پروفسور لورنس هتاب استاد فلسفه در دانشگاه اولد دومینیون در مورد این موضوع که آیا فلسفه در قرن بیستم توانسته با مخاطب عام ارتباط مؤثر برقرار کند یا نه، به خبرنگار مهر گفت: فلسفه در قرن بیستم ویژگی خاص و منحصر به فردی دارد که آنرا از سایر اعصار جدا و متمایز میکند. این ویژگی "چرخش زبانی" نامیده میشود. در این قرن سؤال فلاسفه به نوعی تغییر میکند. سؤال و محور اصلی بحث فلسفی در این قرن در مورد کارکرد زبان است.
وی تأکید کرد: سؤال این است که زبان چگونه کار میکند و نه اینکه یک "واقعیت مشخص و مسلم" وجود دارد و زبان فقط باید به آن ارجاع دهد. به عبارت دیگر سخن از این نیست که زبان باید به دنبال ارجاع دادن به واقعیتهای ملموس باشد، بلکه سخن در مورد نحوه عملکرد زبان است.
مؤلف "دفاع طرفدارن نیچه از دموکراسی" افزود: دو فیلسوف بزرگ قرن بیستم، ویتگنشتاین و هایدگر درصدد تبیین همین مسئله بودند و نحوه عملکرد زبان را مورد توجه داشتند.
وی تصریح کرد: یکی از کارهای نادرستی که در فلسفه قرن بیستم رخ داد این بود که فلسفه را تخصصی کرد. در واقع در این قرن فلسفه به عرصههای تخصصی و آکادمیک کشانده شد و آنرا محصور به جوامع علمی و دانشگاهی کرد. فلسفه به موضوعی تخصصی و مورد بحث میان فلاسفه تبدیل شد.
وی افزود: فلسفه در قرن بیستم به جای پرداختن به مباحث ملموس مربوط به زندگی موضوعاتی میپرداخت که مخاطب "خاص" داشت.
استاد دانشگاه اولددومینیون در ادامه تصریح کرد: همین مسئله یکی از دلایل این موضوع است که چرا گفتمانها و مباحثات عمومی و عامه سطحی هستند و عمق لازم را ندارند. در واقع علت این امر این است که فلسفه نتوانسته با بدنه اجتماع و مسائل ملموس مردم ارتباط درستی برقرار کند.
نظر شما