خيابانهاي منتهي به ميدان امام خميني - به فاصله هر يك متر صداهايي به آرامي در گوشت زمزمه مي كند سي دي ، شو ، نوار فيلم ، به بهانه خريد مي ايستم و سر صحبت را با يكي از آنها كه به نظر مي رسد بيشتر از 18 سال نداشته باشد باز مي كنم. در ابتدا ترديد براي پاسخ دادن را در نگاه او مي بينم شايد مي ترسد و شايد ديگر به كسي اعتماد ندارد .
بسياري از ما در طول روز در گذر از خيابانهاي تهران بزرگ كودكان و نوجواناني را مي بينيم كه براي گذران زندگي خود در كنار خيابان و سر چهار راه ها و در معابر عمومي به مشاغلي روي آورده اند كه در ديدگاه اجتماعي مشاغل كاذب گفته مي شود، شايد وقتي براي اولين بار با چنين صحنه هايي روبرو شويم برايمان آزادهنده و درد ناك باشد اما به مرور زمان اين واقعيت تلخي كه طي سالهاي گذشته در جامعه پديد آمده و گسترش يافته است ، گويي يكي از ضروريات زندگي شهر نشيني مي شود .
از پشت نگاه تلخ آن نوجوان گل فروش كه چهره اي خسته تر از سن خود را دارد حقيقت زندگي او مشخص نيست . اكثر كودكاني كه امروزه در خيابان ها به گل فروشي ، سيگار فروشي و پاك كردن شيشه هاي اتومبيل و فعاليت هاي مشابه مشغول هستند ولگرد و متكدي نيستند ، بلكه اغلب آنها نان آوران خانه خود هستند كه مجبور شده اند نيمكت مدرسه را رها كنند ودر پي كسب لقمه اي نان راهي خيابانها شوند .
امروزه روند نزولي شرايط اقتصادي ، گسترش تورم ، عدم برنامه ريزي هاي بلند مدت از سوي مسوولان ذي ربط ، رشد جمعيت ، بي توجهي به قشر جوان جامعه و عدم وجود حمايت هاي دولتي و اجتماعي همه و همه دست به دست هم داده و باعث پديد آمدن مشاغل كاذب دركلان شهرها به خصوص تهران شده است . از سوي ديگر نبود كار و سرمايه باعث شده تا قشر عظيمي از جوانان به دليل بيكاري به مشاغل كاذب روي آورند.
مسوولان كوتاهي مي كنند
اسمش محمد است و فقط 15 بهار را پشت سر گذاشته ، مردد نگاهم مي كند و مي گويد : يك پدر مريض دارم كه قادر به تامين مخارج زندگي مان نيست و من مجبورم از صبح تا شب براي بدست آوردن مقدار پولي كه حداقل بتوانم با آن از پس هزينه هاي زندگي برآيم در خيابان كار مي كنم .
وقتي از او درباره ميزان درآمدش سئوال مي كنم مي گويد : اگر شانس داشته باشم روزي 10 هزار تومان ، بعضي از روزها هم مي شود كه حتي يك سي دي هم نمي فروشم .
وي مي گويد : اين كار براي خودش سختي هايي دارد ، همين چند روز پيش ماموران ريختند و خيلي از سي دي فروشها را كه در گوشه و كنار اين خيابان كار مي كردند جمع كردند ، اما من زرنگي كردم و توانستم از دستشان در بروم.
محمد مي افزايد :هميشه يك ترس و دلهره با من است اما وقتي فكر مي كنم كه غير از خودم چشم 5 نفر ديگر به دست من است مجبورم كه همه ترس و دلهره را به جان بخرم و به كار ادامه دهم ، از طرف ديگر آدمي كه نه درس خوانده و نه پارتي درست و حسابي دارد غير از اين كار كجا مي تواند شغل مناسبي را يپدا كند .
وي با انتقاد از عملكرد مسوولان در اشتغال زايي براي قشر جوان مي گويد : مسوولان معتقدند كه شغل ما نبايد وجود داشته باشد بنابراين بايد براي ما كار درست و حسابي و آبرومندانه پيدا كنند آنوقت من هم ديگر سراغ اين كارها نمي روم.
پسرك 13 ساله اي كه گونه هايش در زير آفتاب ظهر همچون گلهاي رزي كه براي فروش آماده كرده گل انداخته، يك دسته گل را به سويم دراز مي كند و مي گويد : تازه است و ارزون تخفيف هم مي دم .
اسمش حسين است و هر روز صبح زود يكي از آشنايانش كه گل فروشي دارد چند دسته گل را به قيمت مناسب دراختيارش مي گذارد كه با فروش آنان بتواند كمك خرج خانواده اش باشد. خواهرش نيز مانند او به دست فروشي مشغول است و يك چهار راه آن طرف تر آدامس مي فروشد .
بيكاري ؛ عامل اصلي روي آوردن به مشاغل كاذب
يك جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري " مهر" علت عمده گرايش جوانان به مشاغل كاذب را مشكل بيكاري در كشور مي داند و مي گويد : امروزه دسترسي به شغلي مناسب به يك آروزي دست نيافتني براي قشر جوان تبديل شده و اين اين امر عاملي براي گرايش تعداد كثيري از جوانان به مشاغل كاذب شده است.
دكتر غلامرضا عليزاده مي گويد : امروزه قشر جوان كشور مجبور هستند براي تامين نيازهاي خود و امرار معاش دست به هر كاري بزنند و با وجود اينكه بر اساس برخي ويژگيهاي شخصيتي ، فعاليت در اموري خاص را راحتي نمي پذيرند اما به اجبار به كار خود ادامه مي دهند .
عليزاده مي گويد : امروزه گل فروشي ، سيگار فروشي ، سي دي فروشي به عنوان عمده مشاغل قشر جوان محسوب مي شود و اين در حالي است كه روز به روز بر تعداد اين افراد در جامعه اضافه مي شود.
وي معتقد است : هر گونه مشاغلي كه ارزش افزوده ايجاد كند جزء كارهاي مفيد تلقي مي شود بنابراين برخي مشاغل كه به نظر كاذب به نظر مي رسد مي تواند مفيد باشد.
از بخش كشاورزي در اشتغالزايي جوانان غافل شده ايم
وي يكي از عوامل بيكاري در كشور را روي آوردن قشر جوان به بخش صنعت مي داند ومي گويد : امروزه بسياري از مردم به خصوص قشر جوان از بخش كشاورزي به صنعت روي آورده اند و اين امر باعث شده تا در بخش صنعت با مازاد نيرو مواجه شويم و در نتيجه خيل عظيمي از جوانان به مشاغل كاذب در جامعه روي آ ورند در حالي كه نيروي انساني در كشور بايد به گونه اي باشد كه در بخش كشاورزي حدود 25 درصد ، در بخش صنعت 7 درصد و در بخش خدمات نزديك به 70 درصد فعاليت كنند.
وي ادامه مي دهد : 350 هزار جوان هر ساله از دانشگاهها فارغ التحصيل مي شوند و اين در حالي است كه بسياري از آنان به دنبال نيافتن شغل مناسب به ناچاربه مشاغل كاذب رو مي آ ورند .
عليزاده مي گويد : امروزه بسياري از جوانان با وجود اينكه سالها از وقت خود را صرف تحصيل و كسب علم كرده اند اما به جهت تامين نيازهاي خود به ناچار به مشاغلي روي آورده اند كه به هيچ عنوان با تحصيلات آنان تناسبي ندارد.
وي تصريح مي كند : با توجه به اينكه مشاغل كاذب به سرمايه چنداني نياز ندارد بنابراين همين امر عاملي شده تا امروزه درصد بسياري از قشر جوان به دنبال ناكامي از پيدا نكردن شغل مناسب به اينگونه مشاغل روي آ ورند .
يك آسيب شناس اجتماعي نيز در اين زمينه با اشاره به اينكه مشاغل كاذب پايه و اساسي در جامعه ندارد، مي گويد : مشاغل كاذب به دنبال بيكاري خيل عظيمي از جوانان كشور در جوامع گسترش پيدا مي كند و با توجه به اينكه اكثر جوانان كشور ما با چنين مشكلي مواجه هستند گسترش چنين پديده اي در جامعه كنوني چندان دور از انتظار نيست .
دكتر محمد حسين فرجاد ادامه مي دهد : با وجود اينكه درآمد هاي حاصل از برخي مشاغل كاذب در سطح بالايي است اما اكثر اين افراد كه به مشاغل كاذب در جامعه روي مي آورند با توجه به اينكه از نوع فعاليت خود رضايت چنداني ندارند پس از مدتي كوتاه دچار اختلال شخصيتي مي شوند .
وي مي گويد : با وجود اينكه بيكاري مي تواند به تنهايي عاملي براي روي آوردن فرد به بزهكاري باشد اما روي آوردن فرد به مشاغل كاذب نيز مي تواند در برخي مواقع حتي خطرناك تر از بيكاري باشد.
نظر شما