هاليوود با ستارگاني به رويين تني آشيل :آيا كس ديگري براي مبارزه برجاي مانده است ؟

تصوير براد پيت درآن هيبت شكست ناپذير ياد آور اسطوره اي است كه بي ترديد رويين تني اش را وام دار آشيل  افسانه هاست  وحريفي را ياراي مبارزه با وي نيست. آنچه كه درفيلم " تروا" ساخته " ولفگانگ پيترسون" برپرده سينما نقش مي بندد روياي صنعت فيلمسازي غرب  است كه تحقق يافته است .
تصوير مبارز  بي رقيب در پنداره مخاطب نقش مي بندد ومدتهاي مديد برجاي مي ماند. بي ترديد صنعت فيلمسازي كه با تكيه برستارگان موطلايي و به ظاهررويين تن به مبارزه طلبي درعرصه توليد و توزيع فيلم روي آورده  ازاقبال بيشتري درزمينه سلطه بربازار فيلم خارجي برخورداراست .
خبرگزاري " مهر" درادامه مبحث امپرياليسم فرهنگي هاليوود وسلطه بربازارفيلم جهاني به بررسي عوامل موفقيت صنعت فيلمسازي غرب مي پردازد :
ساختارصنعت فيلمسازي وابسته به سه عامل توليد ، توزيع ونمايش است.عامل توليد فيلم وابسته به ظرفيتهاي بالقوه توزيع است كه درآن سرمايه گذاران مالي به توليد يك فيلم كمك نمي كنند مگراينكه ظرفيتهاي خوبي را براي توزيع گسترده آن اثرمشاهده كنند وبه مدد آن بتوانند سرمايه هزينه شده را بازگردانند.
عامل نمايش وابسته به توليد ويا توزيع نيست اما به توزيع كمك مي كند. فيلمي كه درسالنهاي نمايش اكران نشده ودرشبكه ويدئويي راه نيافته  ازتوزيع گسترده برخوردارنيست وازهمين رونمي تواند سرمايه توليد را بازگرداند.
ازآنجايي كه عوامل توزيع ونمايش ذاتا مالي هستند ، دليل اصلي موفقيت صنعت فيلمسازي غرب به ويژه آمريكا را در بازارجهاني فيلم  تشكيل مي دهند. همچنين قيمتهاي بازارملي براي محصولات فرهنگي آمريكا ازجمله عواملي هستند كه موجبات گسترش سلطه آمريكا را درصنعت فيلمسازي جهاني فراهم كرده اند.
صنعت فيلمسازي آمريكا درجلسه سال 1988 ازسوي صنعت فيلمسازي فرانسه وكانادا كه تمايل داشتند توزيع فيلمهاي خارجي را درآمريكا دردست گيرند ، متهم به زيرپاگذاشتن توافقنامه كلي تعرفه ها وتجارت شد.اين كشورعلاوه براين به فروش محصولات فرهنگي خارجي به قيمت پايين ترازبهاي داخلي  نيز متهم شد.
مقامات رسمي آمريكا كه دراين مذاكرات حضورداشتند اعلام كردند  ازسيستم توليد وتوزيعي درزمينه فيلمهاي سينمايي  برخوردارند كه بسيارپيچيده وگرانقيمت است. ازاين روطبيعي است كه قيمتهاي خارجي آنها براي صادرات اقلام فرهنگي همچون  برنامه هاي تلوزيوني وفيلم كمترازبازارداخلي آمريكا باشد.
دركنار بهاي بازار، عوامل ديگري نيزوجود دارند كه به توزيع گسترده فيلمهايي كه توسط آمريكا توزيع مي شوند، كمك مي كنند. يكي ازاين عوامل سيستم ستاره اي هاليوود است كه دربازاريابي فيلمها به منزله شاه كليد عمل مي كند.
ازآنجايي كه ستاره هاي فيلمهاي آمريكايي درداخل وخارج كشورازشهرت بسياري  برخوردارند ، يك ستاره مي تواند فروش فيلمهاي نازل را درخارج ازكشورنيزتضمين كند واين براي يك كشورخارجي بسياردشواراست كه با هنرپيشگان ناشناخته اش به رقابت با فيلمي كه ازقدرت ستاره اي " تام كروز" و" مل گيبسون" بهره مند است ، بشتابد.
دراين ميان تبليغاتي كه براي اكران فيلمهاي آمريكايي درخارج ازكشورصورت مي گيرد ازسهم بسزايي درفروش اين آثاربرخورداراست.
شركت هاي توزيع كننده اقدام به توزيع كالاهايي مي كنند كه عنوان ويا تصويرفيلم هاي توليدي  را يدك مي كشند.
محصولات توليدي والت ديسني اعم ازعروسك ، لباس وموسيقي كه درجهت تبليغ آثارانيميشن روانه بازارمي شوند ، گواهي براين ادعا هستند.
ازسوي ديگرظرفيت بازارفروش داخلي آمريكا سهم بسزايي درافزايش فروش فيلمهاي اين كشوردارد وعلاوه براين توزيع فيلمهاي خارجي را دراين كشورتحت كنترل قرارمي دهد.
ازآنجايي كه تعداد مخاطبان فيلمهاي آمريكايي درداخل اين سرزمين بسياراست وصنعت فيلمسازي داخلي نيزازقدرت لازم برخورداراست ، نيازي نيست كه مخاطبان داخلي به واردات وجوه گوناگون سرگرمي سازازجمله فيلم وبرنامه هاي تلويزيوني  وابسته شوند ومي توانند بازارخودشان را به صورت انحصاري درخدمت گيرند.
ظرفيت بازارآمريكا به ايجاد يك پل ارتباطي ميان آمريكا وكانادا كمك شايان توجهي كرده است . اين دوكشورمي توانند ازاين طريق درزمينه بدست آوردن حقوق نمايش فيلمهاي خارجي تشريك مساعي كنند.
ازآنجاييكه اين دوبازارتحت عنوان " صنعت فيلمسازي شمال آمريكا" به فعاليت مي پردازند هردوكنترل حقوق توزيع فيلم را دراختياردارند با وجود اين دولت كانادا درصدد بود كه بازارتوزيع فيلم كانادا را ازآمريكا جداكند ودرسال 1987 لايحه توليد ملي فيلم وويدئو به پارلمان كانادا ارائه شد.
 با توجه به اينكه توزيع كننده هاي آمريكايي ازتجربه ودانش بيشتري درزمينه بازارداخلي شان برخورداربودند توانستند كانادا را تحت فشاربگذارند تا اين لايحه را ازميان بردارد اينگونه بود كه آمريكا توانست كنترل حقوق توزيع فيلم درشمال آمريكارا ازكانادايي ها بگيرد.
منتقدان اين حركت ازعملكرد آمريكا به عنوان نمونه اي ديگرازرزم آرايي آمريكا درعرصه صنعت فيلمسازي جهان ياد كردند.
آنها اعتقاد داشتند دليل حذف  فرهنگ ازتوافقنامه تجارت آزادي كه درسال 1988 بين آمريكا وكانادا امضا شد ، نتيجه احساس بدي بوده كه دولت كانادا نسبت به رويكرد آمريكا درزمينه نمايش فيلمهاي خارجي دركشورداشته است.
عامل ظرفيت بازاردرارتباط مستقيم با عوامل تعصبات مربوط به زبان انگليسي وسليقه مخاطب است.
مخاطبان فيلم درآمريكا برخلاف مخاطبان فيلم درفرانسه ومكزيك تمايلي به مشاهده فيلمهاي خارجي كه به زبان انگليسي دوبله شده اند ، ندارند.
ازسوي ديگرآنها ازفيلمها وبرنامه هاي تلوزيوني كه عوامل آن انگليسي را با لهجه صحبت مي كنند، استقبال نمي كنند.
ازآنجاييكه انگليسي دومين زبان غالب دراكثركشورهاي جهان است ، كشورهاي خارجي تمايل بسياري به واردات فيلمهايي دارند كه به زبان انگليسي ساخته شده اند.
چنين رويكردي تاثيربسزايي درصادرات فيلم هاي هاليوودي دارد . همچنين زمينه ساز فيلم هاي توليد شده  انگلستان واستراليا در بازارهاي جهاني مي شود . حضوري كه چندان چشمگير نيست.
دربحث آتي تاثيرات نفوذ فرهنگ توليد فيلم هاي غرب زده رادر سينماي كشورهاي در حال توسعه را بررسي مي كنيم ونگاهي به فرايند خنثي سازي اين كشورها از سوي هاليوود داريم.