پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۸ دی ۱۳۸۸، ۸:۲۶

شاید "شبانه" در نگاه اول بی‌منطق به نظر برسد

شاید "شبانه" در نگاه اول بی‌منطق به نظر برسد

کیوان علیمحمدی و امید بنکدار کارگردانان "شبانه" معتقدند اکران این فیلم نشان داد تصور برخی‌ها که می‌گویند اینگونه آثار با مخاطب ارتباط برقرار نمی‌کند اشتباه است.

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی"شبانه" ساخته مشترک امید بنکدار و کیوان علیمحمدی با حضور این فیلمسازان، مرتضی پور‌صمدی مدیر فیلمبرداری، سودابه خسروی طراح گریم، حمیدرضا پگاه بازیگر و آرش زاهدی در خبرگزاری مهر برگزار شد.بخش اول گزارش این نشست به گفت و گو با کارگردانان فیلم اختصاص دارد.  

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ هنر:  صحبتها و شایعاتی که پیش از اکران "شبانه" مطرح بود که این فیلم توسط سینماداران مورد استقبال قرار نمی‌گیرد، خوشبختانه فیلم با فروش قابل قبولی در گیشه روبرو شده است. 

کیوان علیمحمدی : وقتی ما تصمیم می‌گیریم فیلمی را بسازیم، سعی می‌کنیم بیشترین انرژی راصرف کنیم تا بهترین اتفاق شکل بگیرد. وقتی تولید "شبانه" را آغاز کردیم، با توجه به فضای ذهنی که قرار بود به تصویرکشیده شود و تمرکز گریزی که یکی از شاخصه‌های اصلی این فیلم است، مطمئن بودیم ارتباطش با مخاطب سخت خواهد بود.

اما از طرفی تجربه این سالها نشان داده است که بخشی از مخاطبینی که کمتر به سینما می‌آیند و در خانه فیلمهای خوب دنیا را دنبال می‌کنند، کسانی هستند که می‌توانند به اکران "شبانه" کمک کنند، تا به آن بازخوردی که من و بنکدار دنبالش  بودیم، برسیم.

متاسفانه این فیلم را سالها با تصور غلطی که بفروش نیست، پشت درهای اکران نگه داشتند. در حالی که این سالها فیلمهایی هم بودند فقط با قصد فروش و با کمترین سلیقه و حساسیت ساخته شدند، فروش هم نکردند. اما برخی با همین فضاسازی در اهالی سینما و مطبوعات "شبانه" را پشت درهای اکران نگه داشتند.اما بر خلاف اینکه تصور می‌شد فروش در هفته‌ دوم اکران افت می‌کند، اما خوشبختانه به رقم معقولی دست یافته و رشد کرده است. این موضوع نشان می‌دهد تصوری که ما از مخاطب‌ داشتیم، درست بوده است.

* آیا در جریان واکنش مخاطبان در زمان تماشای فیلم در سالن‌ها سینمایی بودید؟

علیمحمدی: اطلاعاتی که گرفتیم نشان می‌دهد بعضی سانسها به گونه‌ای بوده که یک ساعت مخاطبین در صف بودند و به دلیل اینکه سالن پر شده بود ، بلیت پیدا نکردند. البته ممکن است برخی  که از سینما بیرون می‌آیند فیلم را دوست نداشته باشند و حتی به شخص دیگری دیدن آن را توصیه نکنند. زیرا معتقدند "شبانه" فیلم سختی است اما رشد فروش نشان می‌دهد که بخشی از مخاطبان سینما، آن را پسندیدند.

*فکر نمی‌کنید رشد فروش به خاطر حضور بازیگری مثل هدیه تهرانی در فیلم باشد. بخشی از مخاطبان سینما با این انتظار به دیدن "شبانه" می‌آیند.

امید بنکدار : اشکال هر فیلمی به کارگردان آن برمی‌گردد و توفیق آن شامل حال همه عوامل می‌شود. قطعاً هدیه تهرانی نقش تعیین کننده‌ای در این فیلم داشته است. اما باید این موضوع را در نظر گرفت، مخاطبانی که فیلمهای این بازیگر را دنبال می‌کنند، "خانه ای روی آب"، "کاغذ بی خط"، "دختر ایرانی" و "دنیا" را هم دیدند. مطمئناً کسانی منتظر "دنیا" یا  "دختر ایرانی" هستند سرخورده می‌شوند.

علیمحمدی: "شبانه" در محرم و نزدیک جشنواره فجر که معروف به فصل مرده اکران است، به نمایش درآمد و در هفته اول اکران، بلیت کل سینماهای رزرو شده بود. فکر می‌کنیم اصولاً این فیلم برای مخاطبان فیلمبین، حرفه‌ای و جوان ساخته شده و فروش آن تا امروز آبرومند است.

* قطعاً فروش فیلم آبرومند است اما "شبانه" به صورت تک سانس و در بعضی سالن‌ها نمایش داده می‌شود این مخاطب را متمرکز می‌کند.

بنکدار: فیلمهایی مثل "شبانه" مناسب اکران گسترده در گروه نیستند. این گونه فیلمها باید در سینمای محدودتر در زمان طولانی‌تری اکران شود. طرح‌ اکران فیلمهای فرهنگی ما ناقص و کوتاه مدت است. برنامه‌ای که برای نمایش این‌گونه  فیلمها طراحی شده، بیشتر به اکران آنها لطمه می‌زند. در شرایط فعلی این تنها وضعیتی بود که می‌توانستیم "شبانه" را اکران کنیم.

علیمحمدی: مخاطب شناسی در سینمای ایران تعریف نشده است. آنهایی که این سیاستها را تعریف می‌کنند تحلیل درستی ندارند. در این شرایط  فیلمی به اسم "شبانه" که اثری روایت گریز، تمرکزگریز و کابوس گونه است، اکران می‌شود. فیلمی که تمام صحنه‌های آن در شب فیلمبرداری شده و کدشکنی کرده است. حتی ممکن است برخی مخاطبین فقط به خاطر هدیه تهرانی به دیدن فیلم بیایند و با توجه به فضای کار، به آنها پاسخ داده نمی‌شود و سالن را در اواسط فیلم ترک می‌کنند.

بنکدار:طرح‌ اکران فیلمهای فرهنگی ما ناقص و کوتاه مدت است. برنامه‌ای که برای نمایش این‌گونه  فیلمها طراحی شده، بیشتر به اکران آنها لطمه می‌زند

ولی با این حال ما معتقدیم فیلم در بدترین زمان مخاطبش را پیدا می‌کند. آنهایی که به سینما نمی‌روند، شاید احتیاج به زمان دارند تا متوجه شوند چه فیلم متفاوتی اکران شده است. ما مجبوریم در این شرایط همین وضعیت را در اکران بپذیریم. "شبانه" نشان داد، برخلاف تصویر برخی‌ها که سالهاست می‌گویند اینگونه فیلمها با مخاطب ارتباط برقرار نمی‌کند، توان جذب مخاطب را دارد. اگر این گونه فیلمها در اکران بیشتر شوند، می‌تواند مخاطب آشنا خود را بیابند.

*شما همیشه خودتان را شاگرد محمدرضا اصلانی می‌دانید. به هر حال ایشان نماینده یک نوع نگاه سنتی ـ نه به مفهوم منفی ـبه همه پدیده‌های جهان از جمله سینما است. اما شما از  نوعی فیلمسازانی هستید که رویکرد پست مدرن دارید.

بنکدار: بزرگترین چیزی که من و علیمحمدی از اصلانی یاد گرفتیم این بود که چگونه می‌توانیم نگاه شخصی خودمان را به دنیا داشته باشیم. ایشان اصلاً نمی‌پسندیدند که مدل فیلمسازی ما ادامه کارشان باشد. اصلانی هنرمندی بسیار پذیرنده است و سلیقه‌های مختلف را قبول می‌کند. ما طرح‌های عجیبی از کارهایمان به ایشان ارائه می‌کردیم اما به خوبی ما را هدایت می‌کردند. این موضوع باعث شد که اگر توفیقی در کارهای ما حاصل شده است، همیشه مدیون ایشان باشیم.

علیمحمدی: آقای اصلانی و دکتر احمد الستی معلمان خوبی برای ما بودند. دکتر الستی ما را با عناصر سینما به خوبی آشنا کرد و عاشقانه نگاه کردن به فیلم را به ما یاد داد. "همشهری کین" را پلان به پلان برای ما تشریح می‌کرد و از این طریق ما یاد می‌گرفتیم چه مولفه‌هایی در سینما مهم است.

زمانی که با اصلانی همکاری داشتیم، دکوپاژهای ایشان را ما پاکنویس می‌کردیم. بعضی مواقع از ما می‌خواستند که در دکوپاژ  نظر و پیشنهاد خودمان را بدهیم و به نوعی به ما اجازه می‌دادند که در کار وی دخالت کنیم. چون معتقد بودند که قرار نیست دستیارایشان باقی بمانیم و باید کارگردان شویم و دنیای خودمان را بسازیم.

مثلا اصلانی لنز متغیر را دوست دارد ولی ما با تک لنز و تله کار می‌کنیم. وی به صداهای طبیعی در سینما اعتقاد دارد که از سینمای نئورئالیستی ایتالیا وام گرفته شده است ولی ما به صدای ساخته شده معتقدیمو....ما این مولفه‌ها را در مسیر خودمان تجربه کردیم.  آقای اصلانی با نسلهای مختلفی کار کرده‌اند، اما نمی‌دانم چه قدرتی دارند که می‌توانند فیلمساز تحویل بدهند.

* شما سالهاست که با هم کار می‌کنید و این تقریباً در سینمای ایران، جای تعجب دارد چون اصولاً کمتر کسانی می‌توانند بیش از یک سال با هم کنار بیایند. مثلا در آمریکا جوئل کوئن می‌نویسد و اتان کارگردانی می کند، تقسیم کار بین شما چگونه است؟ اگر اختلافی به وجود آید چه‌طور به نتیجه می‌رسید؟

بنکدار:‌ ما اصولاً زمان دکوپاژ و تدوین بیشترین جر و بحثها را با هم داریم. ما دکوپاژ را هیچ وقت سر صحنه انجام نمی‌دهیم و لوکیشن‌ها را از قبل انتخاب می‌کنیم به همین دلیل هیچ کس دعوای ما را سر صحنه نمی‌بیند. اگر اختلاف جدی پیش آید سعی می‌کنیم منطقی با هم بحث کنیم تا یکی دیگری را متقاعد کند، که پیشنهاد او بهتر است. هیچ وقت به خاطر اینکه دوست هم هستیم کوتاه نمی‌آییم. همیشه تلاش می‌کنیم کار به بهترین شکل ارائه شود.

* البته فکر می‌کنم در کنار اینکه مدتهاست با یکدیگر فعالیت می‌کنید، گروهی از عوامل حرفه‌ای سینما را تشکیل داده‌اید و به یک نگاه مشترک رسیده‌اید.

علیمحمدی:‌ ما یک گروهی هستیم که  نسبت به کاری که می‌خواهیم انجام دهیم همیشه ترس داریم. در "شبانه روز" شاید کسی متوجه نشود اما من نسبت به کاری که می‌خواستم انجام دهم این حس را داشتم و بارها این حساسیت‌ها و ترس را در عوامل دیدم. اتفاقاً فکر می‌کنم این ترس است که به ما اجازه می‌دهد بیشترین تلاش را بکنیم تا بهترین اتفاق بیافتد. ما به دلیل گروه خوبی که با هم کار می‌کنیم هر کاری را که بخواهیم انجام دهیم، آنها استقبال می‌کنند.

* شما در فیلمهایتان معمولا از بازیگران ثابتی مثل ستاره اسکندری و یا حمیدرضا پگاه استفاده می‌کنید.

علیمحمدی: پگاه یکی از دوستان من و بنکدار است و از جمله افرادی است که هر کاری که می‌خواهیم انجام دهیم، فیلمنامه آن را او مطالعه می‌کند. وقتی متنی را در اختیار وی می‌گذاریم، کمتر درباره نقش خود صحبت می‌کند. بیشتر درباره کلیات فیلم، روابط و یا روایت و فرم حرف می‌زند . پگاه از جمله معدود بازیگرانی است که ما سر تدوین هم فیلم را به او نشان می‌دهیم، چون می‌دانیم سرنوشت کار ما برای وی اهمیت دارد و همیشه کمتر به نوع  بازی خود در این مرحله توجه می‌کند.

بنکدار: سلیقه این بازیگران به ما در سینما نزدیک است. سر "شبانه روز" هم فیلم را در مرحله تدوین دید و پیشنهاد خوبی ارائه کرد. ما و این بازیگران به نگاه مشترکی رسیده‌ایم.

* فکر نمی‌کنید، سکانسهای مربوط به باشگاه بیلیارد فیلم را دو پاره کرده است و اساساً منطق ندارد و ریتم فیلم را از بین می‌برد؟

علیمحمدی: شاید "شبانه" در نگاه اول  بی‌منطق به نظر برسد. اما جزبه جز آن برای ما منطق داشت. این فیلم چند ویژگی دارد که اگر در قدم اول آنها را  جلوی چشم قرار دهیم، خوانش فیلم را آسان می‌کند. "شبانه" فیلمی است که از دید یک شخصیتی روایت می‌شود که دچار یک سفر ذهنی بد شده است و تجربیات کابوس گونه را از سر می گذراند.

علیمحمدی:جزبه‌جز "شبانه " برای ما منطق داشت. این فیلم چند ویژگی دارد که اگر در قدم اول آنها را  جلوی چشم قرار دهیم، خوانش اثر را آسان می‌کند.

این فیلم تمرکزگریز است و رابطه متناقض با مخاطب دارد. مخاطب را به سالن می‌آورد و مدام ارتباطش با او کات می‌کند و از طرفی به مخاطب می‌گوید که باید با ذهن متمرکز فیلم را ببیند. "شبانه" توهمی را روایت می‌کند که سامان یافته نیست. این ویژگی یک ذهن متوهم است که بر اثر استفاده از مواد محرک‌زا ایجاد می‌شود. "شبانه" چون توهم سامان نیافته است روایت پاره پاره دارد و خوانش فیلم را سخت می کند. به همین دلیل مخاطب باید این پاره‌ها را کنار هم بگذارد تا به فرمول‌ نهایی و فضایی مدنظر کارگردان برسد.

ما در این فیلم کاملا آگاه بودیم که چه صحنه‌ای به ذهن مخاطب می‌رود و چه صحنه‌هایی نمی‌رود. به همین دلیل دکوپاژ، تدوین، باند صوتی و زاویه دوربین در آنها فرق می‌کند. به طور نمونه مخاطب حس می‌کند سکانس رستوران بین شبنم (هدیه تهرانی) و کیا (کوروش تهامی) با بقیه جنسش هماهنگ نیست این کدهایی است که کارگردانی می‌دهد.

سکانس باشگاه بیلیارد به عقیده ما منطق درستی دارد. زیرا باند صوتی در این صحنه این کد را به مخاطب می‌دهد که فضا غیرعادی و ذهنی است. ما به دنبال این بودیم که فیلم با باز شدن چشم برادر (آتیلا پسیانی) آغاز و با باز شدن چشم شبنم تمام می‌شود.

شخصیت اصلی فیلم در این مسیر یک سفر ذهنی می‌رود که لحظه به لحظه کابوس او بیشتر می‌شود و فیلم از یک فضای بیرونی به درونی می‌رود. "شبانه" فیلمی است که مخاطب تجربه شبنم شخصیت اصلی کار را تجربه می‌کند. این تجربه لذت بخش نیست. ممکن است بی‌منطق به نظر برسد ولی در نظر ما منطقی است.

* من باز هم فکر می‌کنم این صحنه‌ها غلو شده است. ارتباط قبل و بعد این صحنه کاملا از هم جدا می‌شود.

علیمحمدی: ما کدهایی گذاشتیم که مخاطب حس کند که این صحنه واقعی نیست و فقط منطق نمایشی دارد. این هزار توی پیچیده‌ای که شبنم وارد آن شده است، هر لحظه می‌تواند به هر جایی برود. به طور نمونه به 20 سال پیش و فضای جبهه برمی‌گردد.

بنکدار: افضای باشگاه بیلیارد یک وجه دیگر از شخصیت کیا را معرفی  و آدمهای جدیدی را وارد قصه می‌کند. اگر یک فضای دیگر بود شاید برای شما باورپذیرتر بود.

* حتماً شما خیلی فکر کردید در این فضای پرکاراکتر چه بازیگرانی را انتخاب کنید. فکر نمی‌کنید بعضی از این انتخابها دم دستی است؟ به طور نمونه بهار رهنما.

علیمحمدی: ما برای نقش شیما (بهاره رهنما) به یک کاراکتر سخت فکر می‌کردیم. ما از رهنما دعوت کردیم ولی در تمرین‌ها متوجه شدیم، رهنما یک پیشنهاد دیگری می‌دهد. شبنم دارای یک کاراکتر سرد، بدون دیالوگ و پر از رمز و راز است و خوانش وی سخت است ما به این نتیجه رسیدیم شیما را از یک شخصیت زن اغواگر، به یک کاراکتر پرحرف تبدیل کنیم.

احساس کردیم که خوراندن قرص به این سه دختر با وراجی بیشتر جواب می‌دهد. ولی براساس این انتخاب نوع بیان دیالوگ‌ها را عوض کردیم. من خودم از این انتخاب راضی هستم. این بازی که از وی در فیلم می‌بینیم، با کارهای دیگر او فرق می‌کند. به هر حال زمان اکران کار نیز تاثیر دارد، چون بعد از آن شما فیلم "دایره زنگی" و یا "توفیق اجباری" را دیدید و رهنما قبل از آن این دو فیلم "شبانه" را بازی کرده است. .

* حالا که چهار سال گذشته فکر نمی‌کنید دلیلی نداشته، تدوین سکانس آشپزخانه و استفاده از قرص‌های روان گردان مثل "مرثیه ای برای یک رویا" دارن آرونوفسکی باشد؟

علیمحمدی: من بعد از چهار سال "شبانه" را چند روز پیش دوباره دیدم. "مرثیه‌ای برای یک رویا" فیلم مورد علاقه ماست و ما بیشتر تحت تاثیر "شبهای بوگی" پل تامس اندرسن بودیم و مطمئنم آرونوفسکی هم تحت تاثیر این فیلم بوده است. ما در این صحنه احتیاج به کاراکتر شیما را داشتیم که وراج است و بسیار حرف می‌زند . از نظر تصویری و باند صوتی هم  یک فضای کاملاً عصبی ساختیم، تا این سه شخصت قرص‌های روان گردان را بخورند.

قرار نبود از دل آن فضا یک روایت داستانی بیرون بیاید. به همین دلیل احساس کردیم این پلانهای کوتاه، کوتاه می‌تواند به خلق فضای عصبی کمک می‌کند تا انها متوجه نشوند، چه چیزی می‌خورد.

بنکدار: البته این موضوع بدین معنا نیست که فیلمی که پنج سال پیش ساختیم، کمال مطلق بوده است. هنوز وقتی آن را می‌بینم، حس می‌کنیم که باید برخی صحنه‌ها را شکل دیگری می‌گرفتیم ولی آن موقع با توجه به شرایطی که قرار داشتیم به این نتیجه رسیدیم.

*در کارهای بعدی می‌خواهید تجربه این نوع روایتها و فرمها را داشته باشید و یا به سینمای کلاسیک نزدیک می‌شوید؟

بنکدار: فیلمنامه بعدی ما یک روایت خطی دارد ولی برای ساختار آن تصمیم نگرفتیم، همیشه سعی می‌کنیم تجربه‌ای که کردیم دوباره تکرار نکنیم و دست به کار جدیدتری بزنیم.

در بخش دوم نشست تقد و بررسی فیلم "شبانه" در خبرگزاری مهر، حمید رضا پگاه یکی از بازیگران این فیلم درباره ویژگیهای نقش خود صحبت کرد.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر:* چرا شخصیت حمیدرضا پگاه، گریم از مد افتاده دهه 70 را در فیلم دارد؟

حمیدرضا پگاه: این چهره پردازی متعلق به یک تله فیلم دیگر بود که همزمان با این کار مشغول بازی در آن بودم. و برای حفظ راکورد این گریم را حفظ کردم.

* کاراکتر شما در فیلم "شبانه" چگونه بود؟

پگاه:‌ ما قبل و بعدی از این شخصیت نمی بینیم. من معتقدم اشکان در "شبانه" فرد فرصت طلبی است و علاقه ای هم به شبنم دارد و می خواهد از این میان سودی ببرد.

* بعد از خواند فیلمنامه چقدر برای پردازش این شخصیت تلاش کردید؟

 فیلمنامه، فضا، گریم و ... ابزاری است که به پردازش شخصیت کمک می کند. نوع بیان دیالوگ و موقعیتی که در آن قرار می گیری به شما این امکان را می دهد که بازی خود را به نمایش بگذارید.

*چه عاملی باعث شده که بازی شما علیرغم کوتاه بودن ،  دیده شود؟

 این اولین همکاری مشترک ما بود و من پیش از این فقط فیلمهای کوتاه این دو فیلمساز را دیده بودم و بعد از آن مستند کار کردیم. شاید اگر من شخصیت دیگری را بازی می کردم این اتفاق نمی‌افتاد. به عنوان یک بازیگر تنها بخشی از این موضوع هستم و مابقی همین ابزاری بود که در اختیار داشتم. فکر میکنم مجموع عوامل است که باعث می‌شود یک بازی بازیگر به خوبی دیده شود.

* فکر می کنم با وجود اینکه شما بعد از "شبانه" هم همکاری خود را با این گروه ادامه دهید، ولی به نظر می رسد بازی شما در "شبانه روز" پخته تر باشد. فکر می کنم یکی از دلایل این موضوع اعتمادی است که بین شما و عوامل به وجود آمده است.

 من در مورد پختگی بازی در "شبانه روز" کاملاً موافقم. "شبانه" سال 83 کار شده و "شبانه روز" 87. من باید در طی این سالها چیزی به خودم و تجربیاتم اضافه می کردم و اگر غیر از این باشد برای من ناراحت کننده است. در ضمن کارهایی مثل "شبانه" و"شبانه روز" چیزی قابل پیش‌بینی نیست.

"شبانه" و "شبانه روز" تجربه متفاوتی برای من بودند. من فیلمهای کوتاه امید و کیوان را از طریق میثم شاه بابایی دیده بودم و وقتی پیشنهاد دادند احساس کردم تفاوتهایی با کارهای دیگر دارد که می توانم به تجربیات جدیدی دست پیدا کنم. از طرفی من به نسبت بازیگران دیگر تاکنون خیلی فیلم کوتاه بازی کردم چون همیشه فکر کردم، عرصه‌ای  است که  بتوانم لذت ببرم و تجربه کنم

من تجربیات متعددی در سینما و تلویزیون داشتم. احساس می‌کنم جسارتی در  آثار آنها دیده می‌شود. این دو فیلمساز با وجود شرایط سخت سینمای ایران، هزینه‌ای را سرمایه می کنند تا دست به کار متفاوتی بزنند و وقتی از من دعوت می کنند برایم با ارزش است، چون احساس می کنم خیلی از کارگردانان چنین جسارتی ندارند.

در بخش پایانی نشست نقد و بررسی فیلم "شبانه" مرتضی پور صمدی (مدیر فیلمبرداری)، سودابه خسروی (طراح چهره پردازی) و آرش زاهدی (تدوین‌گر) در ارتباط با ویژگیهای تکنیکی این فیلم صحبت کردند.

 خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: یکی از ویژگی‌های "شبانه" فیلمبرداری آن است که توسط یکی از فیلمبرداران برجسته سینمای ایران انجام شده‌است. البته شما پیش از "شبانه" در کارهای مستند و کوتاه این کارگردانان نیز همکاری داشتید. این دو فیلمساز معتقدند که شما یکی از کسانی بودید که در مسیر فیلمسازیشان بسیار موثر بوده‌اید. از طرفی این نوع فیلم‌ها شاید ریسک محسوب می شود.

مرتضی پورصمدی: به نظر من این کار ریسک نیست. چون این کلمه بار منفی دارد. من معتقدم فیلمبرداری "شبانه" یک نوع فرصت است. تلاشم این بوده که درانتخابهایم کارهایی را انجام دهم که از جنس "شبانه" باشد. من با فیلمهایی را که از جنس گیشه هستند، همکاری نمی کنم و عمدتاً نمی خواهم کارهای اینگونه و بیهوده انجام دهم.

 کار کردن در فیلمهای از جنس "شبانه"  برایم یک افتخار محسوب می‌شود. جنس این فیلمسازان بسیار با جنس  بدنه فرق می کند و افراد بسیار پویایی هستند که در جلد خود جا نمی‌شوند و همیشه می خواهند حرف تازه بزنند. به همین دلیل خوشحالم در "شبانه" و "شبانه روز" کار کردم.

البته حضور من در این آثار به نوعی کمک به دوستان نبود. معتقدم بنکدار و علیمحمدی در حالی که جوان هستند، اما کارشان حرفه ای است. در مراحل ابتدایی "شبانه" یک پوشه جلوی من گذاشتند، که 1800 پلان استوری برد در آن قرار داشت، که این یک رفتار کاملا حرفه ای در سینما محسوب می‌شود. البته در"شبانه روز" هم مراحل تولید به همین شکل بود.اساس "شبانه" تصادفی نبود. برای تک تک پلانها از قبل برنامه ریزی شده بود. ما در واقع جدل بیهوده با هم نداشتیم و فکر می کنم 95 درصد موفق بودیم و این یک امتیاز است.

* قبول دارید کار دشواری بود؟

پورصمدی: بله، با این موضوع کاملاً موافق هستم. اما اگر  تلاشی بیهوده باشد و در انتها خستگی آن برایتان باقی می‌ماند. اما در"شبانه" با تمام سختیها، فضای خوبی داشتیم. من معتقدم  فیلمهایی از این دست باید امکان تنفس پیدا کنند. به خاطر اینکه سلیقه‌ای دیگر را مطرح می‌کند و می توان از این طریق ذائقه مخاطب را تغییر دهیم. من هر زمان که پیشنهادی با این شرایط داشته باشم، قبول می کنم.

* آیا شما در زمان نگارش فیلمنامه در جریان کار بودید یا به نوعی به آنها مشاوره می دادید؟

پور صمدی: در زمان نگارش نبودم، اما از زمانی که قرار بود کار به تولید نزدیک شود، ما کپ و گفت داشتیم.  استوری برد‌ها هم خیلی کمک می کرد. این نوع کار کردن ابهامات را از بین می برد و همه چیز حساب شده است.

کار با استوری برد در سینمای ایران خیلی رایج نیست. اما از طرفی در کنار ویژگی‌هایی که دارد، کار شما را سخت‌تر می‌کند.

 پورصمدی: اشکال ندارد، استفاده از این تکنیک باعث می‌شود شما در طول کار پیشنهادات بهتر هم ارائه دهید. استوری برد کار را مشکل نمی‌کند، بلکه کاملاً کیفیت کار کمک می‌کند.  استفاده از استوری برد کاملاً حرفه ای  و مبتنی بر یک دانش است. اما خیلی‌ها در سینما ما این روش را دنبال نمی کنند.

* به لحاظ نورپردازی هم این کار قطعاً دشوار بوده است.

پورصمدی: من این شانس را داشتم در مقاطعی با محمدرضا اصلانی که این دوستان هم دستیار ایشان بودند کار کنم. اصلانی چون از دنیای نقاشی به سینما می‌آید، من را نیز در این 20 سال با نقاشی درگیر کرد. این رفتار با نقاشی در طول این سالها به ما سلیقه ای خاصی را داد.

ما در "شبانه" و "شبانه روز" سعی کردیم به  محافظه کاری غلبه کنیم. دوستان و همکاران ما به دلیل تکنیکی، شرایط لابراتواری و به دلیل جنس نگاتیوی که وارد این سینما می‌ شود،  جسارت به خرج دادند و به تیرگی به مفهوم یک رنگ و ابزار برای زیبایی نگاه کردند. دلایل آن هم محترم است.  متسفانه در ایران مشخص نیست نگاتیوی که وارد می شود، چقدر تازه است. از طرفی هم یک فیلمی در یک سینما در شمال شهر یک رنگ و در وسط شهر و  شهرستان هم به رنگ دیگری دیده می شود.

من به مفهوم دشواری کار فکر نمی کنم، بلکه به مفهوم جسارت تیره دیدن بها می دهم. خوشبختانه کارگردانان هم با این ایده موافق بودند. ما در این حوزه‌ها سلیقه‌هایمان مشترکی با کارگردانان داشتیم. مفهوم ما از تیرگی و روشنی خیلی تعریف شده بود و با دقت  به سمت تیرگی رفتیم. البته دراین پنج سال مجموعه امکاناتی به بازار آمد و  شرایط نمایش در بعضی سالن‌ها بهتر شده‌است . در "شبانه روز" امکانات جدیدی وارد سینما شد. پس از هیجان کارهای جسورانه "شبانه" وقتی به "شبانه روز" می رسیم کمی پخته‌تر می شویم و با حوصله کار می‌کنیم و نتیجه هم مشخص است.

* شما امسال با چند فیلم در جشنواره فجر حضور دارید؟

پورصمدی: امسال با سه فیلم "یک گزارش واقعی" داریوش فرهنگ، فیلم بسیار شیرین "ترانه کوچک من" مسعود کرامتی و "طبقه سوم" بیژن میرباقری در جشنواره فیلم فجر حضور دارم. "ترانه کوچک من" به لحاظ لوکیشن فیلم بسیارخیلی خوب است و به عقیده من این فیلم را باید دید . "طبقه سوم" نیز از جمله کارهایی است که ما حدود 33 جلسه در آن شب کاری داشتیم، دوربین بیشتر روی دست و لوکیشن محدود با دو بازیگر روایت کار به تصویر کشیده می‌شود. 

 "یک گزارش واقعی" هم یک فیلم کلاسیک است و حس یک ترانه قدیمی را زنده می کند. فرهنگ کارگردانی را در کنار بازیگری به خوبی اجرا می کند.

* خانم خسروی شما هم  به صورت مداوم با بنکدار و علیمحمدی کار می‌کنید  فکر می کنم ایشان هم از جمله عواملی  هستید که با این دو فیلمساز به یک نگاه مشترک رسیده‌اید.

سودابه خسروی: قبل از "شبانه" در یک فیلم کوتاه با این کارگردانان همکاری کردم و متوجه شدم جنس کار آنها چیست. این موضوع کمک کرد که گریم "شبانه" را درست در بیاورم. شاید گریم این فیلم در نگاه اول کار مشکلی به نظر نیاید، ولی با نماهای خیلی نزدیک در فیلم متوجه شدم که باید چه ظرافتهایی را در چهره پردازی به کار ببرم.

"شبانه"‌ کار سختی برای من بود ولی در کارنامه کاریم تجربه جذابی به حساب می‌آید. در گریم این فیلم باید کاری می کردم که خط و خطوط دیده نشود و مدام نگران کار بودم چون می‌دانستم، هر فریم ارزش دارد. من وقتی با بنکدار و علیمحمدی کار می‌کنم، وارد دنیای جدیدی می شوم و به همین دلیل تا پایان کار نگرانم  تا فرصت را از دست ندهم. 

وقتی با این فضاها در سینما روبرو می شویم وجه روحی هنرمند ارضاء می‌شود. به نوعی ما یک کار و کمک دو طرفه با هم انجام می دهیم، و به نوعی به یک نگاه مشترک رسیدیم. من سر کارهای بنکدار و علیمحمدی دستم باز است.

* آقای زاهدی تدوین شبانه قطعا احتیاج به هماهنگی زیادی داشت

زاهدی : من با این دوستان سال 79 آشنا شدم و ارتباط ما به "شبانه" رسید که تجربه بسیار عجیب و جذابی بود. من بعد از چهار سال چند روز پیش فیلم را دیدم و به نوعی احساس کردم برای اولین باراست که این کار را می بینم. ما بیشتر در تدوین شبانه از جامپ کات استفاده کردیم . سعی داشتیم شیوه تدوین کاملاً نزدیک به فضای ذهنی فیلم باشد  . من معتقدم فیلم "شبانه" را باید مخاطبی ببیند که هوشمند است و فضا آن را درک می کند و با منطق این فیلم درگیر می شود.

گفت‌وگو از : بیتا موسوی،مازیار فکری‌ارشاد

کد خبر 1019048

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha