به گزارش خبرنگار مهر، این رمان روایت بهرام پسرکی روستایی است که با دوستانش کاموس و سامر باتریهای کهنه رادیو را در آب میاندازند و در پی پیدا کردنشان شنا میکنند.
در فصل دوم رمان، انقلاب سال 1357 اتفاق میافتد و تب و تابهای سیاسی معلمان بهرام را با بازیها و بازیگوشیهای کودکانهاش به حاشیه روایت این قصه میراند. فصل سوم، روایتی است آشفته از زبان ابراهیم جاوید یکی از معلمان مدرسه بهرام که سالهاست در جنگ موجی شدهاست؛ روایتی که روایت فصل دوم را انکار میکند . دو فصل آخر رمان در دهه 80 روایت میشود و راوی آن بهرام است؛ این کارمند سادهدل نیمه روشنفکر که در تنگنای شهر و خفقان اداره به تعارضها و آسیبهای روحی و روانی دچار شدهاست و همواره با رویاهای کودکیاش دلخوش است ...
در این رمان میخوانیم: روی حلب نوشتهبود" روغن نباتی شاهپسند" میخ شده به پادشاه هخامنشی نشسته بر تخت که دستش را برده بود بالا. دو سه سرباز هخامنشی زانو زدهبودند مقابلش. سرباز جلویی شعلهای را دو دستی گرفته بود، هدیه کند به پادشاه. خواست آدامس را تف کند. کسی فرز حلب را برداشت و با دست اشاره کرد به کلاه ترکیها که عقب مزدای لکنتهای سوار شدهبودند...
رمان "اره برقی خاموش است" با شمارگان 1650 نسخه در 230 صفحه و به قیمت 4500 تومان منتشر شدهاست.
نظر شما