به گزارش خبرگزاری مهر، محمدرضا سرشار در باره این سه کتاب گفت: کتاب "شهری که مردم آن با زانو راه می رفتند" در اصل اقتباسی از یک داستان تخیلی و افسانه ای خارجی مربوط به 50 سال پیش است.این داستان جنبه نمادین دارد و من ضمن الهام از خطوط کلی داستان، داستان را به طور کامل تغییر دادم و تبدیل به یک داستان جدید شد.
وی ادامه داد: چاپ اول تا سوم این کتاب قبلا منتشر شده است. پس از اقدام سوره مهر در طرح تجمیع آثارنویسندگان مطرح، این کتاب منتشرشد و قرار است چاپ پنجم کتاب بدون ویرایش منتشر شود.
سرشار درباره کتاب "قصه پرغصه ما" گفت: این کتاب مجموعه ای از داستانهای واقعی است که طی سالهای گذشته به صورت پراکنده در نشریات مختلف چاپ شد. این کتاب نیز قبلا 7بار در شمارگان 10 هزار نسخه و مجموع 70 هزار نسخه منتشر شد.این کتاب نیز پس از اقدام سوره مهر در طرح تجمیع آثارتجدید چاپ شد و قرار است چاپ دوم آن منتشرشود.
وی با بیان اینکه در چاپ جدید دو داستان اضافه شده افزود: این کتاب در ویرایش تغییر چندانی نداشته و تنها ویرایش رسم الخطی صورت گرفته است.
سرشار درباره آخرین کتاب در حال چاپ خود نیز افزود: "غیر از خدا هیچ کس نبود" نیز مجموعه داستان های قدیمی و تاریخی است که در سالهای گذشته در مطبوعات چاپ شده و این کتاب مثل "قصه پر غصه ما" قبلا 7 بار تجدید چاپ شد.این کتاب نیز در طرح تجمیع آثار نویسندگان از سوی سوره مهر دو بار منتشر شد وقراراست چاپ سوم آن منتشر شود.
وی ادامه داد: درکتاب چاپ شده از سوی سوره مهر یک داستان دو قسمتی به نام "هوش ثروت است" و "قاضی و دخترباهوش" از زبان عربی ترجمه و در این کتاب آورده شده است.
نظر شما