به گزارش خبرگزاری مهر یکی از نمونه های بارز تروریسم جدید ، روز سه شنبه به دست سربازان امنیت کشور بازداشت شد ولی تاسف برای اینگونه از افراد فقط منحصر به رفتار وحشیانه آنها نیست ، بلکه آن چیزی که دل را می آزارد مواضع و رفتار دوگانه ای است که بر فضای جامعه جهانی حاکم شده است.
آمریکا آن روزی که در فضای دو قطبی به دنبال دفع شر شوروی کمونیستی بود ،خیلی به مقوله گروهای خشونت طلب توجه نمی کرد ولی پس از فروپاشی قطب شرقی قدرت به یک باره با خلا دشمن و متعاقب آن خطر سقوط قریب الوقوع روبرو شد. به محض این احساس خطر تیم استراتژیست آمریکا نقشه راه خود را که همان تئوری جنگ تمدنهای هانتینگنون وپایان جهان فوکویاما بود، پیش کشیدند و اسلام را مهمترین دشمن فرضی خود ساختند در حالی که به واقع دین اسلام و مسلمانان این خصوصیت را نداشتند و تنها فرقه ای از افراطیون بودند که می توانستند همچون خوارج زمان حضرت امیر(ع) اسلام را مطابق با خواست معاویه ها و یزیدیان معرفی کنند.
وهابیون و سلفی های افراطی همان چیزی بودند که آمریکا برای دشمن فرضی می توانست با بوق کر کننده رسانه های خود به افکارعمومی معرفی کند. جعبه سیاه یازده سپتامبر این معادله را در خود مضبوط دارد ولی اگر اجازه بازگشایی جعبه سیاه یازده سپتامبر داده می شد امیدوار بود که افکار عمومی از پشت پرده این بازی نیز آگاه شوند.
آن چیزی که در سالیان بعد از یازده سپتامبر عیان شد اینکه دست مدعی مبازه با تروریسم با خود تروریست در یک کاسه است. زیرا اخبار و اطلاعات حاکی از ارتباط تنگاتنگ رهبران گروهک تروریستی القاعده با دولتمردان آمریکا است و علاوه بر این، سال گذشته خود این کشورها تاکید کردند که باید با برخی از سران تروریستها پای میز مذاکره نشست و با آنها توافقاتی را تنظیم کرد. این گفته البته جدای از اخباری است که از دستگیری رهبر القاعده توسط امریکا و آزادی دوباره او حکایت دارد.
فارغ از تمامی این اسناد ، اسامه بن لادن بهانه خوبی را برای آمریکا فراهم کرده است که هر از چند گاهی یکی از کشورهای منطقه پایگاه نظامی ایالات متحده شود و جالب اینکه نوع تفکر القاعده مورد محبت ویژه آمریکا باشد.
تفکر القاعده ای اما آثاری نیز در برخی از کشور ها به جا گذاشته و گروهک تروریستی ریگی را می توان از آن جمله دانست . شاید حتی برخی از وجوه رفتاری این گروهک را خطرناک تر از القاعده باید دانست زیرا بن لادن با هماهنگی قبلی دست به اقداماتی می زد که آمریکا مورد بهره برداری قرارداده وآن را مستمسک لشگرکشی خود قراردهد ولی گروهک ریگی باهماهنگی همان منبع مستقیما علیه امنیت ملی ایران اقدام می کرد.اسناد بلاتردید از ارتباط ارگانیک این گروهک با مدعیان دروغین مبارزه با تروریسم دشمنی این قدرتها را با جمهوری اسلامی تبلور بخشید و شاید دستگیری و اعتراف این عنصر پلید بتواند چشم های تار از غفلت را برای خوب شناختن دشمنان انقلاب روشن کند هرچند که برخی از این پرده ها قبلا نیز رویت شده بود.
در کنار العربیه ، رسانه وهابیون افراطی و همچنین برخی شبکه های سخیف اپوزیسیون خارج از کشور ، بی بی سی فارسی رسانه وابسته به دولت انگلیس نیز در مسیر فضا دادن به دشمنان انقلاب با عبدالمالک ریگی گفتگو کرد و اگر چه مدعی پرهیز از خشونت است ، اما فرصتی به وی داد که جنایات آشکار تروریستی خود را توجیه کند. |
نکته جلب توجه اینکه ریگی در ابتدای راه نام گروهک خود را برای ایجاد انحراف و تهییج مذهبی برخی از جوانان بلوچ "جندالله" گذاشته بود ولی به مرور و درجریان ارتباط و آشنایی با تفکرات و راهبردهای رسانه های غربی مثل شبکه بی بی سی ، صدای آمریکا،رادیو فردا ، ای بی سی نیوز آمریکا و در نهایت شبکه سلطنت طلبان معارض با انقلاب نام "جنبش مقاومت ملی ایران! " را بر گروهک تروریستی خود گذاشت.
البته مهمترین مجرای تبلیغاتی ریگی ، رادیو صدای بلوچ بود که ازاستکهلم سوئد پخش می شد. ولی بسیاری ازقرائن حاکی ازارتباط نزدیک وی با کشورهای بیگانه بود به طوری که برادر او پس از دستگیری در اعترافاتش اذعان کرد که این اقدامات در ارتباط با امریکا بوده است.عبدالحمید ریگی که نفر دوم گروهک تروریستی ریگی بود درجمع علما، روحانیون وسران قبایل وطوایف سیستان وبلوچستان گفت بیشتر این عملیاتها به خاطر نشان دادن قدرت گروهک در استان سیستان و بلوچستان و خارج از آن به آمریکا بود تا امکانات مالی، اطلاعاتی لازم را برای ادامه کار گروهک فراهم کند.
البته گروهک ریگی همواره مدعی بود که اقداماتش با دستور رهبران مذهبی(!) صورت می گیرد ولی نوع فعالیت این گروه نشان از امکانات پشتیبانی گسترده ای می داد که در منطقه دیده نشده بود. آنان از شبکه اینترنت و همچنین از رسانه های گروهی تلویزیونی و رادیویی ، در انعکاس خبر عملیات و طرح دیدگاهایش استفاده می کردند و بسیاری از عملیات مسلحانه این گروه، شیوه های کار طرفداران القاعده در عراق بود.
به هر تقدیر ریگی بازداشت شد و به احتمال زیاد همانند دیگر گروهک های تروریستی که با نابودی سرکرده متلاشی می شوند این گروه نیز زوال خواهد یافت ولی ریشه های این نوع از تفکر و رفتار همچنان درمنطقه باقی بوده و هر لحظه با حمایت بیگانه احتمال رویش گروهکی دیگر وجود دارد. چرا که اغلب کشور های منطقه جولانگاه دشمنان انقلاب بوده و فرصت برای علم کردن فردی جاهل همچون ریگی بسیار است . ریگی بنابر اطلاعات تائید نشده سال گذشته نیز در جریان مراسم حج توسط نیروهای عربستانی دستگیر شده بود ولی به رغم قرارداد استرداد مجرمین از تحویل این شخص به ایران سرباز زده و تحت فشار وهابیون تند رو آزاد شده بود. لذا نیرو های امنیتی کشورمان نباید به خاطر بازداشت این عنصر نا مطلوب خیال آسوده کنند زیرا پیش از ریگی نیز مردم خوزستان شاهد عملیات هایی شبیه به اقدامات ریگی در اهواز و دیگر مناطق مرزی کشور بودند.
امریکا، اسرائیل ،انگلیس و برخی از سازمانهای اطلاعاتی منطقه به تجربه ثابت کرده اند که کماکان در سایه نامی از مبارزه با تروریسم هزاران تروریست را تربیت و تجهیز کرده و با استفاده از اهرم های رسانه ای خود به اقدامات آنها مشروعیت می بخشند .
گروهک تروریستی منافقین از جمله بزرگترین این گروه هاست که به واسطه همین رویکرد غرب همچنان با حال نزار خود به بقا در سایه این قدرتها ادامه می دهند و هر لحظه که نیاز به تقویت و احیای آنها احساس شد دوباره میدان برایشان باز می شود. از همین روست که ریگی این جوان شرور تبدیل به مهره اول سیا ، موساد و انتلیجنت سرویس شد.
------------------------
گزارش: حجت پیری
نظر شما