پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۱۸ فروردین ۱۳۸۹، ۱۱:۱۸

نظریه های امنیت بین الملل-5 /

نظریه صلح دموکراتیک و موضوع امنیت

نظریه صلح دموکراتیک و موضوع امنیت

خبرگزاری مهر- گروه بین الملل: بر اساس تئوری صلح دموکراتیک به دلیل به خطر افتادن منافع اقتصادی و تجاری بین کشورهای دموکراتیک کمتر جنگ رخ می دهد، امری که تجربه جهانی آن را تایید نمی کند.

امانوئل کانت در سال 1795 در کتاب "صلح ابدی" خود یک "اتحادیه صلح طلب" را توصیف کرد که به وسیله جمهوری‌های لیبرال تشکیل می‌گردد. او استدلال کرد که دموکراسی‌ها از انواع دیگر حکومتها کمتر ستیزه جو و جنگ طلب هستند. با این وجود، تا دو قرن بعد از نگارش این کتاب، بحث و استدلالهای کانت مورد غفلت قرار گرفت. به نظر کانت عدم تمایل دموکراسی‌ها برای ورود به جنگ بر سر سه اصل و پایه استوار بود.

این اصول و مبانی به قانون اساسی، امور اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی مربوط می‌شوند. دموکراسی‌ها حکومتهای نمایندگی هستند. حکومت به وسیله رای دهندگان انتخاب می‌شود و اگر از برآوردن خواسته‌های آنان قصور ورزد و ناتوان باشد از کار بر کنار می‌شود.

جنگها تعهدات پر هزینه‌ای هستند و برای تامین مخارج آن مالیات‌ها به طور اجتناب‌ ناپذیری افزایش می‌یابند. رای دهندگان به هیچ وجه خواهان مالیاتهای بیشتر نیستند. دولتها نیز از این امر آگاهند و آرزومندند تا از صرف مخارج جنگ پرهیز و جلوگیری نمایند. جنگ با تجارت و بازرگانی نیز ارتباط پیدا می‌کند. چون بیشتر دموکراسی‌های عصر کانت کشورهای پیشتاز و عمده‌ای در تجارت بودند، از اینرو جنگها با دخالت در امر تجارت منافع تجاری را به خطر می‌انداختند و ثبات رژیم تجارت بین‌الملل را تحلیل می‌بردند.

همچنین جنگها هزینه جاری زیادی دارند. به طوری که تلفات جانی، معلولیت و قطع عضو و جراحات عمیق ممکن است در بین نیروهای مسلح درگیر در جنگ و احتملا میان مردم غیر نظامی بسیار زیاد و سنگین باشد.

پدران و مادران و سایر بستگان و دوستداران سربازان نیز در بین رای دهندگان هستند که از کشت و کشتار در میدان جنگ بیزارند. آگاهی قبلی از این واقعیتها رای دهندگان را به مخالفت با جنگ سوق می‌دهد که در سیاستهای یک حکومت نمایندگی بازتاب می‌یابد.

بر اساس نظریه صلح دموکراتیک در یک دموکراسی که مبنی بر ارزشهای معین و مسلمی چون آزادی و حقوق فردی است وضعیت به این صورت نیست. زیرا این ارزشها به سیاست خارجی نیز سرایت می‌کند و دموکراسی را از درگیر شدن در جنگ منصرف می‌سازد. چون جنگ، تجاوز از هنجارهای اساسی و بنیادی دموکراسی خواهد بود.

تا دهه 80 میلادی مطالعه جدی در مورد نظریه صلح دموکراتیک صورت نگرفت. اما در این دهه تعدادی از کارشناسان روابط بین‌الملل در هر دو طیف مخالف و موافق این نظریه، به بحث و بررسی آن پرداختند. افرادی چون "مایکل دیل" و "بروس راست" از این نظریه حمایت می‌کردند و کسانی مانند "استیون چان" و "اریک وید" نیز با آن مخالفت می‌ورزیدند.

این مناظره سرانجام اتفاق نظر در مورد دو نکته را به بار آورد. اولین نکته آن بود که از نظر گرایش به جنگ هیچ تفاوتی بین دموکراسی‌ها و غیر دموکراسی‌ها وجود ندارد. دومین توافق بسیار مهم آن بود که وقوع جنگ بین دموکراسی‌ها بسیار نادر و غیر محتمل است.

البته این اجماع در تایید نظریه کانت نیست. داده‌های تاریخی این ادعای کانت را تایید نمی‌کند که دموکراسی‌ها تمایل به جنگ ندارند. چون دموکراسی به اندازه انواع دیگر حکومت گرایش به جنگ داشته‌اند.

برای مثال در طول قرن بیستم بریتانیا نیروی نظامی خود را علیه تعداد زیادی از کشورها از جمله آلمان، کره شمالی، آرژانتین، عراق، ژاپن و مصر به کار برد. همین موضوع در مورد امریکا و فرانسه نیز صادق است. به گونه‌ای که این دو کشور و سایر دموکراسی‌ها از بکارگیری جنگ به عنوان یک ابزار سیاست اکراه و ابایی نداشته‌اند.

کد خبر 1058993

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha