دین یکی از مؤلفههای سازنده هویت بشر است. از این رو دین به عنوان یک عامل در ساخت نظام سیاسی و اجتماعی انسان نقش دارد. همین باعث میشود که دین در مناسبات میان انسانها و جوامع نقش مهمی داشته باشد.
جک اسنایدر: دین از نیازهای ضروری زندگی اجتماعی است
پروفسور جک اسنایدر استاد روابط بینالملل و علوم سیاسی دانشگاه کلمبیا و از بنیانگذاران مکتب واقعگرایی تدافعی در مورد این موضوع به مهر گفت: پس از حوادث 11 سپتامبر دین به یک مؤلفه مهم در سیاست بینالملل تبدیل شده است و نمیتوان آنرا نادیده گرفت. به رغم این موضوع دین به عنوان یک متغیر هنوز در نظریههای روابط بینالملل مفهوم بندی نشده است.
مؤلف "چرا دموکراسیهای انتخابی به جنگ روی میآورند" یادآور شد: در حال حاضر توجه زیادی به مفهوم "دین" شده است. یکی از علتهای این موضوع را باید این دانست که تقاضا برای مشارکت سیاسی عموم مردم بیشتر شده است. در جوامع سکولار و در دنیای توسعه یافته صنعتی، دین به عنوان نیازی اجتماعی مورد توجه جنبشها واقع شده است. این جنبشها عامل دین را در جهت پاسخگویی دولتها در نظر میگیرند. این جنبشها این دیدگاه را به سیاست بینالملل نیز تسری دادهاند.
وی نقش دین را در ساختها و نهادهای اجتماعی یادآور شد و گفت: باید اذعان کرد که دین یکی از نیروهای اصلی و سازنده در جهان اجتماعی است. دین تنها یک متغیر فراموش شده نیست و تنها نقش یک متغیر را ندارد. دین توان و ظرفیت ایجاد تغییرات گسترده سیستمی را دارد. چرا که دین ورای مرزهای واحدهای اجتماعی حرکت میکند و دلالتهایی برای همه نهادها و ایدههای اجتماعی دارد. این تصادفی نیست که منشأ نظام دولتهای مستقل با عامل دین تسریع شود. به عنوان مثال انقلاب دینی و اصلاحات پروتستانی در قرن 16 میلادی شاهدی بر این مدعاست.
رابرت گیلپین: دین مؤلفه اساسی در سیاست بینالملل است
وی نقش دین را در ساختها و نهادهای اجتماعی یادآور شد و گفت: باید اذعان کرد که دین یکی از نیروهای اصلی و سازنده در جهان اجتماعی است. دین تنها یک متغیر فراموش شده نیست و تنها نقش یک متغیر را ندارد. دین توان و ظرفیت ایجاد تغییرات گسترده سیستمی را دارد. چرا که دین ورای مرزهای واحدهای اجتماعی حرکت میکند و دلالتهایی برای همه نهادها و ایدههای اجتماعی دارد. این تصادفی نیست که منشأ نظام دولتهای مستقل با عامل دین تسریع شود. به عنوان مثال انقلاب دینی و اصلاحات پروتستانی در قرن 16 میلادی شاهدی بر این مدعاست.
رابرت گیلپین: دین مؤلفه اساسی در سیاست بینالملل است
پروفسور رابرت گیلپین نظریهپرداز برجسته واقعگرایی و استاد دانشگاه پرینستون در این خصوص به خبرگزاری مهر گفت: من این پرسش را بر اساس دیدگاه سنت واقعگرایی که بدان تعلق دارم پاسخ میگویم. بر اساس این دیدگاه قدرت و موازنه قوا از عناصر اساسی در سیاست بین الملل به شمار میروند.
وی تصریح کرد: اما معتقدم که به رغم نقش ثانوی دین در سیاست بینالملل ولی دین میتواند یکی از مولفهها و عناصر مهم در سیاست بینالملل باشد. دین همچنین یکی از مولفهها و شاخصهای مهم در ایدئولوژیهای سیاسی و سایر ایدئولوژیها به شمار میرود.
مؤلف کتاب "جنگ و تغییر در سیاست جهانی" در ادامه افزود: همانگونه که اشاره کردم من به سنت فکری واقعگرایی تعلق دارم و مؤلفه دین در سیاست بین الملل را نیز بر اساس این دیدگاه مورد توجه قرار میدهم. در سیاست بین الملل مسایل و موضوعاتی چون سرزمین، امنیت و موازنه قوا در مناسبات بینالملل در مقایسه با مؤلفه دین از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
وی تصریح کرد: اما معتقدم که به رغم نقش ثانوی دین در سیاست بینالملل ولی دین میتواند یکی از مولفهها و عناصر مهم در سیاست بینالملل باشد. دین همچنین یکی از مولفهها و شاخصهای مهم در ایدئولوژیهای سیاسی و سایر ایدئولوژیها به شمار میرود.
مؤلف کتاب "جنگ و تغییر در سیاست جهانی" در ادامه افزود: همانگونه که اشاره کردم من به سنت فکری واقعگرایی تعلق دارم و مؤلفه دین در سیاست بین الملل را نیز بر اساس این دیدگاه مورد توجه قرار میدهم. در سیاست بین الملل مسایل و موضوعاتی چون سرزمین، امنیت و موازنه قوا در مناسبات بینالملل در مقایسه با مؤلفه دین از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
استیو یتیو: دین تعیینکننده هویت افراد در دنیای امروز است
پروفسور استیو یتیو استاد علوم سیاسی دانشگاه اولد دومینیون آمریکا در این مورد به مهر گفت: برای بررسی نقش دین در مناسبات بینالمللی و سیاست بینالملل توجه به این نکته ضروری است که دین در تعیین هویت همه کشورها نقش یکسانی ایفا نمیکند. به عبارت دیگر تعیین سنخ دولت بر اساس تأثیرپذیری آن از عامل دین در بررسی مناسبات بینالمللی مهم است.
محقق مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد افزود: در دنیای امروز و دورهای که با عنوان عصر جهانی شدن شناخته میشود قرائتهای مختلف و متفاوتی از دین وجود دارد که این قرائتها در صورت تبدیل به نگاه اکثریتی در تعیین فرهنگ آن جوامع نقش دارند. نحوه انتخاب هر قرائت دینی و میزان پذیرش آن از سوی عامه مردم بستگی به میزان تعیینکنندگی سایر عوامل هویتی در تعیین هویت افراد دارد.
مؤلف کتاب "تفسیر سیاست خارجی" یادآور شد: در جهانی که با نام هویتهای متکثر شناخته میشود دین یکی از عوامل مهم تعیین هویت افراد و هویت جوامع شناخته میشود و بر این اساس در سیاست بینالملل و روابط بینالملل نقش ایفا میکند.
مؤلف کتاب "تفسیر سیاست خارجی" یادآور شد: در جهانی که با نام هویتهای متکثر شناخته میشود دین یکی از عوامل مهم تعیین هویت افراد و هویت جوامع شناخته میشود و بر این اساس در سیاست بینالملل و روابط بینالملل نقش ایفا میکند.
راجر کریسپ: دین مؤلفه اصلی در تعیین هویت افراد است
پروفسور راجر کریسپ استاد فلسفه دانشگاه آکسفورد در این مورد معتقد است: دین مانند سایر عناصر سازنده هویتی در تعریف هویت افراد و هویت جوامع نقش دارد و از اینرو در مناسبات بینالمللی به ایفای نقش میپردازد.
مؤلف "دلایل عقلانی و خیر" یادآور شد: نکته مهم این است که آزادی عمل دیگران تا جایی جایز است که در تضاد با آزادی سایر افراد قرار نگیرد و حقوق آنها را نقض نکند. مقوله فرهنگ افراد و دین در آن فرهنگ رابطه دوسویهای است و این دو مقوم یکدیگر هستند و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متقابل از یکدیگر دارند.
این استاد فلسفه و نظریه پرداز برجسته معاصر در ادامه تصریح کرد: افراد در فرهنگهای مختلف، هویت دینی خود رقم می زنند و مؤلفههایی از فرهنگی که در آن عمل میکنند در هویت دینی آنها تأثیر میگذارد. در ادیان عناصر و مؤلفههایی از تساهل و مبارزه با خشونت وجود دارد که باید مورد توجه بیشتر معتقدان آن ادیان قرار گیرد.
مؤلف "دلایل عقلانی و خیر" یادآور شد: نکته مهم این است که آزادی عمل دیگران تا جایی جایز است که در تضاد با آزادی سایر افراد قرار نگیرد و حقوق آنها را نقض نکند. مقوله فرهنگ افراد و دین در آن فرهنگ رابطه دوسویهای است و این دو مقوم یکدیگر هستند و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متقابل از یکدیگر دارند.
این استاد فلسفه و نظریه پرداز برجسته معاصر در ادامه تصریح کرد: افراد در فرهنگهای مختلف، هویت دینی خود رقم می زنند و مؤلفههایی از فرهنگی که در آن عمل میکنند در هویت دینی آنها تأثیر میگذارد. در ادیان عناصر و مؤلفههایی از تساهل و مبارزه با خشونت وجود دارد که باید مورد توجه بیشتر معتقدان آن ادیان قرار گیرد.
مت ری ورس: تعیین "حدود" در عناصر سازنده هویت دشوار است
دکتر درک متریورس استاد فلسفه دانشگاههای کمبریج و اپن انگلستان در این خصوص به مهر گفت: برای تبیین و توضیح این موضوع باید دو نکته و موضوع را مورد توجه قرار داد. موضوع اول مربوط به سهم دین در ایفای نقش در هویت افراد و برگزیده شدن دین به عنوان سهمی از هویت است. به عبارت دیگر سؤال این است که به میزان دین به عنوان مؤلفه سازنده هویتی مورد انتخاب افراد قرار میگیرد.
وی تصریح کرد: سؤال و نکته دوم این است که دین چه نقشی در تعریف افراد از هویت آنها دارد. در پاسخ به سؤال اول ممکن است متوجه این نکته شویم که اگر چه دین به عنوان مؤلفه سازنده هویت مطرح است ولی ممکن است از سوی افراد به عنوان مؤلفه اصلی سازنده هویتی مورد نظر نباشد. البته این موضوع در میان افراد و جوامع گوناگون متغیر است. اما در پاسخ به سؤال دوم باید در نظر داشت که دین نقش بسیار مهم و زیادی را برای تعریف افراد از هویت خودشان ایفا میکند.
مؤلف "هنر و احساسات" افزود: باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که تبیین و تعیین جایگاه عناصر سازنده هویتی در تعریف هویت افراد کار سهل و آسانی نیست. به عنوان مثال تعیین حدود میان عنصر ملیت و عنصر دین در تعریف هویت افراد کار دشواری است. این مسئله مشکل تعیین کانون وفاداری شهروندان را از سوی دیگر به همراه دارد. به عنوان مثال یک شهروند مسیحی آیا کانون وفاداری خود را "پاپ" قرار میدهد یا مذهب کاتولیک و یا موطنش؟
وی تصریح کرد: سؤال و نکته دوم این است که دین چه نقشی در تعریف افراد از هویت آنها دارد. در پاسخ به سؤال اول ممکن است متوجه این نکته شویم که اگر چه دین به عنوان مؤلفه سازنده هویت مطرح است ولی ممکن است از سوی افراد به عنوان مؤلفه اصلی سازنده هویتی مورد نظر نباشد. البته این موضوع در میان افراد و جوامع گوناگون متغیر است. اما در پاسخ به سؤال دوم باید در نظر داشت که دین نقش بسیار مهم و زیادی را برای تعریف افراد از هویت خودشان ایفا میکند.
مؤلف "هنر و احساسات" افزود: باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که تبیین و تعیین جایگاه عناصر سازنده هویتی در تعریف هویت افراد کار سهل و آسانی نیست. به عنوان مثال تعیین حدود میان عنصر ملیت و عنصر دین در تعریف هویت افراد کار دشواری است. این مسئله مشکل تعیین کانون وفاداری شهروندان را از سوی دیگر به همراه دارد. به عنوان مثال یک شهروند مسیحی آیا کانون وفاداری خود را "پاپ" قرار میدهد یا مذهب کاتولیک و یا موطنش؟
مایکل گلسپی: نسبت میان "انسان" و "خدا" مبنای هویت اجتماعی است
پروفسور مایکل گلسپی در گفتگو با خبرنگار مهر و در خصوص نقش دین در تعریف و تعیین هویت افراد و جوامع گفت: دین در دنیای کنونی نقشی در هویت افراد و جوامع بازی میکند و در این مسآله تردیدی وجود ندارد. شیوه ایفای نقش دین در هویت افراد به نسبت میان فرد و خدا در آن دین مربوط میشود.
وی افزود: به عبارت دیگر نسبت میان "انسان" و "خدا" در هر دینی در تعیین نقش هویت افراد تآثیر دارد. نوع و شیوه مفهومسازی آن دین از نسبت و رابطه میان "انسان" و "خدا" در تعیین این هویت نقش دارد.
مؤلف "ریشههای الهیاتی مدرنیته" در ادامه خاطر نشان کرد: برای نمونه در مسیحیت، مفهوم و اندیشه "تجسد" و "حلول" که بر اساس آن خدا در انسان حلول کرده به تصور و بینشی منجر میشود که در آن بینش فرد میتواند شبیه و مانند خدا شود. در صورتی که این دیدگاه در آیین و اندیشه بودایی ناشناخته است. این اندیشه در دین اسلام انکار میشود و مورد تکفیر قرار میگیرد.
مؤلف "ریشههای الهیاتی مدرنیته" در ادامه خاطر نشان کرد: برای نمونه در مسیحیت، مفهوم و اندیشه "تجسد" و "حلول" که بر اساس آن خدا در انسان حلول کرده به تصور و بینشی منجر میشود که در آن بینش فرد میتواند شبیه و مانند خدا شود. در صورتی که این دیدگاه در آیین و اندیشه بودایی ناشناخته است. این اندیشه در دین اسلام انکار میشود و مورد تکفیر قرار میگیرد.
این اندیشمند برجسته یادآور شد: چگونگی و میزان هماهنگی، ارتباط و مفهوم سازی وفاداری و ایمان به خدا در میان سایر گروههای مذهبی و تعیین نسبت میان انسان و خدا در این ادیان و چگونگی ارتباط و نحوه نگرش ادیان به کل بشریت در تعیین هویت دینی افراد نقش دارد.
الیزابت اندرسون: غرب در تفسیر از هویت دینی مسلمانان دچار سوء تعبیر است
پروفسور الیزابت اندرسون استاد فلسفه و مطالعات زنان در دانشکده جان رالز دانشگاه میشیگان در این خصوص معتقد است: هویتهای اجتماعی از هر سنخی اعم از دینی یا غیر دینی دارای دو بعد "ذهنی" و "عینی" هستند. بعد ذهنی هویت ناظر به آن چیزهایی است که فرد برای "معنا بخشیدن" به خود اتخاذ میکند. به عبارت دیگر فرد برای معنا کردن خود عوامل و مؤلفههایی را بر میگزیند که هویت ذهنی نامیده میشود.
وی افزود: بعد عینی هویت فرد، معنایی است که فرد نزد دیگران دارد. به عبارت دیگر افراد دیگر فرد را از زاویه خود مورد تفسیر قرار میدهند و هویتی را به او نسبت میدهند. جهانی شدن باعث افزون شدن گستره و سنخ مخاطبان بعد عینی هویت دینی شده است. به عبارت دیگر عوامل تفسیرکننده هویت دینی افراد گسترش یافته است. به عبارت دیگر، این مسآله باعث میشود تا افراد کمتر و کمتر بر نحوه "اظهار" خود کنترل داشته باشند.
استاد فلسفه دانشگاه میشیگان در ادامه تآکید کرد: شاید نتوان تبیینی مشخصتر از مسآله حجاب در برخی کشورهای اروپایی برای این مسآله یافت. بر این اساس مایل هستم مسآله حجاب را در کشورهایی چون فرانسه، هلند و برخی دیگر از کشورهای اروپایی مورد توجه قرار دهم. دختر و زن محجبه در این کشورها نمیتواند کنترلی بر فهم و تفسیر عمومی از هویت ذهنی- دینی خود داشته باشد. زن مسلمان دارای حجاب اسلامی، نمیتواند کنترلی بر فهم و تفسیر عامه مردم از این عمل دینی که مؤلفهای از هویت ذهنی دینی خود است داشته باشد.
وی افزود: بعد عینی هویت فرد، معنایی است که فرد نزد دیگران دارد. به عبارت دیگر افراد دیگر فرد را از زاویه خود مورد تفسیر قرار میدهند و هویتی را به او نسبت میدهند. جهانی شدن باعث افزون شدن گستره و سنخ مخاطبان بعد عینی هویت دینی شده است. به عبارت دیگر عوامل تفسیرکننده هویت دینی افراد گسترش یافته است. به عبارت دیگر، این مسآله باعث میشود تا افراد کمتر و کمتر بر نحوه "اظهار" خود کنترل داشته باشند.
استاد فلسفه دانشگاه میشیگان در ادامه تآکید کرد: شاید نتوان تبیینی مشخصتر از مسآله حجاب در برخی کشورهای اروپایی برای این مسآله یافت. بر این اساس مایل هستم مسآله حجاب را در کشورهایی چون فرانسه، هلند و برخی دیگر از کشورهای اروپایی مورد توجه قرار دهم. دختر و زن محجبه در این کشورها نمیتواند کنترلی بر فهم و تفسیر عمومی از هویت ذهنی- دینی خود داشته باشد. زن مسلمان دارای حجاب اسلامی، نمیتواند کنترلی بر فهم و تفسیر عامه مردم از این عمل دینی که مؤلفهای از هویت ذهنی دینی خود است داشته باشد.
نانسی تاش: دین در دنیای فردا مؤلفه اساسی تعیین "کیستی" است
دکتر نانسی تاش استاد مطالعات دینی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در مورد این موضوع به مهر گفت: یکی از ویژگیهای دوران معاصر جهانی شدن عناصر و کالاهای فرهنگی است. در دوره معاصر شاهد این هستیم که برخی کالاهای فرهنگی در گوشه و کنار دنیا دیده میشوند و راه به سراسر گیتی باز کردهاند.
وی افزود: ویژگی این دوره، تکثر عناصر و مؤلفههای سازنده هویت است و گویی نوعی سردرگمی را در اتخاذ عناصر هویتی برای بشر به دنبال داشته است. بشر امروز برای تعریف هویت خود با عوامل و مؤلفههای بی شماری مواجه است و نوعی پراکندگی و انکثار در میان این عناصر قابل مشاهده است.
وی افزود: ویژگی این دوره، تکثر عناصر و مؤلفههای سازنده هویت است و گویی نوعی سردرگمی را در اتخاذ عناصر هویتی برای بشر به دنبال داشته است. بشر امروز برای تعریف هویت خود با عوامل و مؤلفههای بی شماری مواجه است و نوعی پراکندگی و انکثار در میان این عناصر قابل مشاهده است.
پژوهشگر حوزه ادیان در ادامه تصریح کرد: به طور کلی، فرهنگ مقوله پیچیده و عجیبی است. در عصر و دوران کنونی نیز عناصر و کالاهای فرهنگی علاوه بر جهانی شدن، دچار پراکندگی بیشتر نیز شده است. عناصر و مؤلفههای زیادی از فرهنگهای گوناگون در عرصه دنیای کنونی وارد معرکه شدهاند. این سردرگمی و پراکندگی در مقایسه با زمانی که فرهنگها، جهانی را تجربه میکردند که مبادلات و تجارت به حجم و میزان اندازه کنونی نبود، بسیار بیشتر شده است.
نظر شما