رسول اولیازاده، رئیس خانه عکاسان با گلایه از اینکه عکاسانی مانند حسین پرتوی و ابوطالب امام که در زمان انقلاب و جنگ عکسهای ماندگاری را ثبت کردهاند ولی اکنون به فراموشی سپرده شدهاند، عنوان کرد: عکاسان همیشه در حرکتهای اجتماعی افراد مثبتی هستند. مثلا وقتی زلزله بم اتفاق میافتد، سراسیمه به آن شهر میرویم تا فاجعه راانعکاس دهیم . در حرکتهای جمعی، روح ایثارگرانه دارند ، مانند جنگ که هستیشان را میدادند تا دینی را که به گردنشان است، ادا کنند. شاید آنها در فعالیتهای فردی چنین عمل نکنند و برای همین وقتی آن اتفاق جمعی تمام میشود، یکدفعه حادثه مورد فراموشی قرار میگیرد مثل مسئله بم، جنگ و...
او در مورد نحوه رسیدگی به عکاسانی که اکنون مشکلاتی دارند یا بیمار هستند افزود: من و دیگر عکاسان گاهی عیادتی از افرادی مانند پرتوی و ابوطالب امام انجام میدهیم. نیکول فریدنی هم در روزهای آخر عمر با چنین مشکلاتی روبرو بود. مسئله این است که ما قدرت زیادی نداریم تا بتوانیم حمایتهای دائمی را از چنین هنرمندانی داشته باشیم . بنظر من انجمن صنفی عکاسان مطبوعات، انجمن صنفی عکاسان انقلاب و دفاع مقدس، انجمن عکاسی ایران و انجمنهای دیگر میتوانند تشکلی داشته باشند دهند که از وزارت ارشاد و نهادهای مختلف افرادی در آن حضور پیدا کنند تا بتوان یک کار جمعی کرد و به وضعیت عکاسان و مشکلات آنها سامان داد.
اولیازاده در مورد دلیل شکل نگرفتن چنین انجمنی تا به حال ابراز داشت: ما همیشه میگوییم مرگ حق است ولی برای همسایه یعنی هیچوقت به این قصه به صورت یک کار جدی فکر نکردهایم. کارهای ما مقطعی و گذرا است ، مستمر و دائم نیست. برخی از مشکلات به نقص مدیریتی برمیگردد و یک بخشی هم به خود محوری برخی از افراد. اگر این مسائل را کنار بگذاریم خیلی راحت میتوانیم تشکل را شکل دهیم و رسالتی را که برعهدهمان است، انجام دهیم.
او ادامه داد: یک عکاس منفرد یا انجمن عکاسان، بودجهای برای حمایت از هنرمندان ندارد. حرف من این است که اگر تشکلی شکل بگیرد، میتواند از همین نهادها هم نمایندگانی را به عضو داشت و ردیف بودجهای برای سامان دادن به وضعیت هنرمندان و عکاسان دریافت کرد .مثلا در مورد نیکول فریدنی من نامهای به یکی از دوستان در وزارت ارشاد نوشتم و او هم کمک کرد تا بتوانیم از این عکاس پیشکسوت حمایت کنیم ولی اگر تشکلی داشته باشیم میتوانیم این حرکتها را ساماندهی و هنرمندانی را که باید مورد توجه قرار بگیرند، شناسایی کنیم.
رئیس خانه عکاسان با بیان اینکه آمادگی انجام این کار را دارد، در مورد بیمه هنرمندان گفت: دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد، ضوابطی را تعیین کرده است که براساس آن هنرمندان میتوانند بیمه شوند. این ضوابط مانند برگزاری نمایشگاههای انفرادی و..است که میتواند بخشی از نیازهای هنرمندان را پاسخ دهد.
او سپس به عکاسی در دوران بحران اشاره کرد: یک اصل اساسی این است که عکاس با داشتن خمیرمایههای اولیه، تکنیکهای ابتدایی را کسب کند. عکاسی درحال حاضر در همه شاخهها برای رشتههای مختلف وابستگی بوجود آورده است. اگر میخواهیم در مورد تاریخ مقاله یا تحقیقی ارائه دهیم بدون استفاده از چند تصویر جذابیتی ندارد. این نشان میدهد که عکاسی بسیار تخصصی شده است. مثلا در کشورهای دیگر انجمن صنفی عکاسان آتشنشان داریم. یک عکاس باید این موارد را بداند و بعد ژانر عکاسی که میخواهد انجام دهد، انتخاب کند.
اولیازاده در مورد اهمیت عکاسی خبری و بحران گفت: نه در ایران بلکه در تمام دنیا عکاسانی خبری در معرض خطر هستند. به عنوان مثال قالب عکاسان دفاع مقدس شهید، مجروح یا دچار آسیب شدهاند. شاید فعالیت و پویایی یکی از دلایلی است که خیلی از عکاسان دوست دارند با وجود این خطرات باز هم در این حوزه عکاسی کنند. بنابراین فردی که میخواهد در زمینه خبری و بحران، عکاسی کند باید خود را برای مقابله با این خطرات و سختیها آماده کرده باشد. عکاس خبری وقایع نگار است و باید بتواند حس آن لحظه را به بیننده منتقل کند.
او درباره چگونگی انتقال این حس اظهار داشت: اگر حسی که در یک حادثه هست، در وجود عکاس نباشد، نمیتواند پیام آن حادثه را برای دیگران منتقل کند. لازمه انتقال این است که عکاس شاخکهای حسی قوی داشته باشد. در حقیقت عکاس لحظاتی را ثبت میکند که در آینده به سند تاریخی تبدیل میشود. اگر کمکاری کند، بترسد و وارد کارزار نشود، حق آیندگان است که از او بپرسند چرا به رسالتش عمل نکرده است.
نظر شما