به گزارش خبرنگار مهر، نعمت حقیقی مانند بسیاری از سینماگران به دلیل همکاریهایش با مسعود کیمیایی شناخته شد هر چند کارنامه حرفهایاش نقاط اوج دیگری هم داشت. حقیقی یکی از اضلاع مثلثی بود که کیمیایی همیشه حسرت همکاری با آنها را میخورد و مطمئن بود حضورش میتواند به فیلمهایش وقار و وجه بیشتری بدهد.
حقیقی مانند کیمیایی و بسیاری از همنسلانش عاشق سینما بود و سینما را با فیلم دیدن آموخت، کارش با دوربین را با عکاسی شروع کرد و اولین بار توانست در فیلم "جنوب شهر" به عنوان دستیار فیلمبردار سینما را تجربه کند. پس از آن چند فیلم مستند در شرکت نفت ساخت و در دهه 40 حتی فرصت ساخت فیلم تبلیغاتی را هم به دست آورد.
همه اینها نگاه، سلیقه و دیدگاه سینمایی یکی از مهمترین فیلمبرداران تاریخ سینمای ایران را شکل داد، فیلمبرداری که تجربهگرا بود و از تجربه کردن در حوزههای مختلف نمیترسید. اواخر دهه 40 مسعود کیمیایی به نعمت حقیقی پیشنهاد کرد نخستین فیلمش "بیگانه بیا" را فیلبمرداری کند، آن روزها حقیقی در تلویزیون کار میکرد و پیشنهاد کیمیایی را رد. اما تقدیر میخواست آنها چند سال بعد با هم کار کنند.
حقیقی در ساخت مستند پرمخاطب "خانه خدا" (جلال مقدم) همکاری کرد و در کنار احمد شیرازی، عباس دستمالچی و محمود ایثاری تصاویری از مناسک حج و زائران ثبت کرد. سرنوشت حرفهای نعمتی با فیلمبرداری "داش آکل" تغییر کرد، این فیلم که برداشتی از داستان صادق هدایت بود با آن فضاسازی ویژه زمینهای به وجود آورد تا قابلیتهای حقیقی دیده شود. تونالیته رنگهای سیاه و سفید و بازی با نور فضای غمبار و تراژیک این فیلم را به شکلی جادویی مقابل چشم بیننده قرار میداد.
هدیه تهرانی در نمایی از "شوکران"
فیلمبرداری "داش آکل" هنوز زنده است، بی آنکه بیننده را مرعوب حرکت دوربینها یا بازیهای نورپردازی حضور فیلمبردار را پشت دوربین یادآوری کند، پس از "داشآکل" حقیقی با امیر نادری، بهمن فرمانآرا و ناصر تقوایی در بهترین فیلمهایشان همکاری کرد.
دهه 50 دهه رشد و شکوفایی نسلی بود که موج نوی سینمای ایران آن را شکل میداد و حقیقی یکی از ارکان آن بود در زمانهای که تکنیسینهای سینمای ایران به تعداد انگشتان یک دست نمیرسیدند این فیلمبردار غریزی خودآموخته به هر فیلم اعتبار تصویری میبخشید.
حقیقی بهترین فیلمبردار سیاه و سفید بود، این را نسل پس از او دریافتند زمانی که تجربههایش در این عرصه را دنبال و تحلیل کردند. تنوع کاری که در این زمینه انجام میداد ستودنی است. حقیقی بر خلاف بسیاری از فیلمبرداران همنسلش مثل مازیار پرتو و احمد شیرازی نیازی نمیدید تبحرش را در فیلمبرداری با دوربین روی دست نشان بدهد او مهارت و سلیقهاش را در قابها و نماهای ثابت به رخ میکشید.
وی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی فرصت همکاری با کارگردانهای شاخص موج نو را به دست آورد، با کیمیایی در پنج فیلم همکاری کرد و تفاوت کارش در "غزل"، "داش آکل"، "خاک" و "گوزنها" اوج توانایی حرفهای او را نشان میدهد. حقیقی در دو فیلم با تقوایی کرد و "عمو سیبیلو" را برای بیضایی فیلمبرداری کرد.
فیلمبرداری "چشمه" به کارگردانی آربی آوانسیان که یکی از فیلمهای متفاوت سینمای ایران است، یکی از بهترین کارهای کارنامه حقیقی است که کمتر دربارهاش صحبت شده است. حقیقی در اواسط دهه 50 چند فیلم از سینمای تجاری را هم فیلمبرداری کرد که اگر چه بر اعتبار هنری کارنامهاش نمیافزاید اما نشان میدهد که کار او میتوانست ساختار بصری این آثار را بهتر کند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی حقیقی بیشتر ترجیح میداد با کارگردانهای جوان همکاری کند، همکاریاش با بهروز افخمی در "شوکران"، "تختی" و "عروس"، "روز شیطان" و "روز فرشته" به یاد ماندنی است، او در فیلمهای "مارال" و "مهاجران" با مهدی صباغزاده همکاری کرد و در "دزد عروسکها" و "رد پایی بر شن" با محمدرضا هنرمند. سه فیلمسازی که پس از پیروزی انقلاب کارشان را در سینما شروع کردند.
حقیقی اهل مصاحبه و صحبت کردن درباره خود و کارش نبود، بیشترین ستایشها را کارگردانهایی که تجربه همکاری با او داشتند نثارش کردند. کیمیایی همیشه دوست داشت با او همکاری کند، قرار بود این اتفاق در "سربازهای جمعه" بیفتد و حقیقی مدیرفیلمبرداری باشد و محمود کلاری فیلمبردار. اما سرنوشت این طور نمیخواست.
حقیقی در مقطعی از زندگی حرفهای خود سراغ کارگردانی رفت، فیلم کوتاه "سکه" را ساخت و فیلم سینمایی "فیل در تاریکی" که ناتمام ماند و سالها بعد کارگردان دیگری آن را تمام کرد. بیماری باعث شده بود فیلمبردار باسابقه این سینما از سال 75 و پس از "فصل پنجم" رفیع پیتز دیگر پشت دوربین نرود.
پرونده سینمایی یکی از بهترین فیلمبرداران این سینما در حالی بسته شد که فیلمهای او همچنان زنده و باطراوت هستند، تجربههایش تدریس میشوند و یادگارهایش در دل این سینما میدرخشند.
نظر شما