعه "شهریار" درباره این شاعر نوشتم، افرادی که فیلمنامه را خواندند استقبال کردند اما در نهایت، تلویزیون کاری را که خود پیشنهاد داده بود، تولید نکرد.
در فاصله سالهای 83 و 84 دو فیلمنامه دیگر برای کمال تبریزی آماده کردم، اما آنها هم تولید نشدند، با توجه به پائین بودن سطح سینمای ایران، یکی از معضلهای من این است که به تهیهکننده توضیح بدهم ویژگیهای یک فیلمنامه استاندارد چیست.
* بعضی اعتقاد دارند آقای موتمن به دلیل پرکاری در تلویزیون از مسیر "هفت پرده" و "شبهای روشن" فاصله گرفته و این باعث شده تواناییهایش کمرنگ شود، این موضوع نگرانتان نمیکرد که فیلمنامه "صداها" آن طور که شما میخواهید اجرا نشود؟
- به این موضوع فکر میکردم اما به راه حل مسئله هم فکر میکردم، مهمترین لایه مانع بین اثر خوب هنری و مردم آدمهایی مانند سهیل هستند. گاهی شرایط زندگی آدمها تغییر میکند و هزینههای زندگیشان بالا میرود و مجبور میشوند کارهایی را انجام دهند که آنها را از مسیر زندگیشان دور میکند.
* ایده تیتراژ متعلق به شما است؟
- در فیلمنامه صداهای درگیری، صدای بریده بریده شخصیتها روی زمینه سیاه شنیده میشد و بعد از ساکت شدن صداها سهیل تیتراژ را میخواند. من در "هفت پرده" جای موسیقی در فیلمنامه را هم در نظر گرفته بودم، زمانی که فیلمنامه را مینوشتم نوار قوالی را به موتمن دادم و گفتم این هم موسیقی فیلم!
در "شبهای روشن" ایده مشخصی داشتیم که از موسیقی رمانتیک استفاده کنیم و یک قطعه از آهنگساز هلندی انتخاب کردیم و نظر من و موتمن استفاده از این قطعه بود که آهنگساز موسیقی را با الهام از آن ساخت، البته تیتراژ "صداها" در فیلمنامه با تیتراژ فیلم تفاوت دارد.
* آقای موتمن کاملا به فیلمنامه وفادار بود یا تغییرهایی در آن داد؟
- نه من یک بار فیلمنامه را مینویسم و بعد موتمن آن را میخواند و درباره ایدههایمان صحبت میکنیم و من نسخه دوم را مینویسم، قرار بود نقش رضا کیانیان را مهدی احمدی بازی کند، نقش را برای احمدی و با توجه به ویژگیهای بازیگری او نوشته بودم، زمانی که کیانیان انتخاب شد، با او صحبت کردم ایدههایش را درباره نقش شنیدم و بعد دوباره بخشهای مربوط به این شخصیت را با توجه به ویژگیهای بازی کیانیان نوشتم.
* به فیلم بعدی فکر کردهاید؟
- دو فیلمنامه آماده ساخت دارم، "نازنین" که برداشتی از داستانی به همین نام از داستایفسکی است، این فیلمنامه را سال 84 نوشتهام. فیلمنامه "ناتمام" را سال 83 نوشتهام، تلاش میکنم برای این فیلمنامهها تهیهکننده پیدا کنم.
* امسال اولین فیلم تلویزیونیتان را ساختید، به کارگردانی سینما هم فکر میکنید؟
- "داستان دوست" برایم آزمون کارگردانی بود، سعی میکنم از تجربههایی که در ساخت این فیلم تلویزیونی به دست آوردم در کارگردانی فیلم بلندم استفاده کنم. "داستان دوست" را با توجه به علایقم ساختم و اجازه ندادم شرایط فیلمسازی در تلویزیون به من تحمیل شود، ممکن است نمایش داده نشود اما مهم این است که من به کاری که انجام دادم اعتقاد دارم.
- - - - - - - - -- - -
گفتگو: بیتا موسوی، محدثه واعظیپور
نظر شما