"پرده آخر" با دیگر نقشهای خردمند در سینما تفاوت دارد، نقشی پیچیده که زوال اشرافیت را به نمایش میگذاشت. بانویی قجری که میکوشید با خدعه میراث آبا و اجدادی را حفظ کند. اما خردمند در نقشهای بعدی تصویرگر سیمایی مادرانه بود و هرگز نقشی با رگههای منفی مانند "پرده آخر" بازی نکرد.
تقدیر از مرحوم نیکو خردمند در سیزدهمین جشن خانه سینما
سیمای مادرانه او با "خانه خلوت" به کارگردانی مهدی صباغزاده شکل گرفت، این تصویر دوستداشتنی از زن و مادر ایرانی بود که سالها همراه خردمند آمد و کارنامه او را شکل داد و این بازیگر را به فهرست زنان بازیگری اضافه کرد که تصویر مادر ایرانی را در سینما و تلویزیون جان دادند.
تجربه طولانی در گویندگی این امکان را به خردمند میداد تا با کمک گرفتن از صدا و لحن به نقش بعد بدهد و حس و حال زنانه و مادرانه را در نقشهایش زنده کند. او که اواخر دهه 60 به سینما آمده بود در دهههای 70 و 80 به بازیگری پرکار تبدیل شد. بازیگری که اغلب نقش زنان سنتی و مهربان را بازی میکرد که سرمنشا خیر و برکت در زندگی خانوادهشان هستند.
او در سالهای حضورش در سینما فرصت همکاری با کارگردانهای شاخص سینمای ایران را به دست آورد و گرچه در اغلب این آثار در نقشهایی کوتاه مقابل دوربین رفت، اما حضوری دلنشین و صدایی گرم و تاثیرگذار داشت. در میانههای دهه 80 خردمند به دلیل بیماری کمتر مقابل دوربین رفت.
اما همین سالها بخت همکاری با ناصر تقوایی در "کاغذ بیخط"، سامان مقدم در "کافه ستاره" و بهمن فرمانآرا در "خاکآشنا" را پیدا کرد، نقشها کوتاه اما خاطرهانگیز بودند و تواناییهای او را در روزهای بیماری و کهولت نشان میدادند. او با بازیهای سینماییاش جایگاه حرفهای خود را به عنوان بازیگر تثبیت کرد و با بازی در مجموعههای پربیننده "دزدان مادربزرگ"، "کت جادویی" و "آوای فاخته" برای مردم شناخته شد.
خردمند خوشاقبال بود که پس از سالها فعالیت پشت دوربین و استفاده از قابلیتهای صدای جادویی و تکرارنشدنیاش به دنیای سینما آمد و نقشهایی ماندگار در "پرده آخر"، "خانه خلوت"، "صبحانهای برای دو نفر"، "غزال"، "کاغذ بیخط" و "کافه ستاره" بازی کرد، نقشهایی که از حافظه تاریخ سینمای ایران پاک نمیشود.
نظر شما