به گزارش خبرنگار مهر، این منتقد ومترجم دیروز چهارشنبه 28 بهمن در آخرین نشست از سلسله نشستهای ادبی نشر افراز در سال جاری که به رمان "روز هزار ساعت دارد" نوشته فریدون حیدری ملکمیان اختصاص داشت شرکت کرد و درباره این اثر گفت: رمان ملکمیان روایتی آشنا را برای ما بیان میکند؛ عشق انسانها و نفرت قبیلهای که حاضر نیست عشق و انسان را به رسمیت بشناسد.
امرایی رمان "روز هزارساعت دارد" را از کارهای خوب حوزه ادبیات اقلیمی دانست و گفت: با خواندن این رمان در مییابیم که نویسنده، این روایت را با پوست و گوشت خود حس کرده است و به همین خاطر توانسته آن را به راحتی ارائه دهد.
سیروس نفیسی از دیگر منتقدان این نشست با تاکید بر زبان به کار رفته در رمان عنوان کرد: گذشته از ساختار رمان که به نظر میرسد با یک انتخاب تکنیکی مناسب انجام گرفته است، حیدری ملکمیان از زبانی آهنگین و سرشار از اصطلاحات و تعبیرات استفاده کرده که همین امر بر غنای کار وی افزودهاست.
در ادامه این بحث محمد حسین محمدی نویسنده افغانی با اشاره به عنصر زبان در این اثر توضیح داد: زبان در کتاب "روز هزار ساعت" از وجوه قوت و درعین حال پاشنه آشیل آن محسوب میشود. همانقدر که زبان مطنطن و فاخراین اثرموجب جذب مخاطب و زیبایی اثر شدهاست ازجهت دیگر از جنبه تصویری بودن روایت آن میکاهد. به نظر میرسد انگار همین زیبایی زبان، نویسنده را تا آن حد راضی میکند که از دیگر جنبههای روایت باز میماند.
نویسنده کتاب "انجیرهای سرخ مزار" افزود: وجوه مشترک فرهنگی در این اثر با زادگاه من، برایم بسیار دلنشین بود و همین موضوع باعث شد که از خواندن این رمان خیلی لذت ببرم.
شاهرخ گیوا نیز درباره این رمان گفت: "روز هزار ساعت دارد" داستان سرگشتگی انسان است. چه آنها که فیلسوفانه برای گریز از این سرگشتگی به ناکجاآبادی به نام آرمان کلات آژگلوم پناه میبرند و چه آنهایی که از رنج آگاهی به دورند و با خرافههایشان در روستاهایی پرت و دور افتاده روزگار سپری میکنند.
وی افزود: انگار راه نجات و آرامشی برای هیچیک، چه گالش و روستایی، و چه روشنفکر و رواقی و غیره نیست و رمان روای این سرگشتگیهاست.
نویسنده کتاب"مونالیزای منتشر"مانند چند منتقد دیگراین نشست با انتقاد ازنیمه دوم رمان که فضایی شهری به خود میگیرد عنوان کرد:روایت راوی تا وقتی که ازروستای خانسر وملکمیان و شیوه زندگی و روابط آنها سخن میگوید بسیار بدیع و ستودنی است ؛ شخصیتهایی پدید میآورد که دست مخاطب را میگیرند و پرتاب میکنند وسط روستا و آدمهای بکر. اما حیف که همه اینها از اواسط رمان کمرنگ و کمرنگتر میشوند.
گیوا ادامه داد: در بخش دوم رمان خواننده باید لذت متن را فراموش کند و در میان سطور دنبال چرایی وقایع و رفتار شخصیتها بگردد و در میان نثر فاخر آن گیج بزند؛ هر چند نثر آهنگین و شاخص بخش اول رمان را باید ستود.
این نویسنده تصریح کرد: رمان"روز هزار ساعت دارد" با تمام بالا و پایینهایش، در نهایت میتواند مخاطب سختگیر رمانهای جدی را تا حد زیادی راضی نگهدارد.
این نشست با سخنان نویسنده کتاب و برخی توضیحات وی پایان یافت.
رمان "روز هزار ساعت دارد" دومین رمان حیدری ملک میان (پس از رمان "مرگ بیتوبه بی وصیت") است که سال گذشته از سوی نشر افق چاپ و منتشر شده و با استقبال خوب مطبوعات و اهالی کتاب مواجه شدهاست.
نظر شما