به گزارش خبرگزاری مهر، مرجع تقلید و استاد اخلاق در چهارم جلسه درس خود به مرور مباحث طرح شده در سه جلسه گذشته پرداخت و یادآور شد: اولین محیط که شاکله روحی در آن شکل می گیرد، محیط خانوادگی است و رابطه بین پدر و مادر با فرزندان بر محور محبت شکل میگیرد و شدیدترین محبتها هم هست. لذا غیرت که از محبت نشأت میگیرد، اقتضا میکند پدر و مادر فرزندان خود را در بُعد انسانی و الهی تربیت کنند.
وی افزود: بحث به اینجا رسید که تربیت از دو طریق سمعی و بصری است. پدر و مادر از این دو طریق فرزند را تربیت میکنند.
رابطه عقل و ادب
آیت الله مجتبی تهرانی در تشریح رابطه عقل و ادب به سخنی از حضرت علی(ع) اشاره کرد که «أَلأَدَبُ فی الإنسانِ کَشَجَرَةٍ أَصلُهَا العَقلُ» ادب در انسان مانند درختی است که ریشه اش عقل است.
این مرجع تقلید افزود: حضرت ادب را در انسان به درختی تشبیه فرموده است که ریشه او عقل است. وقتی به روایات مراجعه میکنیم، میبینیم رابطه مستقیم بین عقل و ادب مطرح می شود. روایات متعددی داریم که در آنها رابطه بین عقل و ادب را با تعبیرات مختلف مطرح میکند.
عقل نظری و عملی با ادب به فعلیت میرسد
آیت الله مجتبی تهرانی با اشاره اینکه عقل، اعم از عقل نظری و عقل عملی است، گفت: عقل نظری قوه تشخیص حق از باطل است که جنبههای استدلالی دارد و در ارتباط با تشخیص حق از باطل پیش میآید. مثلاً در مورد توحید، برهان اقامه میکند که توحید حق است و شرک باطل است. ولی در تشخیص افعال ظالمانه و عادلانه عقل عملی میگوید که چه خوب است و چه بد است. خوبی و بدی را با عقل عملی تشخیص می دهیم. مثلاً امانت داری خوب است، خیانت بد است، دروغ گفتن زشت است، راستی و درستی زیباست و... هیچ کدام از اینها، جنبه استدلالی ندارند که بخواهیم با عقل نظری اثبات کنیم، عقل عملی اینها را می فهمد.
تربیت از راه سمع و بصر، روش خداوند است
وی افزود: تربیت از دو طریق صورت می گیرد، سمعی و بصری. این روش تربیتی که من عرض کردم، یک روش الهی است؛ خدا هم همینطور تربیت می کند. تربیتی که پدر و مادر در ارتباط با فرزندشان باید پیش بگیرند، همان روش تربیت است که خدا برای تربیت ابناء بشر استفاده کرده است. چه در بعُد مسائل عقل نظری که جنبه های اعتقادی است، چه از نظر بُعد عملی که جنبههای رفتاری دارد. خدا چه کار کرده است؟ البته من نمیرسم و جای آن هم نیست که این بحثها را به طور کامل بشکافم، فقط به مقدار بحث اشاره میکنم « إِنَّا خَلَقْنَا الْانسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعَا بَصِیرًا» همانا ما انسان را از نطفهای آمیخته آفریدیم و او را پروراندیم، پس او را شنوا و بینا قرار دادیم(سوره انسان، آیه 2).
این مرجع تقلید در ادامه گفت: خالق هستی می گوید ما انسان را از نطفه کذایی خلق کردیم... تا اینکه هم سمیعش کردیم هم بصیر. شنیداری و دیداری. چرا فقط این را مطرح می کند؟ و فقط سراغ همین دو مورد رفته است؟ « فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعَا بَصِیرًا». یعنی نیروی شنوایی و دیداری. جهت این است که اینها دو وسیله الهی برای تربیت انسان هستند. برای اینکه انسان تربیت شود و به غایتی که برایش در نظر گرفته شده است - که همان انسان شدن و الهی شدن است - برسد، اینها دو وسیله هستند. اگر انسان بخواهد به آن غایت از خلقت خود برسد، با بهره گیری از این دو وسیله می رسد و باید از این دو وسیله استفاده کند.
در بُعد دیداری آیات الهیه را ببیند و به او پی ببرید. نشانه های خدا را ببیند تا پی به مبدأ و معاد ببرد. از چه وسیله ای دارد استفاده می کند؟ به طور غالب دیداری است. از آن طرف آنچه را که از طریق وحی بوسیله ارسال رسل و انزال کتب برای ابناء بشر فرستاده است جنبه شنیداری آنها را بشنود. خدا از این دو راه سمعی و بصری و با استفاده از این دو وسیله است که انسان را تربیت می کند. این روش الهی است. یعنی خدا هم که می خواهد انسان را به غایت خلقت برساند، تدبیر ربوبی (تربیت) کند، کارهایش از طریق سمعی و بصری است. از همین دو راه است. شنیداری و دیداری است.
بذر هدایت در همه وجود دارد
وی افزود: اگر انسان بخواهد به غایت تربیت برسد، یعنی انسانی بشود الهی، راه آن همین است. آن وقت بعد می فرماید: «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ» ما انسان را به راه، هدایت کردیم.(سوره انسان، آیه 3)
آیت الله مجتبی تهرانی یادآور شد: نباید فراموش کرد اینها دو وسیله هستند، دو وسیله بسیار خوب؛ اما آنچه که اصل است آن بذر الهی است که خدا در درون انسان پاشیده است و آن نشاء الهی است که در درون انسان نهاده است «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ» که این عبارت از همان عقل است، چه در بعد نظری آن که تشخیص حق از باطل است چه در بعد عملی آن، که تشخیص خوبی از بدی است.
انسان بر اثر کارهای زشت مسخ می شود
وی با اشاره به روایاتی بسیاری که رابطه عقل و ادب و تربیت را مطرح کرده اند، گفت: همواره تأکید شده این بدون آن بی فایده است، آن بدون این بی فایده است، یا او به این محتاج است و این به آن. توجه کنید که صرفِ آن استعدادی که در نهاد انسان است برای اینکه شخص را انسان کند و الهی کند، کافی نیست. صرفِ اینکه آیات را ببیند و بشنود ولی آن طرف خراب شده باشد، کارساز نیست. گاهی انسان بر اثر افعال قبیحه مسخ می شود و هرچه به او بگویی یا به او نشان بدهی به تو می خندد. هر دو باید باشد، هم عقل هم ادب.
انسان راه را خودش انتخاب می کند
آیت الله مجتبی تهرانی با تأکید بر اینکه انسان در انتخاب راه مجبور نیست، گفت: خداوند به انسان اختیار داده است، " إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا" یا سپاسگزار می شود و یا کافر.
انسان در انتخاب راه مجبور نیست. هرطور که خودش انتخاب کرد. بذر را من پاشیدم، ارائه طریق هم چه از نظر سمعی و از نظر بصری کردم، حالا انتخاب با توست. ببینم تو باادب می شوی یا بی ادب؟! انتخاب این با تو است.
در گذشته روایتی را مطرح کردم که « إِنَّ بِذَوی العُقولِ مِنَ الحاجة إِلَی الأَدَبِ کَما یَظمَأُ الزَّرعُ الی المَطَرِ» نیاز ذوی العقول به ادب مانند نیاز کشت است به باران.(غررالحکم، صفحه 53)
...............................
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله شیخ مجتبی تهرانی
نظر شما