دکتر محمد بقایی (ماکان) در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد تمایز جوهری میان حکمت و فلسفه کفت : تردیدی نیست که حکمت متفاوت از فلسفه است. در واقع باید گفت که حکمت شامل مفاهیم مجرد، معقول و مابعد الطبیعی می شود و برخلاف فلسفه نگاه چندانی به عالم ماده و جهان واقع ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه تعلیم و تربیت درباره اینکه آیا می شود حکمت را معرفت مسلط در جهان پیشامدرن دانست؟ اظهار داشت: چهان پیشامدرن را اگر تا زمان دکارت در نظر آوریم حکمت در آن نقش بارزی داشته و در واقع قلب تپنده فلسفه محسوب می شده است. از زمان دکارت است که این دو ازهم مجزا می شوند .
وی افزود: بنابراین حکمت و فلسفه که اکنون راه آنها ازهم جدا شده گرچه گاهی به صورت اصطلاحات موازی بکار می روند ولی در واقع تفاوت اساسی با یکدیگر دارند و امروز آنچه بیشتر مورد توجه اهل اندیشه است فلسفه است تا حکمت. البته باید توجه داشت که برخی اندیشمندان، معرفت شهودی را نیز در کنار این دو قرار داده اند و حکمت و فلسفه را به تنهایی برای شناخت کافی نمی دانند.
بقایی در مورد نیاز فلسفه برای پیشبرد راه خود به حکمت گفت: فلسفه بدینگونه که اکنون در جهان مطرح است به نظر نمی رسد چندان سروکاری با حکمت براساس تعریفی که گفته شد داشته باشد زیرا درحال حاضر هریک از آنان متعلق به حوزه ایی خاص هستند.
این محقق و پژوهشگر تصریح کرد: شاید برخی این دو را مکمل یکدیگر بدانند ولی با توجه به شواهدی که در کار حکیمان و فیلسوفان مشاهده می شود با اطمینان می توان گفت حکمت و فلسفه در دو طریق متفاوت گام بر می دارند که تجسم آن را از منظر حکمت می توان در افلاطون و ازچشم انداز فلسفه می توان در ارسطو یافت .
نظر شما