پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۹ اسفند ۱۳۸۸، ۱۲:۴۲

نگاهی تئوریک به منطقه گرایی /

منطقه گرایی از منظر رویکردها

منطقه گرایی از منظر رویکردها

خبرگزاری مهر - گروه بین الملل: منطقه گرایی در ابعاد مختلف قابل تعربف است و رویکردهای نظری مختلف در روابط بین الملل هر کدام نگاه متفاوتی به این موضوع دارند.

در دهه های گذشته در علم روابط بین الملل، توجه و سطح تحلیل عمدتا به سطح ملی یا بین المللی معطوف بود. اکنون در آغاز هزاره جدید مطالعات منطقه ای در کانون توجه و اهمیت قرار گرفته است. نمونه این اتحادیه ها و نهادهای منطقه ای عبارتند از: MERCOSUR  APEC،NAFTA،ARICOM، ECO ،ASEAN.  

اهداف منطقه گرایی اقتصادی

1- افزایش آزاد سازی تجاری
2- آزاد شدن سرمایه گذاری
3- بازسازی ساختار اقتصادی کشورها
4- همگرایی اقتصادی

پیمودن روند جهانی شدن از سطوح ملی راهی بس طولانی را می طلبد چرا که قوانین ملی و تطابق آن با سطح کلان بین المللی بسیار پیچیده و دشوار می باشد. اما گذر از سطح ملی به منطقه ای و از سطح منطقه ای به سطح جهانی باعث می شود تا بخشی از پیچیدگی ها که مربوط به سیاست گذاری، آماده سازی فرهنگی و ساختاری در طول روند انتقال از سطح ملی به منطفه ای است حل گردد و انتقال به سطح جهانی آسانتر صورت گیرد. در حقیقت تجربیات حاصل از همگرائیهای منطقه ای راهی است برای قرار گرفتن در روند و گستره شمول مناسبات جهانی و جهانی شدن . از دیدگاه میتلمن (8-7 :1994 Mittelman) مناطق مختلف (به عنوان واحدهای جغرافیایی و اکولوژیکی) در چارچوب محدودیتهای طبیعی و فیزیکی؛ سیستمهای اجتماعی (که روابط فرا محلی را نشان می دهد)؛ ساختارهای امنیتی Buzan)  1991)؛ سنتهای فرهنگی؛ هویتها؛ مشروعیت سیاسی و ساختار سیاستگزاری مقایسه میشوند.

دیدگاه نظریات گوناگون در خصوص منطقه گرائی
 
1) رئالیست هاونئورئالیستها براهمیت اشکال خارجی قدرت، پویایی رقابت سیاسی و نقش تحدید کننده نظام بین المللی تاکید دارند . از منظرنوواقع گرائی سیاست منطقه گرائی و ظهور ترتیبات منطقه ای دارای وجوه مشترکی بسیاری با سیاست شکل گیری اتحادها است.براین اساس منطقه گرائی را می باید از طریق نگاه به منطقه از خارج ونیز جایگاه منطقه در نظام بین الملل مورد توجه قرار داد. بدین ترتیب گروه بندی های منطقه ای در واکنش به چالشهای خارجی به وجود می آید. در ارتباط با ترتیبات اقتصادی و امنیتی منطقه ای که توسط دولتهای ضعیف ایجاد می گردد ,نو واقع گرائی روند فعالیت های آنها را وابسته به سیاستهای و ایستارهای قدرتهای بزرگ می داند.به هر حال نوواقع گرائی حرف چندانی در مورد ویژگی همکاری منطقه ای که طی ان شاختارهای نهادی جدیدی که باانگارهای سنتی درمورد ائتلاف، اتحاد و یا سازمانهای بین المللی سنتی متفاوت می باشند به ما نمی گوید. این نظریه کمک اندکی در مورد تاثیر عوامل داخلی بر روند همگرائی منطقه ای می کند.

 2) در سطح دوم تحلیل که همان سطح منطقه ای باشد محققان این فرایند رابر اساس رویکرد نو کارکرد گرائی، نهاد گرائی نئولیبرال و بالاخره سازه انگاری برسی می کنند. در چارچوب دو رویکرد اول باید خاطر نشان سازیم که منطقه گرائی به صورت واکنش کارکردی تو سط دولتها نسبت به مسائلی مطرح می شود که از طریق وابستگی متقابل منطقه ای ایجاد می گردند که طی آن بر نقش و اهمیت نهادها در تقویت یکپارچگی منطقه ای تاکید می شود رویکرد مزبور که از دیدگاه لیبرال مایه می گیرد عمدتا به عقلانیت هدفهابی رفاهی دانش تکنیکی و علمی تاکید دارند.

کد خبر 1042799

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha