فاصله شب یلدای بالا و پایین شهر به ارتفاع آسمان

به گزارش خبرنگار مهر در مشهد، هر ساله با فرارسیدن فصل سرما بحث داغ شب یلدا و خاطرات شیرینش باعث شور و گرمی در بین مردم به خصوص جنب و جوشی بیشتر در اهالی بازار می شود.

زمزمه های شب یلدا هر رهگذری را به سوی محلات شهر می کشاند.

برداشت اول: یک میوه فروشی در پایین شهر

سری به محلات پائین شهر می زنیم اینجا همه چیز با مناطق بالای شهر فرق دارد. ساختمانها، خیابانها و حتی نوع خوراک و پوشاک مردم متفاوت است.

میوه های شب یلدا نیز در این مناطق متفاوت از میوه هایی است که در سوپرهای بالای شهر به خریدارن چشمک می زنند. موزهای کوچکی که نیمی از آنها سیاه شده است، سیبهای زرد و پلاسیده و پرتقالهای کرخ و بی رنگ و بی آب.

مردم در خیابان هرکدام راه خودشان را می روند و تنها در یکی دو میوه فروشی در این قسمت از شهر مردم برای خرید میوه آمده اند.

سیب قرمز لبنانی 1200 تومان، پرتقال تامسون 750 تومان، انار کیلویی 600 تومان، هندوانه 800 و موزهای نیمه سیاه کیلویی 800 تومان.

چند قدم آن طرفتر هم در وسط پیاده رو پسر جوانی یک جعبه موز جلوی خودش گذاشته و با صدای بلند می گوید"چهار عدد موز 1000تومان". زن خانه داری چند کیلو نارنگی بی رنگ و رو را از میان میوه ها جدا می کند و روی ترازو می گذارد. مرد میوه فروش نارنگی ها را وزن می کند و روبه زن می گوید: "پنج کیلو خواهرم، می شه 2500 تومان".

زن با شنیدن 2500 تومان تعجب می کند و می گوید: چه خبره آقا شما که گفتید کیلویی 250 تومان، مرد میوه فروش درحالیکه به چند جعبه نارنگی اشاره می کند، می گوید: نارنگیهای داخل آن جعبه کیلویی250 تومان است و زن در حالیکه سعی می کند خجالتش را پنهان کند، می گوید: بخشید آقا اگه امکان داره از نارنگی های 250 تومانی برای من بکشید.

اما قصه پر غصه نداری زن همینجا تمام نمی شود و دردناکترین قسمت این تراژدی این است که موقع پرداخت پول، که 1250 تومان می شود زن یک اسکناس 1000 تومانی می دهد و بقیه پولش را سکه و بلیط اتوبوس!

برداشت دوم: یک میوه فروشی در بالای شهر

اینجا برخلاف پائین شهر کوچه ها و خیابانها خلوت اما مغازه ها شلوغ است به خصوص از جلوی هر میوه فروشی که بگذری چند مشتری را آنجا می بینی.

این شب و روزها وقت کاسبی میوه فروشهای این قسمت است و انواع و اقسام میوه های خوشرنگ و آبدار خودنمایی می کند بیشتر مشتریها خانم هستند و چند تا جوان با روپوشهای سفید سرگرم جواب دادن به مشتری هستند.

مشتریها هر کدام از میان میوه ها چند کیلو میوه آبدار انتخاب می کنند و بعضی ها هم چند نوع میوه را باهم انتخاب می کنند. هرچند اینجا هم افرادی هستند که نارنگی ارزان قیمت می خرند اما هیچکدام مثل خریداری که در میوه فروشی پایین شهر توصیف شد، نیستند.

در این بین مرد شیک پوش و جوانی وارد مغازه می شود و پس از کمی صحبت با فروشنده تراولی از کیفش درمی آورد و رو به جوان می کند و می گوید "دیگر سفارش نکنم از میوه های خوب بگذار عصر می فرستم سفارشها را بگیرند".

......

از یک میوه فروش می پرسم روزی چند کیلو میوه می فروشید اول جواب نمی دهد ولی بعد میگوید بستگی دارد همیشه یک جور نیست.

می پرسم منظور شب یلداست امروز چقدر فروختید؟ یکی از فروشنده ها جواب می دهد همین روزها هم بستگی دارد به توان مالی مردم و اینکه از چه طبقه ای باشند.  

ادامه داد: سالهای پیش شب یلدا 20 تن 25 تن میوه می فروختیم اما امسال میوه گران تر است و قدرت خرید مردم کمتر.

به هرحال هرچه که بود، همزمان شدن محرم و یلدا موجب شد کاستیها کمتر به چشم آیند زیرا بسیاری از شهروندان امسال شب یلدا را دور هم جمع نشدند اما سالهای دیگر و یلداهای آینده چطور؟