۸ مرداد ۱۳۸۳، ۱۵:۴۱

جستاري از دكتر سيد حسين نصر درباره مفهوم جهاد در انديشه اسلامي:

اهميت معنوي جهاد؛ جهاد فرايندي فراتر از جنگ

اهميت معنوي جهاد؛ جهاد فرايندي فراتر از جنگ

خبرگزاري " مهر" - گروه دين و انديشه: دكتر" سيد حسين نصر" استاد مطالعات اسلامي دانشگاه جورج واشنگتن در اين جستار كه به زبان انگليسي نگاشته شده است تعريف جامعي از واژه جهاد ارائه داده و جهاد را فرآيندي فراتر از جنگ با دشمنان اسلام معرفي مي كند. او از ترجمه نادرستي كه از اين واژه در غرب رواج پيدا كرده به مثابه ناديده انگاشتن اهميت معنوي جهاد ياد مي كند.

واژه عربي جهاد، در زبانهاي اروپايي به جنگ مقدس تعبير مي شود، اين واژه از ريشه جهد گرفته شده كه معناي اوليه آن تلاش يا كوشش كردن است. ترجمه جهاد  به جنگ مقدس و تركيب آن با عقيده نادرست از اسلام كه در غرب رواج پيدا كرده ، از اسلام به عنوان دين شمشير ياد مي كند. اين امر باعث شده تا اهميت معنوي و دلالت ضمني آن ناديده انگاشته شود

 واژه عربي جهاد، در زبانهاي اروپايي به جنگ مقدس تعبير مي شود، اين واژه از ريشه جهد گرفته شده كه معناي اوليه آن تلاش يا كوشش كردن است. ترجمه جهاد  به جنگ مقدس و تركيب آن با عقيده نادرست از اسلام كه در غرب رواج پيدا كرده ، از اسلام به عنوان دين شمشير ياد مي كند. اين امر باعث شده تا اهميت معنوي و دلالت ضمني آن ناديده انگاشته شود. آنچه كه در طول قرن گذشته و به ويژه در طي چند سال گذشته درعرصه تاريخ حضور داشته حاكي ازاين است كه جنبشهاي موجود در جهان اسلام  با يكديگر در ستيز نبوده و يا به يكديگر تحميل نمي شدند.  استفاده از واژه جهاد يا يكي از واژه هاي مشتق از جهاد به شناخته شدن معناي كامل آن برمبناي حديث كه در اين مقاله دغدغه اصلي ما بوده كمك مي كند.


با وجود تحريفات اخير و حتي دگرگون سازي معناي جهاد، براي مسلمانان دشوارتر شده تا اين واژه معنوي و ديني را به عنوان مفهومي به كاربرند كه در گذشته آن را به كار مي گرفتند. براي درك اهميت معنوي جهاد و كاربرد وسيع آن در تمام ابعاد زندگي انسان طبق تعاليم اسلام، لازم است به خاطر بسپاريم كه پايه اسلام براساس ايده برقراري آرامش در فرد و جامعه اي است كه او درآن براي تحقق اهداف زندگي خود تلاش مي كند. اين آرامش كه بازتاب دنيوي عدل الهي و شرط لازم صلح در قلمرو انسان ها بوده ، بنياني است كه روح بر مبناي آن به طرف آرامش حركت مي كند.

اگر اخلاق مسيحي هدف زندگي معنوي را به مثابه  پرواز عمودي در جهت كمال مي بيند، اسلام آن را در برقراري آرامش باطني و بيروني به عنوان مبناي ضروري براي عروج مي داند

اگر اخلاق مسيحي هدف زندگي معنوي را به مثابه  پرواز عمودي در جهت كمال مي بيند، اسلام آن را در برقراري آرامش باطني و بيروني به عنوان مبناي ضروري براي عروج مي داند. ثبات جامعه اسلامي در طي قرن ها، تغييرناپذيري هنجارهاي اسلامي كه در شرع وجود دارد ، و خصوصيت بي انتهاي سنت تمدن اسلامي - كه اين امر نتيجه الگو اوليه و تغيير ناپذيراست-  همگي بازتابي از آرامش ايده آل و تحقق امري بوده كه در تعاليم شرع  و همچنين آثار هنرهاي اسلامي مشهود است. اين آرامش از نام اسلام جدايي ناپذير بوده چرا كه اسلام به سلام و صلح تعبير مي شود. اگر چه حفظ آرامش در اين دنيا به معناي ايستايي، سكون  يا بي حركتي نيست زيرا بديهي است كه زندگي به معناي حركت است، اما علي رغم احتمال دنياي متغير، تاثيرات دامنه دار زمان و دگرگوني وجود دنيوي، در آرامش ماندن نيازمند تلاشي مداوم است.

آرامش به معناي جهاد كردن ، در تمام عرصه هاي زندگي وجود دارد. ذات انسان فراموشكاري است و استيلاي روح فناناپذير ما توسط روح فناپذير يا احساسات، فرآيند زندگي فردي و زندگي جمعي تلويحاً بيان مي دارد كه خطر هميشه حاضر از دست دادن آرامش و مواجه شدن با حالت عدم تعادل همواره وجود دارد و اگر اين وضعيت ادامه يابد منجر به از هم پاشيدگي در سطح فردي و هرج و مرج در مقياس زندگي جمعي مي شود.



جهاد امري است كه مسلمانان بايد در تمام لحظات زندگي آن را انجام دهند. جهاد، جنگي است دروني و بيروني با عواملي كه اگر با آنها مبارزه نكنيم ، آرامش را از بين مي برد

براي پرهيز از چنين وضعيت فجيعي و تحقق كمال انسان كه خود تحقق وحدت يا اتحاد كامل است، مسلمانان هم به صورت فردي و هم به صورت اعضاي جامعه اسلامي بايد جهاد كنند. جهاد امري است كه مسلمانان بايد در تمام لحظات زندگي آن را انجام دهند. جهاد، جنگي است دروني و بيروني با عواملي كه اگر با آنها مبارزه نكنيم، آرامش را از بين مي برد. بايد به خاطر داشت كه اين آرامش شرط لازم زندگي معنوي فرد و جامعه است. اين امر به ويژه زماني نمود پيدا مي كند كه جمعي قانون الهي را مبناي كار خود قرار داده باشد.

انسان هم موجودي جسماني و هم معنوي است و در عين حال عضو جامعه اي است كه در آن، بعد وجود او كامل شده و نيازهايش تامين مي شود. او هم داراي عقل بوده كه جوهر آن يك خصوصيت الهي به شمار مي رود و هم داراي احساس بوده كه مي تواند مانع قوه تعقل وي باشد و يا او را در كشف مبداء خود كنجكاو كند. در انسان عشق و نفرت، بخشش و طمع كاري، همدردي و پرخاشگري وجود دارد. به علاوه ، در هر ديني چندين خصوصيت خوب انساني وجود دارد و در هر رابطه عاطفي قوانين اخلاقي و تعهداتي و جود دارد. در نتيجه، به كار گرفتن جهاد در جايي كه تكثر و تحول وجود انسان در دنياي خارجي باعث به وجود آمدن چند شاخه گي در زمينه هاي فعاليت هاي سياسي و اقتصادي در زندگي اجتماعي مي شود، امري ضروري است.

از لحاظ ظاهري، جهاد به معني دفاع از دارالاسلام است كه به دفاع از جهان اسلام در برابر تهاجم و دخالت نيروهاي غير مسلمان اطلاق مي شود. جنگ هاي اوليه تاريخ اسلام كه در برابرتهديد جامعه مسلمان انجام مي شد، به جهاد معروف شدند.اما در بازگشت از يكي از همين جنگ هاي اوليه كه به دليل برقراري جامعه تازه تاسيس شده اسلامي اهميت به سزايي داشت، حضرت محمد(ص) به همراهان خود گفتند كه آنها از جهاد اصغر به جهاد اكبر مي روند

از لحاظ ظاهري، جهاد به معني دفاع از دارالاسلام است كه به  دفاع از جهان اسلام در برابر تهاجم و دخالت نيروهاي غير مسلمان اطلاق مي شود. جنگ هاي اوليه تاريخ اسلام كه در برابرتهديد جامعه مسلمان انجام مي شد، به جهاد معروف شدند. درمعناي ظاهري، جهاد را به جنگ هاي مقدس تعبير كرده اند، اما در بازگشت از يكي از همين جنگ هاي اوليه كه به دليل برقراري جامعه تازه تاسيس شده اسلامي اهميت به سزايي داشت، حضرت محمد(ص) به همراهان خود گفتند كه آنها از جهاد اصغر به جهاد اكبر مي روند. جهاد اكبر، نبرد دروني عليه نيروهايي است كه مانع زندگي انسان برطبق قوانين خداوند مي شود.  زندگي بر اساس دستورات خداوند از وظايف اصلي انسان است. در تمام تاريخ اسلام، جهاد اصغر زماني در دنياي اسلام به وقوع پيوسته است كه تمام يا بخشي از آن توسط نيروهاي داخلي يا خارجي تهديد شده است. فراخواندن جامعه اسلامي به جهاد درست از زماني به صورت مداوم صورت گرفت كه در قرن 19 با ظهور استعمار، وجود دنياي اسلام مورد تهديد واقع شد.

بايد به خاطر سپرد زماني كه ايده جهاد در برخي از بخش هاي جهان اسلام مطرح شد، به چشم يك فرمان ديني به آن نمي نگريستند بلكه آن را تلاش جامعه اي مي دانستند كه دغدغه اصلي اش حفظ جامعه در برابر تسلط  نيروهاي نظامي و اقتصادي و انديشه هاي بيگانه است. اگر چه اين امر بدين معنا نيست كه در برخي موارد بويژه در زمان اخير، احساسات و عقايد مذهبي براي شرعي كردن يك مبارزه مورد استفاده نادرست قرار نگرفته است، اما به طور خلاصه، دنياي اسلام در اين سوء استفاده به صورت انحصاري عمل نمي كند . در اين ميان مي توان به تاريخ تمدن هاي ديگر اشاره كرده كه دربرگيرنده تظاهرات هاي غير مذهبي در غرب است.

 ماهيت وجودي انسان به نحوي است كه وقتي دين اهميت خود را در جامعه بشري از دست مي دهد، انسان ها براي موضوعات كم اهميت اقدام به جنگ و قتل يكديگر مي كنند

علاوه بر اين ، ماهيت وجودي انسان به نحوي است كه وقتي دين اهميت خود را در جامعه بشري از دست مي دهد، انسان ها براي موضوعات كم اهميت اقدام به جنگ و قتل يكديگر مي كنند. ايده جنگ با هدف نابودي و عمل براندازي تمام افراد غير نظامي ، دور از انسانيت بوده و تنها ملتي كه مورد تهديد قرار گرفته اند جهاد را با ديدي مثبت نگاه مي كنند. در سطح ظاهري تر، جهاد اصغر شامل سلطه اجتماعي- افتصادي نيز مي شود. اين امر بدين معني است كه عدالت در محيط زندگي انسان ، از خود وي آغاز مي شود. دفاع از حقوق و اعتبار يك فرد، دفاع از عزت فرد و خانواده او نيز جهاد و وظيفه ديني به شمار مي رود. از اين رو، تقويت تعهدات اجتماعي از خانواده و امت اسلامي از سفارشات شرع محسوب مي شود.

 براي به وجود آوردن عدالت اجتماعي بر حسب تعاليم قرآن بايد آرامش را در جوامع بشري دوباره برقرار كرد و اين امر مستلزم جهاد كردن است

براي به وجود آوردن عدالت اجتماعي برحسب تعاليم قرآن ، البته نه آن معنايي كه دنياپرستان مدرن ازعدالت اجتماعي ارائه مي دهند، بايد آرامش را در جوامع بشري دوباره برقرار كرد و اين امر مستلزم جهاد كردن است. همانطور كه اقدامات سودمند اقتصادي باعث آسايش رفاهي مي شود، بايد به خاطر داشت كه داشتن امكانات رفاهي و مادي به معناي تكميل آرامش نيست و نبايد اين اشاره قرآن را در اين آيه ناديده گرفت. خداوند در قرآن مي فرمايد:  " جهان آخرت براي شما بهتر از اين دنيا است ".

 از نقطه نظر معنوي، تمام اركان اصلي اسلام را مي توان به جهاد ربط داد

فراموش كردن رابطه بين دو دنيا در ايجاد ناآرامي و به وجودآمدن جهادي معكوس تاثير دارد. تمام اشكال ظاهري جهاد ناقص بوده واگر اشكال ظاهري جهاد، با جهاد اكبر كه جهاد نفساني و معنوي است تركيب نشود، باعث تقويت بعد دنيوي انسان مي شود. انسان بايد به طور پيوسته جهاد اكبر را در پيش گيرد تا اصالت انسان در مقابل تنش هايي از اين قبيل كه ما به ظاهر چه هستيم ، ما در حقيقت چه هستيم و نياز متعالي ما در اين سفر دنيوي چيست تا به آن چيزي تبديل شويم كه هستيم، حفظ شود. از نقطه نظر معنوي، تمام اركان اصلي اسلام را  مي توان به جهاد ربط داد.

 مسلمان بودن نه تنها به اداي جمله شهادتين و گفتن حقيقت درباره اسلام است،  بلكه مسلمان بايد در جهاد معنوي كوشش كند. اولين شهادت اصلي اسلام گفتن جمله " لا اله الا الله " است كه وقتي به عربي نوشته مي شود شبيه شمشيري است كه هر چيز ديگر را به جز حقيقت الهي از بين مي برد. تمام مورد مثبتي كه در اين جمله وجود دارد بازگشت به حقانيت است. شهادت دوم  به انسان و وحي از طرف حقانيت متعالي مربوط مي شود. متوسل شدن به شهادتين در قالب زباني معنوي كه اين دو را كاربردي مي نمايد، همان به كار بستن جهاد معنوي و آگاهي در رابطه با اين امر است كه ما كه هستيم، از كجا آمده ايم و به كجا مي رويم.

نمازهاي يوميه كه از فرامين اصلي اسلام هستند يك جهاد پايان ناپذير تلقي مي شوند كه بر وجود انسان در ضرباهنگي پيوسته با ضرباهنگي كل هستي تاكيد مي كند. اقامه نماز با دقت و تمركز نيازمند جد و جهد و نبرد بي پايان عيله اهمال، اسراف و كاهلي است. نماز شكلي از جهاد معنوي محسوب مي شود

نمازهاي يوميه كه از فرامين اصلي اسلام هستند يك جهاد پايان ناپذير تلقي مي شوند كه بر وجود انسان در ضرباهنگي پيوسته با ضرباهنگي كل هستي تاكيد مي كند. اقامه نماز با دقت و تمركز نيازمند جد و جهد و نبرد بي پايان عيله اهمال، اسراف و كاهلي است. نماز شكلي از جهاد معنوي محسوب مي شود. علاوه بر اين ، روزه در ماه مبارك رمضان لباس طهارت معنوي بر تن فرد مي كند و او را از هواي نفس و وسوسه هاي دنيوي دور مي سازد. اين امر نيازمند رياضت و نظم باطني است كه دست يافتني نيست مگر با انجام جهاد اكبر. حج و رفتن به مركز جهان اسلام  درمكه بدون تمهيدات طولاني، تلاش، رنج و تحمل سختي ميسر نيست. به حج رفتن نيازمند جد و جهدي فراوان است . به همين دليل پيامبر فرموده است، "حج از تمام جهاد ها برتر است".  به سان شواليه اي كه به جستجوي جام مقدس مي رود ، زائرخانه خدا بايد در يك جهاد معنوي شركت جويد كه درپايان آن تمامي ايثارها و دشواريها  دربرابرعظمت موجود رنگ مي بازنند. سرانجام پرداخت زكات يا ماليات ديني هم به نوعي جهاد است؛ زكات نه تنها به معني جنگ انسان عليه طمعكاري و طمع نفس خود است، بلكه پرداخت زكات و خمس در اشكال بسياري باعث برقراري عدالت اقتصادي در جامه بشري مي شود.

اگرچه جهاد جزء اركان اسلام نيست، اما تا اندازه اي درديگر اركان اسلام وجود دارد. از نقطه نظر معنوي، حقيقت تمام اركان را مي توان در پرتو جهاد معنوي ديد

اگرچه جهاد جزء اركان اسلام نيست، اما تا اندازه اي در ديگر اركان اسلام وجود دارد. از نقطه نظر معنوي، حقيقت تمام اركان را مي توان در پرتو جهاد معنوي ديد. از ديدگاه اسلامي، جهاد معنوي  براي زندگي انسان ضروري است و نه تنها در تقابل با عبادت و آرامش قرار نمي گيرد ، بلكه مكمل عبادت وآرامشي محسوب مي شود كه نتيجه عبادت خداوند يكتا است.

در زندگي معنوي از كمال هم  مي توان به عنوان جهادي باطني ياد كرد. جدا شدن از ناپاكي هاي دنيا به منظورغنودن در پاكي حضور خداوند،  نيازمند جهادي سخت است. چرا كه روح ما تمايل دارد ريشه هاي خود را به شدت در دنياي فاني فرو برد. براي غلبه بر رخوت، انفعال و بي تفاوتي روح، خصوصياتي كه ماهيت دوم انسان را در نتيجه اهمال تشكيل مي دهد، جهادي پايا و دائم لازم است. براي دور كردن نفس از كارهاي  بي فايده دنيوي و باز گرداندن آرامش الهي و زيبايي كه روح در زمينه هاي ديگر به دنبال آن است، بازهم جهاد معنوي  توصيه مي شود. سرانجام، براي درك اين كه تنها خداوند مطلق است و تنها نفس مي تواند "من" باشد بايد جهاد برتر انجام داد. اين جهاد روح را از خواب غفلت بيدار كرده و آن را قادر مي كند اصول برتر دانش را كشف كند. كشف اصول برتر دانش را توسط روح مي توان از دلايل خلق آن دانست.

جهاد معنوي مي تواند به مثابه كليدي براي درك تمام فرآيند هاي معنوي و طريقتي براي درك خداوند باشد كه اين امر در تمامي پيام هاي اسلامي وجود دارد

جهاد معنوي  مي تواند به مثابه كليدي براي درك تمام فرآيند هاي معنوي و طريقتي براي درك خداوند باشد كه اين امر در تمامي پيام هاي اسلامي وجود دارد. طريقت اسلامي در جهت كمال را مي توان در پرتو نماد جهاد اكبر تفسير كرد. جهاد اكبر طريقتي است كه پيامبر اسلام كه اين طريقت را در دنيا به وجود آورد به آن رجوع كرد. همانطور كه هر لحظه زندگي بدون توجه به خواسته ما و طبق اراده خداوند به پيش مي رود، ما بايد در تمام لحظات زندگي خود جهاد كنيم تا نه تنها آرامش در تمام دنيا براي مسلمانان برقرار شود، بلكه واقعيت الهي را كه منبع حس آگاهي ما است نشان دهيم.

براي انسان هاي پارسا، هر " دم " ، ياد آور اين است كه بايد جهاد معنوي  را ادامه دهند تا از روياهاي خود بيدار شده و ضرباهنگ قلبشان نامهاي مقدس خداوند را منعكس كند. خداوندي كه تمام چيزها از اوست و همه به سوي او بازمي گردند. پيامبر اكرم (ص) فرموده اند :  " انسان خواب است و زماني كه مي ميرد بيدار مي شود" . انسان پارسا، به واسطه جهاد معنوي  در اين دنيا مي ميرد تا تمام روياها و غفلت هاي خود را از بين ببرد، حقيقتي كه منشاء تمام حقايق است را بيدار كند، زيبايي را مشاهده كند كه تمام زيبايي دنيوي در مقابل آن رنگ مي بازد، آرامشي را بدست آورد كه تمام انسان ها در جستجوي آن هستند، اما تنها از طريق جهاد معنوي  مي توان به آن رسيد.

منبع : پايگاه اينترنتي مجله الصراط ، سال نهم ، شماره اول.

کد خبر 99038

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha