پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۲۷ دی ۱۳۸۸، ۱۲:۴۶

نشست فیلم "شبانه" در مهر- 1/

شاید "شبانه" در نگاه اول بی‌منطق به نظر برسد

شاید "شبانه" در نگاه اول بی‌منطق به نظر برسد

کیوان علیمحمدی و امید بنکدار کارگردانان "شبانه" معتقدند اکران این فیلم نشان داد تصور برخی‌ها که می‌گویند اینگونه آثار با مخاطب ارتباط برقرار نمی‌کند اشتباه است.

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی"شبانه" ساخته مشترک امید بنکدار و کیوان علیمحمدی با حضور این فیلمسازان، مرتضی پور‌صمدی مدیر فیلمبرداری، سودابه خسروی طراح گریم، حمیدرضا پگاه بازیگر و آرش زاهدی در خبرگزاری مهر برگزار شد.بخش اول گزارش این نشست به گفت و گو با کارگردانان فیلم اختصاص دارد.  

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ هنر:  صحبتها و شایعاتی که پیش از اکران "شبانه" مطرح بود که این فیلم توسط سینماداران مورد استقبال قرار نمی‌گیرد، خوشبختانه فیلم با فروش قابل قبولی در گیشه روبرو شده است. 

کیوان علیمحمدی : وقتی ما تصمیم می‌گیریم فیلمی را بسازیم، سعی می‌کنیم بیشترین انرژی راصرف کنیم تا بهترین اتفاق شکل بگیرد. وقتی تولید "شبانه" را آغاز کردیم، با توجه به فضای ذهنی که قرار بود به تصویرکشیده شود و تمرکز گریزی که یکی از شاخصه‌های اصلی این فیلم است، مطمئن بودیم ارتباطش با مخاطب سخت خواهد بود.

اما از طرفی تجربه این سالها نشان داده است که بخشی از مخاطبینی که کمتر به سینما می‌آیند و در خانه فیلمهای خوب دنیا را دنبال می‌کنند، کسانی هستند که می‌توانند به اکران "شبانه" کمک کنند، تا به آن بازخوردی که من و بنکدار دنبالش  بودیم، برسیم.

متاسفانه این فیلم را سالها با تصور غلطی که بفروش نیست، پشت درهای اکران نگه داشتند. در حالی که این سالها فیلمهایی هم بودند فقط با قصد فروش و با کمترین سلیقه و حساسیت ساخته شدند، فروش هم نکردند. اما برخی با همین فضاسازی در اهالی سینما و مطبوعات "شبانه" را پشت درهای اکران نگه داشتند.اما بر خلاف اینکه تصور می‌شد فروش در هفته‌ دوم اکران افت می‌کند، اما خوشبختانه به رقم معقولی دست یافته و رشد کرده است. این موضوع نشان می‌دهد تصوری که ما از مخاطب‌ داشتیم، درست بوده است.

* آیا در جریان واکنش مخاطبان در زمان تماشای فیلم در سالن‌ها سینمایی بودید؟

علیمحمدی: اطلاعاتی که گرفتیم نشان می‌دهد بعضی سانسها به گونه‌ای بوده که یک ساعت مخاطبین در صف بودند و به دلیل اینکه سالن پر شده بود ، بلیت پیدا نکردند. البته ممکن است برخی  که از سینما بیرون می‌آیند فیلم را دوست نداشته باشند و حتی به شخص دیگری دیدن آن را توصیه نکنند. زیرا معتقدند "شبانه" فیلم سختی است اما رشد فروش نشان می‌دهد که بخشی از مخاطبان سینما، آن را پسندیدند.

*فکر نمی‌کنید رشد فروش به خاطر حضور بازیگری مثل هدیه تهرانی در فیلم باشد. بخشی از مخاطبان سینما با این انتظار به دیدن "شبانه" می‌آیند.

امید بنکدار : اشکال هر فیلمی به کارگردان آن برمی‌گردد و توفیق آن شامل حال همه عوامل می‌شود. قطعاً هدیه تهرانی نقش تعیین کننده‌ای در این فیلم داشته است. اما باید این موضوع را در نظر گرفت، مخاطبانی که فیلمهای این بازیگر را دنبال می‌کنند، "خانه ای روی آب"، "کاغذ بی خط"، "دختر ایرانی" و "دنیا" را هم دیدند. مطمئناً کسانی منتظر "دنیا" یا  "دختر ایرانی" هستند سرخورده می‌شوند.

علیمحمدی: "شبانه" در محرم و نزدیک جشنواره فجر که معروف به فصل مرده اکران است، به نمایش درآمد و در هفته اول اکران، بلیت کل سینماهای رزرو شده بود. فکر می‌کنیم اصولاً این فیلم برای مخاطبان فیلمبین، حرفه‌ای و جوان ساخته شده و فروش آن تا امروز آبرومند است.

* قطعاً فروش فیلم آبرومند است اما "شبانه" به صورت تک سانس و در بعضی سالن‌ها نمایش داده می‌شود این مخاطب را متمرکز می‌کند.

بنکدار: فیلمهایی مثل "شبانه" مناسب اکران گسترده در گروه نیستند. این گونه فیلمها باید در سینمای محدودتر در زمان طولانی‌تری اکران شود. طرح‌ اکران فیلمهای فرهنگی ما ناقص و کوتاه مدت است. برنامه‌ای که برای نمایش این‌گونه  فیلمها طراحی شده، بیشتر به اکران آنها لطمه می‌زند. در شرایط فعلی این تنها وضعیتی بود که می‌توانستیم "شبانه" را اکران کنیم.

علیمحمدی: مخاطب شناسی در سینمای ایران تعریف نشده است. آنهایی که این سیاستها را تعریف می‌کنند تحلیل درستی ندارند. در این شرایط  فیلمی به اسم "شبانه" که اثری روایت گریز، تمرکزگریز و کابوس گونه است، اکران می‌شود. فیلمی که تمام صحنه‌های آن در شب فیلمبرداری شده و کدشکنی کرده است. حتی ممکن است برخی مخاطبین فقط به خاطر هدیه تهرانی به دیدن فیلم بیایند و با توجه به فضای کار، به آنها پاسخ داده نمی‌شود و سالن را در اواسط فیلم ترک می‌کنند.

بنکدار:طرح‌ اکران فیلمهای فرهنگی ما ناقص و کوتاه مدت است. برنامه‌ای که برای نمایش این‌گونه  فیلمها طراحی شده، بیشتر به اکران آنها لطمه می‌زند

ولی با این حال ما معتقدیم فیلم در بدترین زمان مخاطبش را پیدا می‌کند. آنهایی که به سینما نمی‌روند، شاید احتیاج به زمان دارند تا متوجه شوند چه فیلم متفاوتی اکران شده است. ما مجبوریم در این شرایط همین وضعیت را در اکران بپذیریم. "شبانه" نشان داد، برخلاف تصویر برخی‌ها که سالهاست می‌گویند اینگونه فیلمها با مخاطب ارتباط برقرار نمی‌کند، توان جذب مخاطب را دارد. اگر این گونه فیلمها در اکران بیشتر شوند، می‌تواند مخاطب آشنا خود را بیابند.

*شما همیشه خودتان را شاگرد محمدرضا اصلانی می‌دانید. به هر حال ایشان نماینده یک نوع نگاه سنتی ـ نه به مفهوم منفی ـبه همه پدیده‌های جهان از جمله سینما است. اما شما از  نوعی فیلمسازانی هستید که رویکرد پست مدرن دارید.

بنکدار: بزرگترین چیزی که من و علیمحمدی از اصلانی یاد گرفتیم این بود که چگونه می‌توانیم نگاه شخصی خودمان را به دنیا داشته باشیم. ایشان اصلاً نمی‌پسندیدند که مدل فیلمسازی ما ادامه کارشان باشد. اصلانی هنرمندی بسیار پذیرنده است و سلیقه‌های مختلف را قبول می‌کند. ما طرح‌های عجیبی از کارهایمان به ایشان ارائه می‌کردیم اما به خوبی ما را هدایت می‌کردند. این موضوع باعث شد که اگر توفیقی در کارهای ما حاصل شده است، همیشه مدیون ایشان باشیم.

علیمحمدی: آقای اصلانی و دکتر احمد الستی معلمان خوبی برای ما بودند. دکتر الستی ما را با عناصر سینما به خوبی آشنا کرد و عاشقانه نگاه کردن به فیلم را به ما یاد داد. "همشهری کین" را پلان به پلان برای ما تشریح می‌کرد و از این طریق ما یاد می‌گرفتیم چه مولفه‌هایی در سینما مهم است.

زمانی که با اصلانی همکاری داشتیم، دکوپاژهای ایشان را ما پاکنویس می‌کردیم. بعضی مواقع از ما می‌خواستند که در دکوپاژ  نظر و پیشنهاد خودمان را بدهیم و به نوعی به ما اجازه می‌دادند که در کار وی دخالت کنیم. چون معتقد بودند که قرار نیست دستیارایشان باقی بمانیم و باید کارگردان شویم و دنیای خودمان را بسازیم.

مثلا اصلانی لنز متغیر را دوست دارد ولی ما با تک لنز و تله کار می‌کنیم. وی به صداهای طبیعی در سینما اعتقاد دارد که از سینمای نئورئالیستی ایتالیا وام گرفته شده است ولی ما به صدای ساخته شده معتقدیمو....ما این مولفه‌ها را در مسیر خودمان تجربه کردیم.  آقای اصلانی با نسلهای مختلفی کار کرده‌اند، اما نمی‌دانم چه قدرتی دارند که می‌توانند فیلمساز تحویل بدهند.

* شما سالهاست که با هم کار می‌کنید و این تقریباً در سینمای ایران، جای تعجب دارد چون اصولاً کمتر کسانی می‌توانند بیش از یک سال با هم کنار بیایند. مثلا در آمریکا جوئل کوئن می‌نویسد و اتان کارگردانی می کند، تقسیم کار بین شما چگونه است؟ اگر اختلافی به وجود آید چه‌طور به نتیجه می‌رسید؟

بنکدار:‌ ما اصولاً زمان دکوپاژ و تدوین بیشترین جر و بحثها را با هم داریم. ما دکوپاژ را هیچ وقت سر صحنه انجام نمی‌دهیم و لوکیشن‌ها را از قبل انتخاب می‌کنیم به همین دلیل هیچ کس دعوای ما را سر صحنه نمی‌بیند. اگر اختلاف جدی پیش آید سعی می‌کنیم منطقی با هم بحث کنیم تا یکی دیگری را متقاعد کند، که پیشنهاد او بهتر است. هیچ وقت به خاطر اینکه دوست هم هستیم کوتاه نمی‌آییم. همیشه تلاش می‌کنیم کار به بهترین شکل ارائه شود.

* البته فکر می‌کنم در کنار اینکه مدتهاست با یکدیگر فعالیت می‌کنید، گروهی از عوامل حرفه‌ای سینما را تشکیل داده‌اید و به یک نگاه مشترک رسیده‌اید.

علیمحمدی:‌ ما یک گروهی هستیم که  نسبت به کاری که می‌خواهیم انجام دهیم همیشه ترس داریم. در "شبانه روز" شاید کسی متوجه نشود اما من نسبت به کاری که می‌خواستم انجام دهم این حس را داشتم و بارها این حساسیت‌ها و ترس را در عوامل دیدم. اتفاقاً فکر می‌کنم این ترس است که به ما اجازه می‌دهد بیشترین تلاش را بکنیم تا بهترین اتفاق بیافتد. ما به دلیل گروه خوبی که با هم کار می‌کنیم هر کاری را که بخواهیم انجام دهیم، آنها استقبال می‌کنند.

* شما در فیلمهایتان معمولا از بازیگران ثابتی مثل ستاره اسکندری و یا حمیدرضا پگاه استفاده می‌کنید.

علیمحمدی: پگاه یکی از دوستان من و بنکدار است و از جمله افرادی است که هر کاری که می‌خواهیم انجام دهیم، فیلمنامه آن را او مطالعه می‌کند. وقتی متنی را در اختیار وی می‌گذاریم، کمتر درباره نقش خود صحبت می‌کند. بیشتر درباره کلیات فیلم، روابط و یا روایت و فرم حرف می‌زند . پگاه از جمله معدود بازیگرانی است که ما سر تدوین هم فیلم را به او نشان می‌دهیم، چون می‌دانیم سرنوشت کار ما برای وی اهمیت دارد و همیشه کمتر به نوع  بازی خود در این مرحله توجه می‌کند.

بنکدار: سلیقه این بازیگران به ما در سینما نزدیک است. سر "شبانه روز" هم فیلم را در مرحله تدوین دید و پیشنهاد خوبی ارائه کرد. ما و این بازیگران به نگاه مشترکی رسیده‌ایم.

* فکر نمی‌کنید، سکانسهای مربوط به باشگاه بیلیارد فیلم را دو پاره کرده است و اساساً منطق ندارد و ریتم فیلم را از بین می‌برد؟

علیمحمدی: شاید "شبانه" در نگاه اول  بی‌منطق به نظر برسد. اما جزبه جز آن برای ما منطق داشت. این فیلم چند ویژگی دارد که اگر در قدم اول آنها را  جلوی چشم قرار دهیم، خوانش فیلم را آسان می‌کند. "شبانه" فیلمی است که از دید یک شخصیتی روایت می‌شود که دچار یک سفر ذهنی بد شده است و تجربیات کابوس گونه را از سر می گذراند.

علیمحمدی:جزبه‌جز "شبانه " برای ما منطق داشت. این فیلم چند ویژگی دارد که اگر در قدم اول آنها را  جلوی چشم قرار دهیم، خوانش اثر را آسان می‌کند.

این فیلم تمرکزگریز است و رابطه متناقض با مخاطب دارد. مخاطب را به سالن می‌آورد و مدام ارتباطش با او کات می‌کند و از طرفی به مخاطب می‌گوید که باید با ذهن متمرکز فیلم را ببیند. "شبانه" توهمی را روایت می‌کند که سامان یافته نیست. این ویژگی یک ذهن متوهم است که بر اثر استفاده از مواد محرک‌زا ایجاد می‌شود. "شبانه" چون توهم سامان نیافته است روایت پاره پاره دارد و خوانش فیلم را سخت می کند. به همین دلیل مخاطب باید این پاره‌ها را کنار هم بگذارد تا به فرمول‌ نهایی و فضایی مدنظر کارگردان برسد.

ما در این فیلم کاملا آگاه بودیم که چه صحنه‌ای به ذهن مخاطب می‌رود و چه صحنه‌هایی نمی‌رود. به همین دلیل دکوپاژ، تدوین، باند صوتی و زاویه دوربین در آنها فرق می‌کند. به طور نمونه مخاطب حس می‌کند سکانس رستوران بین شبنم (هدیه تهرانی) و کیا (کوروش تهامی) با بقیه جنسش هماهنگ نیست این کدهایی است که کارگردانی می‌دهد.

سکانس باشگاه بیلیارد به عقیده ما منطق درستی دارد. زیرا باند صوتی در این صحنه این کد را به مخاطب می‌دهد که فضا غیرعادی و ذهنی است. ما به دنبال این بودیم که فیلم با باز شدن چشم برادر (آتیلا پسیانی) آغاز و با باز شدن چشم شبنم تمام می‌شود.

شخصیت اصلی فیلم در این مسیر یک سفر ذهنی می‌رود که لحظه به لحظه کابوس او بیشتر می‌شود و فیلم از یک فضای بیرونی به درونی می‌رود. "شبانه" فیلمی است که مخاطب تجربه شبنم شخصیت اصلی کار را تجربه می‌کند. این تجربه لذت بخش نیست. ممکن است بی‌منطق به نظر برسد ولی در نظر ما منطقی است.

* من باز هم فکر می‌کنم این صحنه‌ها غلو شده است. ارتباط قبل و بعد این صحنه کاملا از هم جدا می‌شود.

علیمحمدی: ما کدهایی گذاشتیم که مخاطب حس کند که این صحنه واقعی نیست و فقط منطق نمایشی دارد. این هزار توی پیچیده‌ای که شبنم وارد آن شده است، هر لحظه می‌تواند به هر جایی برود. به طور نمونه به 20 سال پیش و فضای جبهه برمی‌گردد.

بنکدار: افضای باشگاه بیلیارد یک وجه دیگر از شخصیت کیا را معرفی  و آدمهای جدیدی را وارد قصه می‌کند. اگر یک فضای دیگر بود شاید برای شما باورپذیرتر بود.

* حتماً شما خیلی فکر کردید در این فضای پرکاراکتر چه بازیگرانی را انتخاب کنید. فکر نمی‌کنید بعضی از این انتخابها دم دستی است؟ به طور نمونه بهار رهنما.

علیمحمدی: ما برای نقش شیما (بهاره رهنما) به یک کاراکتر سخت فکر می‌کردیم. ما از رهنما دعوت کردیم ولی در تمرین‌ها متوجه شدیم، رهنما یک پیشنهاد دیگری می‌دهد. شبنم دارای یک کاراکتر سرد، بدون دیالوگ و پر از رمز و راز است و خوانش وی سخت است ما به این نتیجه رسیدیم شیما را از یک شخصیت زن اغواگر، به یک کاراکتر پرحرف تبدیل کنیم.

احساس کردیم که خوراندن قرص به این سه دختر با وراجی بیشتر جواب می‌دهد. ولی براساس این انتخاب نوع بیان دیالوگ‌ها را عوض کردیم. من خودم از این انتخاب راضی هستم. این بازی که از وی در فیلم می‌بینیم، با کارهای دیگر او فرق می‌کند. به هر حال زمان اکران کار نیز تاثیر دارد، چون بعد از آن شما فیلم "دایره زنگی" و یا "توفیق اجباری" را دیدید و رهنما قبل از آن این دو فیلم "شبانه" را بازی کرده است. .

* حالا که چهار سال گذشته فکر نمی‌کنید دلیلی نداشته، تدوین سکانس آشپزخانه و استفاده از قرص‌های روان گردان مثل "مرثیه ای برای یک رویا" دارن آرونوفسکی باشد؟

علیمحمدی: من بعد از چهار سال "شبانه" را چند روز پیش دوباره دیدم. "مرثیه‌ای برای یک رویا" فیلم مورد علاقه ماست و ما بیشتر تحت تاثیر "شبهای بوگی" پل تامس اندرسن بودیم و مطمئنم آرونوفسکی هم تحت تاثیر این فیلم بوده است. ما در این صحنه احتیاج به کاراکتر شیما را داشتیم که وراج است و بسیار حرف می‌زند . از نظر تصویری و باند صوتی هم  یک فضای کاملاً عصبی ساختیم، تا این سه شخصت قرص‌های روان گردان را بخورند.

قرار نبود از دل آن فضا یک روایت داستانی بیرون بیاید. به همین دلیل احساس کردیم این پلانهای کوتاه، کوتاه می‌تواند به خلق فضای عصبی کمک می‌کند تا انها متوجه نشوند، چه چیزی می‌خورد.

بنکدار: البته این موضوع بدین معنا نیست که فیلمی که پنج سال پیش ساختیم، کمال مطلق بوده است. هنوز وقتی آن را می‌بینم، حس می‌کنیم که باید برخی صحنه‌ها را شکل دیگری می‌گرفتیم ولی آن موقع با توجه به شرایطی که قرار داشتیم به این نتیجه رسیدیم.

*در کارهای بعدی می‌خواهید تجربه این نوع روایتها و فرمها را داشته باشید و یا به سینمای کلاسیک نزدیک می‌شوید؟

بنکدار: فیلمنامه بعدی ما یک روایت خطی دارد ولی برای ساختار آن تصمیم نگرفتیم، همیشه سعی می‌کنیم تجربه‌ای که کردیم دوباره تکرار نکنیم و دست به کار جدیدتری بزنیم.

- - - - - - - - -

ادامه دارد

گفت‌وگو از : بیتا موسوی،مازیار فکری‌ارشاد

کد خبر 1018159

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha