به گزارش خبرنگار مهر، این مراسم از ساعت 20/9 امروز در محوطه باز مقابل تالار وحدت آغاز شد و جمع کثیری از دوستداران و اهالی موسیقی و همچنین خانواده مرحوم عطا جنگوک ضمن گرامیداشت یاد این موسیقیدان با وی وداع کردند.
حضور بسیاری از اهالی شناخته شده جامعه موسیقی در این مراسم حالب توجه بود ضمن اینکه فضای اندوهناک و تاثیرگذار این مراسم کم نظیر می نمود.
اولین درسم را از عطا جنکوک گرفتم
در ابتدای این مراسم سید عباس سجادی ضمن عرض تسلیت به حاضران و شرح مختصری در مورد ویژگی های هنری جنگوک از داریوش پیرنیاکان دعوت کرد تا به عنوان یکی از دوستان او سخنرانی کند.
پیرنیاکان نیز با حالتی بسیارغمناک و اشک ریزان پشت تریبون قرار گرفت و در حالی که هر از چند گاهی صحبت هایش به دلیل بغض اش قطع می کردگفت: این ضایعه برای من آنقدر بزرگ است که نمی توانم خودم را کنترل کنم و از این بابت از همه شما عزیزان عذر خواهی می کنم. من برای اولین بار عطا را در کلاس درس استاد شهنازی در سال 53 دیدم و از همان زمان رفاقت ما آغاز شد.
این نوازنده تار در ادامه افزود: جنگوک از شاگردان بسیار خوب استاد شهنازی بود و به یاد دارم که اولین برخورد ما به روز اول حضور من در کلاس درس استاد شهنازی باز می گردد. آن روز کاری برای استاد پیش آمده بود می بایست می رفت. استاد شهنازی در هنگام خروج از کلاس با جمله ای که بارها از او شنیده شده خطاب به جنگوک گفت"باباجون امروز تو به ایشان درس بده تا فردا خودم کلاس را اداره خواهم کرد". به این ترتیب من اولین درسم را از عطا گرفتم.
داریوش پیرنیاکان همچنین تصریح کرد: رفاقت ما از همان روز شروع شد و تا به امروز ادامه داشت. در این سال ها نیز ما هر چهار شنبه در دفتر کارش با هم ملاقات می کردیم و من اصلا فکر نمی کردم که کمتر از یک هفته بعد از آخرین دیدارمان قرار باشد من در مراسم ختم او سخنرانی کنم.
وی همچنین با اشاره به ویژگی های هنری عطا جنگوک گفت: تا پیش از اینکه عطا به سراغ موسیقی نواحی برود کسی موسیقی نواحی را به آن صورت نمی شناخت. جنگوک با ارائه نگاهی نو به موسیقی نواحی و به خصوص موسیقی بختیاری خدمت بزرگی به موسیقی این مملکت کرد. همچنین در زمینه استفاده از شعر نو در موسیقی ایرانی نیز کارهای با ارزشی انجام داد که از آن جمله می توان به کاری که با همکاری شهرام ناظری انجام داده است اشاره کرد.
بغض آواز علی اکبر شکارچی در فراق عطا جنگوک
در ادامه این مراسم مجری برنامه از علی اکبر شکارچی دعوت کرد تا به عنوان سخنران بعدی پشت تریبون قرار گیرد. شکارچی نیز در حالی که همانند پیرنیاکان از درگذشت دوست دیرین خود آشفته بود گفت: عطا جنکوک بزرگ شده کویر و دشت بود. کویری که در آن با هر بارش، لاله ها و شقایق هایی به سرعت می رویدند و به همان سرعت نیز پژمرده می شوند. جنکوک تعریف می کرد زمانی که سپاهی بود می دید که مردم همان دشت ها و کویر ها آب بارن را در مکانی جمع می کردند و در حالی که وضعیت خوبی از نظر بهداشتی نداشتند آن آب را می نوشیدند. من مطمئن هستم عطا در آن زمان هرگز آب گوارایی ننوشید؛ اما ایمان دارم که از موسیقی فرهنگ مردم پاک آن منطقه به زیبایی نوشیده بود.
این کمانچه نواز افزود: عطا زمانی که به تهران آمد نیز در اولین برخورد خود با موسیقی دستگاهی چنان عاشقانه مشغول به یاد گیری و کار شد که گویی گمشده ای را پس از سال ها یافته است. او سال ها هر بهار چشم به راه بود تا ایل قشقایی از سمیرم به لار برود تا از آنها نغمه های موسیقی، درس زندگی و انسانیت را بیاموزد.
وی تصریح کرد: انگار همین دیروز بود که با اتفاق سایر دوستان عطا را در راهرو و سر کلاس دانشگاه دیدیم و امروز نیز مانند لاله های دشت لار و جهرم و فسا چشم هایش را بر هم گذاشت و از بین ما رفت. می گویند اگر کسی که در حین کار از دنیا برود بزرگوارترین انسان ها است. عطا نیز در حین کار درگذشت. کاری که با صدای با صدای علی رضا شاه محمدی آماده انتشار است و پیرنیاکان با گشاده رویی در آن ساز زده است.
شکارچی در پایان صحبت هایش افزود: یادتان باشد هر جا غمی به این بزرگی هست امید نیز از در کنار آن جوانه می زند و این بزرگترین درسی بود که من از عطا جنکوک گرفتم . پس از شما می خواهم که مانند او همواره کار کنید و تسلیم نشوید.
در ادامه علی اکبر شکارچی در حالی که به شدت از درگذشت دوست دیرینش متاثر شده بود آوازی به زبان لری در فراق جنکوک اجرا کرد که سوز صدای این کانچه نواز به شدت حاضران را تحت تاثیر قرار داد.
هنرمندان از یکدیگر غفلت نکنند
داوود گنجه ای نیز به عنوان دیگر سخنران مراسم پشت تریبون قرار گرفت و گفت: افرادی که امروز به این مراسم آمده اند همه به دلیل عشقی که نسبت به یک هنرمند وارسته داشته اند اینجا حاضر هستند و نه به خاطر چیز دیگری و این موضوع بسیار ارزشمند است. عطا جنکوک به معنای واقعی محجوب و بی ادعا بود و این برای ما ضایعه بزرگی است.
قائم مقام خانه موسیقی در ادامه افزود: سال 52 سالی بود که تعدادی گل خوشبو مانند مشکاتیان، شکارچی و عطا جنکوک از سراسر کشور راهی مرکز حفظ و اشاعه موسیقی شدند و آنجا را گلستان کردند. از همان سال عطا را می شناسم. اما آنچه امروز برای ما جای افسوس دارد این است که چرا نباید هنرمندان در زمان حیات به داد یکدیگر برسند و بعضی از خصلت ها مانند حسد ما را از یکدیگر جدا می کند. به گمانم این شایسته نیست که تنها در چنین محفل هایی یکدیگر را ملاقات کنیم.
در بخش پایانی مراسم نیز علی رضا شاه محمدی بخشی از آخرین کار عطاالله جنکوک به نام دریچه را که به خوانندگی او انجام شده بود برای حاضران اجرا کرد تا در پایان این قطعه اهالی موسیقی پیکر جنکوک را به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) تشییع کنند.
نظر شما